مطالب

ژنرال خوش‌تیپ


یکشنبه , 26 شهریور 1402
ژنرال خوش‌تیپ

از همان چشم آبی‌های کت‌ و شلواری آمریکایی است. وقتی به زعم خودش درحال واکاوی مسائل خاورمیانه و بررسی نقش ایران در آن است، نمی‌تواند نام سردار را بدون صفت خوش‌تیپ بیاورد:



«یک متناقض‌نمای قدرت که من از خودم می‌پرسم این است که چرا ایرانیان در جنگ سرد خاورمیانه این قدر خوب عمل می‌کنند؟ آیا این به خاطر قدرت نظامیشان است؟ آیا مردم(کشورهای منطقه) نگران عبور ارتش ایران از مرزهایشان و سپس رژه آن در کشور تسخیرشده‌شان است؟



نه! آن به خاطر این مرد است! این ژنرال خوش‌تیپ که نامش قاسم سلیمانی است.»



خوش‌رویی سردار را اگر کنار خوش‌پوشی‌ و آراستگی ظاهری بگذاریم، به یکی از دلایل محبوبیت ایشان در میان دوست و دشمن پی می‌بریم؛ زیرا چشم‌ دریچه قلب است و هرچه را محبوب ببیند، بر قلب حک می‌کند. این منش یادآور روایتی از پیامبر(ص) است که می‌فرمایند: «لباس خوب بپوشید و خانه‌هایتان را آباد کنید تا در میان مردم مانند خال رخساره باشید».



 به نقل از همرزمان سردار، هرچند ایشان به واسطه انجام ورزش‌های سنتی، سینه‌ای ستبر داشت و علاوه بر زیبایی مادرزادی، به خوش‌پوشی اهمیت زیادی می‌داد؛ اما همیشه با همه گشاده‌رو و خوش‌برخورد بود و با تیپ، قیافه و شکل افراد کاری نداشت. بین فقیر و پولدار، خوشتیپ و ژولیده، کوچک و بزرگ فرق نمی‌گذاشت. با خوشرویی با همه برخورد می‌کرد و عکس می‌گرفت.



آراستگی سردار، در بخش‌های مختلف زندگی ایشان مشهود است، چه در زمانی که میان خانواده بودند و چه در زمانی که در میدان رزم حضور داشتند. به طور مثال بعد از آزادسازی مناطق نبل و الزهرا، عکس جدیدی از سردار قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی نیروی قدس سپاه با تیپی متفاوت و لباس اسپرت در منطقه شمال حلب همراه نظامیان سوری منتشر شد که نشان‌ می‌داد سردار هیچ‌گونه محدودیتی را برای آراستگی خود، قائل نبودند.



خانواده سردار در مورد خوش‌لباسی ایشان می‌گویند:



«حاج آقا لباس شیک و همخوان تن می‌کرد…



حتی به ما که بچه‌‌هایش بودیم، می‌گفتند اگر چادرتان کثیف است، اگر تیپتان نامرتب است، اگر لباستان نامرتب است، کنار من راه نروید…



هیچ وقت اهل تجملات نبود، ولی خیلی قشنگ زندگی می‌کرد، مراقب بود که ترو تمیز و خوش‌پوش باشد، به شدت رنگ سرمه‌ای را دوست داشت.»



زیباترین لباس



سردار یک مؤمن واقعی بودند که هم به آراستگی ظاهر اهمیت می‌دادند و هم آراستگی باطن.



خداوند در قرآن فرموده است:



«ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید». ۳۱ اعراف



خداوند برای ملاقات بندگانش با خود در مسجد، توصیه به آراستگی ظاهر و باطن می‌کنند. عمل به این توصیه الهی در زندگی سردار کاملاً مشهود است. زمانی که ایشان در آخرین سفر خود، قصد دیدار با پروردگارشان را دارند، بهترین لباس خود را انتخاب می‌کنند. دختر ایشان می‌گوید:



«برایم عجیب بود آن روز که راضی نمی‌شد کدام لباس را بپوشد. دو سه بار لباس عوض کرد و پرسید این خوب است؟ گفتم بله. گفت نه بگذار بروم یک چیز دیگر بپوشم.



دوباره رفتند یک لباس دیگر پوشیدند، به او گفتم چه فرقی می‌کند، حالا هرچی پوشیدید، یک چیزی بپوشید که راحت باشید.



گفت نه، می‌خواهم خوب بروم، خوش‌تیپ بروم این سفر.



چون دو سه بار لباس عوض کردند، به من گفتند گوشی‌ات را بیاور از من عکس بگیر.



گفتم برای چه؟



گفت می‌خواهم خودم را ببین چه شکلی شدم. گفتم باشد.



از هر دو لباس که بینشان می‌خواستند انتخاب کنند، عکس گرفتم و به ایشان نشان دادم. ایشان هم از بین لباس‌هایی که بینشان گیر کرده بودند



یکی را انتخاب کردند و نظرم را پرسیدند. من هم گفتم به نظرم خوب است».



این آراستگی ظاهر، آخرین خوش‌تیپی سردار در زمان حیاتشان بود که در نهایت با پوشیدن لباس زیبای شهادت، با آراستگی اخروی پیوند خورد و همه را به تحسین واداشت.



مجید مجیدی کارگردان سینما در واکنش به شهادت سردار سلیمانی نوشت: «به‌راستی در این وانفسا زیبنده‌ترین لباسی که بر تن ایشان می‌توانست مزین شود و قامت بگیرد، لباس زیبای شهادت بود.»



سردار هنگام ملاقات با پروردگار، تمام ظاهر خود را بخشید و با لباس و پیکری سوخته از زمینیان فاصله گرفت.



همسر شهید محسن فانوسی می‌گوید:



«شب قبل از شهادت سردار در عالم رؤیا دیدم، همسر شهیدم با لباس‌های سوخته و پاره آمد، وقتی از چندوچون لباس‌های پاره‌اش پرسیدم گفت: «ما مهمان داریم با لباس‌های سوخته».



مریم فولادزاده
۲


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

ما از مرگ ترس نداریم...
پنج شنبه , 27 اردیبهشت 1403

ما از مرگ ترس نداریم...

دختر عزیز من آرامش من فدای آرامش آنان
سه شنبه , 25 اردیبهشت 1403

دختر عزیز من آرامش من فدای آرامش آنان

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان
دوشنبه , 24 اردیبهشت 1403

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان