کنترل بر منطقه غرب آسیا و منابع انرژی آن، همواره ستون اصلی سیاست خارجی ایالاتمتحده بوده است. حتی اگر ایالاتمتحده تمامی نیازهای نفتی خود را در داخل تأمین کند و هیچ نیازی به واردات نفت نداشته باشد همچنان به دنبال مهار جریان جهانی نفت خواهد بود. لذا آمریکا برای تضمین امنیت انرژی خود در آینده، روش یکجانبهگرایی، جنگهای نیابتی، اشغال مستقیم و تغییرات در ساختارهای سیاسی کشورهای منطقه و تصرف فیزیکی منابع نفتی را در دستور کار خود قرار داده است.
یکی از اهداف ظهور داعش در راستای سیاست ایالاتمتحده مبنی بر کنترل منابع انرژی منطقه غرب آسیا بوده است. عراق و سوریه دارای منابع عظیم نفت و گاز طبیعی هستند که ایالاتمتحده با کمک دستپرورده خود یعنی داعش سعی کرد کنترل منابع انرژی این دو کشور را در دست بگیرد که هم عملاً منبعی برای حیات این گروه تروریستی تکفیری باشند هم آمریکا در برابر سایر قدرتها نقش تعیینکنندهای در قیمت و صادرات نفت داشته باشد.
پس از تسلط داعش بر منابع نفت خام در عراق و سوریه در تابستان ۲۰۱۴، داعش توانست تولید نفت خود را بلافاصله به حدود ۰۰۰/۳۰ بشکه در روز برساند. این مقدار باز هم بالاتر رفت و به حدود ۰۰۰/۴۵ بشکه در روز در فوریه ۲۰۱۵ رسید. با توجه به قیمت نفت در نیمه دوم ۲۰۱۵، میتوان محاسبه کرد که درآمد این گروه تروریستی-تکفیری از محل معاملات نفتی روزانه حدود ۵/۱ میلیون دلار در روز بوده است. البته از اواخر ۲۰۱۶ با شکستهای پیاپی داعش در سوریه و عراق، روند استخراج نفت در مناطق تحت کنترل و بهتبع آن، درآمد نفتی این گروه بهشدت کاهش پیدا کرد.
آمریکا اهمیت خاصی به منابع نفتی عراق میدهد بهطوریکه ۵ هزار نیروی نظامی در این کشور دارد که از چاههای نفتی مراقبت کنند، همچنین واشنگتن از سال ۲۰۱۶ بهصورت غیرقانونی منطقهای به وسعت ۵۵ کیلومتر اطراف التنف را اشغال کرد و چند صد تفنگدار آمریکایی چندین گروه شبهنظامی را علیه سوریه در آنجا آموزش داد. لازم به ذکر است که سوریه قبل از جنگ، مقادیر اندکی نفت برای نیازهای داخلی تولید میکرد؛ تقریباً ۴۰۰۰۰۰ بشکه در روز که در مقایسه با تولید روزانه دهها میلیون بشکه نفت در کشورهای حوزه خلیجفارس، عددی بهحساب نمیآید.
ایران به دلیل نقش مؤثر و بااهمیتش در ژئوانرژی بین دریای خزر، آسیای مرکزی و خلیجفارس و همچنین امنیت تنگه هرمز نمیتواند یکجانبهگرایی و سلطهطلبی آمریکا در منطقه را تحمل کند. گروه تروریستی – تکفیری داعش سوریه و عراق را اشغال کرده و منابع نفتی این کشورها را به نفع آمریکا در بازار معامله میکرد. این همان چیزی بود که سردار سلیمانی نمیخواست اتفاق بیفتد، ایشان خواهان آن بود که کشورهای منطقه مستقل باشند و از سیطره ابرقدرتها بر منابع انرژیشان خارج شوند. هدف ایشان استقلال کشورهای عراق، سوریه و سایر کشورهای منطقه در بهرهبرداری از منابع انرژی کشورهایشان بود که این خوشایند آمریکاییها نبود زیرا باید از بازار انرژی منطقه خارج میشدند.
نخستین حرکت مقاومت در این حوزه با اقدام روسیه به بمباران منطقه پالمیرا در مارس ۲۰۱۶ (اسفند ۱۳۹۴) شروع شد و سپس پیشروی زمینی نیروهای سوریه با کمکهای مستشاری و نظارت شهید قاسم سلیمانی کلید خورد. پالمیرا در همان ماه آزاد و میادین نفت و گازش امن شد. بهاینترتیب نیروهای داوطلب سوری و ارتش سوریه، مسیر خود را از حمص آغاز کردند و پس از پالمیرا، دیرالزور، المیادین و البوکمال را هم از سیطره داعش خارج کردند. این خط مرکزی سوریه بزرگترین ذخایر گاز و برخی از قدیمیترین میادین نفتی این کشور را در خود جای داده است و از سوی دیگر، زیرساختهای موردنیاز برای انتقال انرژی به پالایشگاهها و نیروگاههای مهم را داراست.
شهید سلیمانی با آزادسازی و امن شدن این مناطق، امکان فعالیت شرکتهای روسی در حوزه نفت و گاز سوریه را با رایزنی با مقامات سوری و روس فراهم کرد که همین سبب شد در سال ۲۰۱۷، این میادین عملاً به فاز تولید بازگردند و نیاز مبرم دمشق به حمایت انرژی تعدیل شود. آزادسازی و بازگشت به تولید میادین نفت و گاز سوریه در سال ۲۰۱۷ در شرایطی اعلام شد که در سال ۲۰۱۴، داعش مدعی شده بود که بر ۹۵ درصد از آنها که ۱۸ میدان عمده نفت و گاز را شامل میشد، مسلط است و بشار اسد به آنها دسترسی ندارد.
در عراق نیز، نبرد علیه داعش برای آزادسازی موصل و دیگر بخشهای غرب و شمال عراق بالا گرفته بود؛ اما ارتش عراق بهتنهایی توان ادامه نبرد را نداشت. با پیشنهاد شهید سلیمانی نیروهای مقاومت عراقی گروهی را تشکیل دادند که «حشدالشعبی» (نیروهای بسیج مردمی) نام گرفت. این نیروها در آزادسازی موصل و دیگر بخشهای عراق ازجمله کرکوک از سلطه داعش نقشی کلیدی ایفا کردند، کنترل کرکوک و میادین نفتی آن در سال ۲۰۱۴ توسط گروه داعش از دست عراق خارج شده بود. با پیوستن نیروهای مقاومت مردمی به ارتش عراق آنها توانستند کرکوک و میادین نفتیاش را از کنترل داعش آزاد کنند.
اقدامات سردار سلیمانی برای عملیاتی نشدن اهداف آمریکا در سوریه و عراق بهشدت مقامات این کشور را نگران کرد، ضمن اینکه ترامپ تحت فشارها و نارضایتیهای داخلی و بینالمللی قرار گرفته بود بنابراین ایالاتمتحده به فکر حذف سپهبد شهید قاسم سلیمانی افتاد تا منطقه تحت نفوذ خود ازجمله منابع نفت و گاز در عراق را از دست ندهد. لذا آمریکاییها ابتدا ترور شخصیتی را با بدبینی و ایجاد تفرقه بین مردم عراق و ایران آغاز کردند و سپس در اقدامی شرورانه و تروریستی ایشان و ابومهدی المهندس و همراهانشان را به شهادت رساندند.
۰
یکی از اهداف ظهور داعش در راستای سیاست ایالاتمتحده مبنی بر کنترل منابع انرژی منطقه غرب آسیا بوده است. عراق و سوریه دارای منابع عظیم نفت و گاز طبیعی هستند که ایالاتمتحده با کمک دستپرورده خود یعنی داعش سعی کرد کنترل منابع انرژی این دو کشور را در دست بگیرد که هم عملاً منبعی برای حیات این گروه تروریستی تکفیری باشند هم آمریکا در برابر سایر قدرتها نقش تعیینکنندهای در قیمت و صادرات نفت داشته باشد.
پس از تسلط داعش بر منابع نفت خام در عراق و سوریه در تابستان ۲۰۱۴، داعش توانست تولید نفت خود را بلافاصله به حدود ۰۰۰/۳۰ بشکه در روز برساند. این مقدار باز هم بالاتر رفت و به حدود ۰۰۰/۴۵ بشکه در روز در فوریه ۲۰۱۵ رسید. با توجه به قیمت نفت در نیمه دوم ۲۰۱۵، میتوان محاسبه کرد که درآمد این گروه تروریستی-تکفیری از محل معاملات نفتی روزانه حدود ۵/۱ میلیون دلار در روز بوده است. البته از اواخر ۲۰۱۶ با شکستهای پیاپی داعش در سوریه و عراق، روند استخراج نفت در مناطق تحت کنترل و بهتبع آن، درآمد نفتی این گروه بهشدت کاهش پیدا کرد.
آمریکا اهمیت خاصی به منابع نفتی عراق میدهد بهطوریکه ۵ هزار نیروی نظامی در این کشور دارد که از چاههای نفتی مراقبت کنند، همچنین واشنگتن از سال ۲۰۱۶ بهصورت غیرقانونی منطقهای به وسعت ۵۵ کیلومتر اطراف التنف را اشغال کرد و چند صد تفنگدار آمریکایی چندین گروه شبهنظامی را علیه سوریه در آنجا آموزش داد. لازم به ذکر است که سوریه قبل از جنگ، مقادیر اندکی نفت برای نیازهای داخلی تولید میکرد؛ تقریباً ۴۰۰۰۰۰ بشکه در روز که در مقایسه با تولید روزانه دهها میلیون بشکه نفت در کشورهای حوزه خلیجفارس، عددی بهحساب نمیآید.
ایران به دلیل نقش مؤثر و بااهمیتش در ژئوانرژی بین دریای خزر، آسیای مرکزی و خلیجفارس و همچنین امنیت تنگه هرمز نمیتواند یکجانبهگرایی و سلطهطلبی آمریکا در منطقه را تحمل کند. گروه تروریستی – تکفیری داعش سوریه و عراق را اشغال کرده و منابع نفتی این کشورها را به نفع آمریکا در بازار معامله میکرد. این همان چیزی بود که سردار سلیمانی نمیخواست اتفاق بیفتد، ایشان خواهان آن بود که کشورهای منطقه مستقل باشند و از سیطره ابرقدرتها بر منابع انرژیشان خارج شوند. هدف ایشان استقلال کشورهای عراق، سوریه و سایر کشورهای منطقه در بهرهبرداری از منابع انرژی کشورهایشان بود که این خوشایند آمریکاییها نبود زیرا باید از بازار انرژی منطقه خارج میشدند.
نخستین حرکت مقاومت در این حوزه با اقدام روسیه به بمباران منطقه پالمیرا در مارس ۲۰۱۶ (اسفند ۱۳۹۴) شروع شد و سپس پیشروی زمینی نیروهای سوریه با کمکهای مستشاری و نظارت شهید قاسم سلیمانی کلید خورد. پالمیرا در همان ماه آزاد و میادین نفت و گازش امن شد. بهاینترتیب نیروهای داوطلب سوری و ارتش سوریه، مسیر خود را از حمص آغاز کردند و پس از پالمیرا، دیرالزور، المیادین و البوکمال را هم از سیطره داعش خارج کردند. این خط مرکزی سوریه بزرگترین ذخایر گاز و برخی از قدیمیترین میادین نفتی این کشور را در خود جای داده است و از سوی دیگر، زیرساختهای موردنیاز برای انتقال انرژی به پالایشگاهها و نیروگاههای مهم را داراست.
شهید سلیمانی با آزادسازی و امن شدن این مناطق، امکان فعالیت شرکتهای روسی در حوزه نفت و گاز سوریه را با رایزنی با مقامات سوری و روس فراهم کرد که همین سبب شد در سال ۲۰۱۷، این میادین عملاً به فاز تولید بازگردند و نیاز مبرم دمشق به حمایت انرژی تعدیل شود. آزادسازی و بازگشت به تولید میادین نفت و گاز سوریه در سال ۲۰۱۷ در شرایطی اعلام شد که در سال ۲۰۱۴، داعش مدعی شده بود که بر ۹۵ درصد از آنها که ۱۸ میدان عمده نفت و گاز را شامل میشد، مسلط است و بشار اسد به آنها دسترسی ندارد.
در عراق نیز، نبرد علیه داعش برای آزادسازی موصل و دیگر بخشهای غرب و شمال عراق بالا گرفته بود؛ اما ارتش عراق بهتنهایی توان ادامه نبرد را نداشت. با پیشنهاد شهید سلیمانی نیروهای مقاومت عراقی گروهی را تشکیل دادند که «حشدالشعبی» (نیروهای بسیج مردمی) نام گرفت. این نیروها در آزادسازی موصل و دیگر بخشهای عراق ازجمله کرکوک از سلطه داعش نقشی کلیدی ایفا کردند، کنترل کرکوک و میادین نفتی آن در سال ۲۰۱۴ توسط گروه داعش از دست عراق خارج شده بود. با پیوستن نیروهای مقاومت مردمی به ارتش عراق آنها توانستند کرکوک و میادین نفتیاش را از کنترل داعش آزاد کنند.
اقدامات سردار سلیمانی برای عملیاتی نشدن اهداف آمریکا در سوریه و عراق بهشدت مقامات این کشور را نگران کرد، ضمن اینکه ترامپ تحت فشارها و نارضایتیهای داخلی و بینالمللی قرار گرفته بود بنابراین ایالاتمتحده به فکر حذف سپهبد شهید قاسم سلیمانی افتاد تا منطقه تحت نفوذ خود ازجمله منابع نفت و گاز در عراق را از دست ندهد. لذا آمریکاییها ابتدا ترور شخصیتی را با بدبینی و ایجاد تفرقه بین مردم عراق و ایران آغاز کردند و سپس در اقدامی شرورانه و تروریستی ایشان و ابومهدی المهندس و همراهانشان را به شهادت رساندند.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب