مطالب

جهان‌ مردی جهان‌ وطن


دوشنبه , 23 آبان 1401
جهان‌ مردی جهان‌ وطن

نفوذ اجتماعی در قدرت رهبری سردار سلیمانی



یکی از ویژگی‌های رهبران موفق در سراسر جهان، توانایی نفوذ موثر است. استطاعت تحت تأثیر قرار دادن نگرش و ادراک افراد و هماهنگ‌کردن آن‌ها با اهداف و رویکرد گروه از مولفه‌های نفوذ اجتماعی به شمار می‌رود.



سردار سلیمانی با اتکا به این توانمندی توانست در سطح عمومی به محبوبترین شخصیت سیاسی و نظامی کشور و در سطح بین‌الملل نیز به محور وحدت و نقطه ثقل تمامی جریان‌های جبهه‌ی مقاومت تبدیل شود و معادلات منطقه را به نفع جریان مقاومت تغییر دهد. امکان نفوذ اجتماعی در مکتب شهید سلیمانی مبتنی بر «منابع نفوذ» است که قدرت مرجعیت اجتماعی، اعتبار و جذابیت آن را تولید می‌کند و تحقق نفوذ مبتنی بر «راهبردهای ششگانه نفوذ» شامل ایجاد اضطرار محرک با توسل به جنبه‌های الهام‌بخش، درک نیازها و علائق مخاطب و همراهی با آن، جلب محبت و مهرورزی، مدیریت و تصمیم‌گیری مشارکتی، مردم‌باوری و تعامل سازنده با طیف‌های گوناگون مردم، و رهبری پیشرو است و این فرایند نفوذ موجب «پیامدهای نفوذ» در چهار سطح شده است.



منابع نفوذ اجتماعی



امکان نفوذ اجتماعی در مکتب شهید سلیمانی بر «منابع نفوذ» مبتنی است که قدرت مرجعیت اجتماعی، اعتبار و جذابیت آن را تولید می‌کند که در ادامه هر یک از آن‌ها تشریح می‌شوند.



قدرت مرجعیت اجتماعی



لازمه‌ی نفوذ اجتماعی برخورداری از قدرتی در سمت رهبری است تا امکان نفوذ را محقق سازد. منابع قدرت سردار سلیمانی نه از جایگاه رسمی‌اش نشات می‌گرفت و نه از قدرت پاداش و تنبیه. بلکه در بین منابع ایجاد قدرت و نفوذ در مکتب ایشان آنچه قدرت می‌بخشید مرجعیت اجتماعی بود که به ویژگی‌های متمایز شخصیتی ایشان برمی‌گشت که موجب می‌شد محل رجوع باشند. قدرت مرجعیت اجتماعی سردار شهید به نگاهش برمی‌گشت که همیشه در خدمت آحاد مردم بود. ایشان خودش را از مردم جدا نمی‌دید و خود را بنده‌ی ناچیز خداوند و سربازی برای ولایت و خادمی برای مردم می‌دید. او برخلاف تمامی رهبران کاریزماتیک جهان  بر خویشتن مدیریت داشت و از سر احساس تصمیم‌گیری نمی‌کرد.



به جای نگاه  طبقه‌ای و قومی ، نگاه راهبردی و جهانی داشت. او فقط به مسلمانان فکر نمی‌کرد بلکه هدفش نجات بشریت بود. منش او به‌کارگیری توامان شجاعت و تدبیر بود. او همچنین دارای بیان نافذ بود و وقتی سخن می‌گفت بیانش آمیزه‌ای از عقلانیت و احساس بود و چون از دل بر می‌خواست لاجرم بر دل هم می‌نشست.



اشراف محیطی و اطلاعاتی همه جانبه‌اش از او یک تحلیلگر و اندیشمند سیاسی ساخته بود. او تنها اخبار و اطلاعات را نمی‌خواند و رصد نمی‌کرد بلکه قدرت تحلیل و پیش‌بینی آینده و ارائه‌ی راهکار داشت.



اعتبار



میزان باور مخاطب به سخنان و رفتارهای مخاطب را اعتبار می‌گویند. این گزاره به تخصص، قابل اعتماد بودن و صادق بودن رهبر بستگی دارد. در سبک رهبری شهید سلیمانی مولفه‌های منحصر به فردی وجود داشت که موجب می‌شد آنچه او بر زبان جاری م‌ کرد بر دل بنشیند تا آنجا که ملقب به سردار دلها شد. این باور را در درجه‌ی اول به اخلاص وجودی ایشان و مشاهده‌ی عینی مخاطب  از تطابق گفتار با کردار ایشان می‌شود برداشت کرد.



اخلاص حاج قاسم به این معنی است که در حرکات و سکنات و صحنه‌های زندگیش اصلا خودش را نمی‌دید و هدفش کسب رضایت الهی بود و بس. این اخلاص موجب می‌شد که ایشان شهرت‌گریزی و بی‌میلی به پست و مقام داشته باشد.



از گزاره‌های اعتباربخش دیگر سردار می‌توان به تواضع و فروتنی ایشان اشاره کرد. حضور و فرماندهی در خطرناک‌ترین میادین نبرد از او نابغه‌ای پر آوزاره در سطح جهان ساخته بود اما هیچگاه غرور و تکبر  او را در بر نگرفت.



ایجاد اضطرار محرک از طریق جنبه‌های الهام‌بخش



مطمئن‌ترین و مستقیم‌ترین راه برای اینکه مخاطب به فعالیتی وادار شود این است که محرکی برای او ایجاد شود. در سبک این شهید بزرگوار، محرک‌ها نه مادی هستند و نه ایجاد ترس می‌کنند بلکه ایجاد اضطرار محرکی است که ایجاد تکلیف می‌کند. فرد در این نوع از اضطرار به آرمانها و ارزش‌ها متوسل می‌شود. محرک سردار سلیمانی تعصب به آرمان‌های امام و انقلاب اسلامی بود. ایشان در تمام سخنرانی‌ها با منطق و استدلال و بیانی گرم و شیوا آرمان‌ها و ارزش‌های امام (ره) را یادآوری می‌کرد و با تمسک به زندگی شهدا الگوسازی می‌کرد.



درک نیازها و علائق مخاطب و همراهی با آنها



رهبر باید در فرآیند نفوذ بتواند نیازها و علاقمندی‌های مخاطب را درک و آن‌ها را با خود همراه سازد که اگر چنین شد می‌تواند اثرگذار باشد. سردار با حفظ هویت، عقیده و نگاه مخاطب در حل مسائل او همراهی و یاری‌رسانی می‌کرد. شهید سلیمانی از حزب‌الله لبنان انتظار نداشت که هویتش مانند هویت ایرانی‌ها باشد و هر کس را بر اساس اتصالات هنجاری و هویتی خودش در آن محیط می‌پذیرفت.



جلب محبت و مهرورزی



پربسامدترین راهبرد سردار سلیمانی که بر طیف‌های مختلف مردم اثرگذار بود جلب محبت و مهرورزی خالصانه و صادقانه‌ی ایشان بود. سردار پیوند عاطفی با مردم و همکاران برقرار می‌کرد و پناه عاطفی برای آنها بود. این پیوند عاطفی از طریق روابط دوستانه و صمیمی با افراد و گروهها شکل می‌گرفت. میان ایشان و برادران سوری، عراقی، فلسطینی و مسئولان مختلف فارغ از روابط کاری دوستی‌های شخصی شکل گرفته بود و همین موجب تعمیق و استمرار همکاری ایشان با آنها و اثرگذاری‌شان می‌شد.



مدیریت و تصمیم‌گیری مشارکتی



با آنکه سردار فرمانده نظامی عالی و مقتدری بود و محیط ماموریتی ایشان هم در رویارویی با بحرانهای مختلف و شرایط جنگی بود  اما نحوه‌ی تصمیم‌گیری ایشان دستوری و خشکی و مافوق‌رسمی نبود. سردار ترجیح می‌داد که تصمیم‌گیری و مسئولیت اجرا را به گروههای مختلف بسپارد و خود و مجموعه تحت امرش به عنوان مشاور و تکمیل‌کننده جریان مقاومت ایفای نقش کند. از شواهد این مدعا می‌توان به سبک برنامه‌ریزی مشارکتی و نقدپذیری و مشورت پذیری ، اعتقاد به کار کارشناسی، فرماندهی اقناعی و سبک مربیگری در مواجهه با گروههای مقاومت اشاره کرد.



مردم‌باوری و تعامل سازنده با طیف‌های گوناگون مردم



سردار به مردم نگاه کاسب‌کارانه نداشت، بلکه اعتقاد به اصالت کرامت انسانی داشت. از نظر ایشان آدمی اگر قرار است به جایی برسد از همین مسیر خدمت به مردم خواهد رسید. اعتقاد ایشان این بود که مردم ضدانقلاب نیستند و ضد انقلاب نمی‌شوند. خیلی خیال ایشان راحت بود و با وجود تمام اتفاقات و آشوب‌ها و صحنه‌های تلخ، معتقد بود مردم متدین و انقلابی هستند و اینگونه نیست که تحت تاثیر فشارها از انقلاب خارج شوند.



سردار سلیمانی یکی از فرماندهان نظامی تاریخ ایران است که در ایام عمر پر برکت خود توانست زمینه‌ساز تحولات روحی و انقلابی شگرف در آحاد ملت شود.  ایشان همچنین در جبهه مقاومت منطقه‌ای چنان پرقدرت و اثرگذار وارد شد که دشمن چاره‌ای جز حذف فیزیکی او ندید. او جهان‌مردی بی‌بدیل بود. یادش گرامی.



فاطمه مرادی
۲


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب