اسلام پس از شکلگیری انقلاب اسلامی در ایران به شکلی آشکار، نیرویی را به وجود آورد که در برابر تلاشهای برتری جویانه ایالاتمتحده و قدرتهای غربی برای به انقیاد درآوردن ملتهای مسلمان ایستادگی کرد. آنچه مسلم است این است که انقلاب اسلامی ایران تحت حکومت آیتالله خمینی و پسازآن حماس، جهاد اسلامی، حزبالله و بهطورکلی جبهه مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا فعالیتهای آمریکا برای ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی و سیطره بر منابع منطقه را همواره خنثی کرده است.
امروز صحنههای بینالمللی نشان میدهد که وارد عصر جدیدی شدهایم که انسان امروز دیگر با آموزههای قبلی مثل لیبرالیسم و نئولیبرالیسم یا مکتبهای سوسیالدموکراسی یا لیبرال دموکراسی اقناع نمیشود و بشر وارد عصر جدیدی شده که نیاز به نظم نوینی دارد. نظمی که تغییر نگاه به انسان، بازنگری در رابطه بین دولت و جامعه و آزادی همراه با عدالت و نفع همگانی در مقابل نفع شخصی را به ارمغان بیاورد و مکتب سلیمانی راهی است که میتواند پاسخگوی نیازهای انسان عصر جدید باشد.
مکتب شهید سلیمانی یعنی راه و روش و منش ایشان در زندگی و جهانبینی ایشان که برمیگردد به اسلام، انقلاب اسلامی، مکتب امام خمینی علیهالسلام بهعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی که شهید سلیمانی یکی از شاگرد ممتازهای این مکتب بودند. انقلاب اسلامی که سرآغاز این عصر جدید است، آموزه خوبی برای ساختن این نظم نوین میباشد. انقلاب اسلامی ایران بهعنوان جنبشی سراسر شور و شوق و حرکتی همه جوشوخروش توانست علیرغم تلاش گسترده بدخواهان و کژاندیشان با سرعتی مثالزدنی مبدل به انقلابی فرامرزی شود. انقلابی که پدیدهای تازه به شمار میرفت چراکه نه در ماهیت و نه در اهداف و سرشت خود با نظامهای رایج دنیا تطابق نداشت. تأکید آن بر آرمانهایی همچون حمایت از مستضعفین، مظلومین و آزادسازی قدس شریف باعث شد تا انقلاب ایران در آن افق ظلمانی دهه ۷۰ میلادی، همچون چراغ روشنی باشد که در شبستان غرب آسیا به گوهری بیبدیل تبدیل شود.
شهید سلیمانی بهعنوان فرمانده سپاه قدس و یکی از اصلیترین فرماندهان محور مقاومت با برخورداری از عقبهای اعتقادی، جریانی را در منطقه راه انداخت که بسیاری از نقشهها و اهداف استکبار جهانی را خنثی کرد، جریان مقاومت که دامنه آن به وسعت تمام ملتهای مظلوم و ستمدیده جهان و منطقه ازجمله فلسطین، لبنان، یمن، عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان بوده است. او عملیاتهای بزرگی را هدایت کرده، سرزمینهای زیادی را از یوغ حملههای ظالمانه استکبار آزاد ساخته و همین فعالیتهای او و سایر نیروهای جبهه مقاومت علیه استکبار جهانی سبب قدرت گرفتن بسیاری از کشورهای مظلوم جهان که تحت سیطره استکبار جهانی بودند شد و آنها نیز علیه استکبار قیام کردند ازجمله کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی بهطور خاص کشورهای نیجریه و ونزوئلا را میتوان نام برد.
شهید سلیمانی توانست در محیطهای مأموریت خود یک پنجضلعی شامل نهادسازی، دولتسازی، هنجارسازی، سیاستسازی و شخصیتسازی را شکل دهد. ایشان ابداعکننده ارتش چندملیتی بود. خیلیها از چهگوارا با تمام قابلیتهای تئوریکی که داشت گرفته تا آمریکای امروز با تمام تسلیحات و قدرت نظامیاش، دنبال این بودند که ارتش چندملیتی بسازند؛ اما هیچکدام موفق به انجام این کار نشدند.
برای ایفای نقش تمدّنساز و داشتن هویت انقلابی باید خودکفا بود، در غیر این صورت نیروهای مقاومت، تبدیل به یک نیروی دستنشانده شده و ناپایدارمی شوند که با گذر زمان افزایش انتظارات از آنها دچار مشکل میشوند. مهمترین دستاورد شهید سلیمانی خودکفایی و توانمندسازی نیروهای جبهه مقاومت در منطقه بود. حاج قاسم خود را سرباز اعتقاد میدانست. او بنیانگذار وحدت و همبستگی در بین مقامات، ملل و مذاهب در منطقه غرب آسیا بود. ایشان در حالی ترور شد که در اوج اقتدار و شهرت منطقهای و جهانی بود. باید گفت اندیشه، مکتب و راهبرد شهید سلیمانی محدود به منطقه جغرافیایی نشده است و این راه ادامه خواهد داشت.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب