نیمه‌شب سوم ژانویه سال ۲۰۲۰ میلادی بود که رهبران نابخرد ایالات‌متحده بار دیگر تصمیم گرفتند چشمان خود را بر روی عهدها و کنوانسیون‌‌های بین‌المللی بسته و سرلشگر پاسدار حاج قاسم سلیمانی که به‌واقع، قهرمان ملّی ایرانیان و برجسته‌ترین رجل تاریخ سیاسی و نظامی معاصر ایران بود را به شهادت برسانند. بلافاصله پس‌ازاین اقدام شنیع تروریستی، رئیس‌جمهور جنایتکار آمریکا به‌صراحت اعلام کرد که آن حمله وحشیانه به دستور مستقیم وی صورت گرفته است. البته باید به این نکته توجه کرد که ترامپ ۳ سال پیش از شهادت حاج قاسم پرده از منویات شیطانی خویش برداشته بود و در حضور مشاور امنیت ملی سابق آمریکا (اچ.آر. مک ‌مستر) از تصمیم خود بر ترور حاج قاسم سلیمانی گفته بود.
بلافاصله پس از وقوع این حمله‌ی ددمنشانه، رهبران قدرت‌‌های بزرگ جهانی همچون روسای جمهور فرانسه، چین و روسیه این اقدام تروریستی را قاطعانه محکوم کردند. در درون معادلات سیاسی آمریکا، این اقدام احمقانه ترامپ با موجی گسترده از انتقادات مواجه گردید. سناتور دموکرات از ایالت ورمونت، برنی سندرز، با محکوم ساختن این اقدام رهبران کاخ سفید، اعلام کرد که ترور ژنرال قاسم سلیمانی می‌تواند آمریکا را به یک جنگ تمام‌عیار دیگر در منطقه خاورمیانه نزدیک‌تر سازد و موجب از دست رفتن جان هزاران سرباز آمریکایی و نابودی میلیاردها دلار سرمایه ملت آمریکا گردد. وی در ادامه افزود که ترامپ در کارزار انتخاباتی‎‌اش در سال ۲۰۱۶ میلادی به ملت آمریکا وعده داده بود که آمریکا را از شر جنگ‌‌های پایان‌ناپذیر در خاورمیانه برهاند، اما او درواقع، مردم ایالات‌متحده را در خطر فرو غلتیدن در یک باتلاق خطرناک در خاورمیانه قرار داد. اعضای کنگره آمریکا نیز در یک اقدامی که حمایت دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه را به دنبال خود داشت با وضع قانونی اضطراری، مانع جنگ‌افروزی ترامپ در خاورمیانه شدند.
آنچه که واضح و مبرهن است این امر می‌باشد که طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، استفاده از زور علیه هر شهروندی ممنوع است. فقط در دو مورداستفاده از قوه قهریه مجاز است: زمانی که شورای امنیت ملل متحد چنین اجازه‌ای را به کشوری بدهد و یا اینکه کشوری در راستای دفاع از امنیت ملی خود دست به چنین اقدامی بزند. واضح است که شورای امنیت ملل متحد اجازه هیچ اقدام نظامی را علیه ژنرال قاسم سلیمانی نداده بود؛ و دیگر اینکه ایشان هیچ خطری را متوجه منافع ملی ایالات‌متحده نمی‌کرد، لذا نمی‌توان ترور سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی را عملی در چارچوب «دفاع از خود» قلمداد کرد؛ بنابراین با عنایت به تحلیل فوق می‌توان ابراز داشت که این اقدام واشنگتن چیزی جر نقض آشکار عهد و میثاق‌های بین‌المللی نبود.
به گفته آگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد قتل‌‌های غیرقانونی، قتل هدفمند ژنرال سلیمانی اقدامی غیرقانونی بوده و باعث فرسایش قوانین بین‌المللی می‌گردد. وی در ادامه افزود که این اقدام غیرقانونی ایالات‌متحده ناقض قوانین حقوق بشری و دیگر کنوانسیون‌‌های بین‌المللی بود. نباید از یاد برد که ترور وحشیانه ژنرال سلیمانی اولین اقدام تروریستی توسط ایالات‌متحده علیه محور مقاومت و مردم ایران نبود. در حقیقت، ایالات‌متحده سابقه‌ای بس طولانی از اتخاذ اقدامات جنایت‌کارانه علیه ایرانیان را در پرونده‌‌‌ی سیاه خود جای داده است؛ همچون حمله موشکی آمریکا به پرواز ۶۵۵ ایران ایر در سال ۱۹۸۸ میلادی که در آن تمام ۲۹۰ سرنشین آن به شهادت رسیدند و همچنین ترور بسیاری از دانشمندان هسته‌ای ایران در طی سالیان اخیر.
 
 
 
۰