یکی دو فیلم کوتاه ساخته بودم برای جشنوارههای داخلی. برای فیلم سومم میخواستم سراغ سوریه و جنگ آن بروم. آن سالها هنوز خیلی به ماجرای جنگ سوریه یا مدافعان حرم پرداخته نشده بود. شروع کردم به انجام مراحل تحقیق فیلمنامه. کمکم متوجه شدم مشکلات زیادی پیشرو دارم. هم از نظر اطلاعات و مصاحبه و هم از نظر لوکیشن یا خیلی چیزهای دیگر. سعی کردم از چند مسیر مختلف روایتگر پیدا کنم. ولی محدودیتها زیاد بودند.
فیلمساز جوان و کمتجربهای بودم. فکر میکردم زیاد جدی گرفته نمیشوم. پس از تلاشهای فراوان توانستم با یکی از مدافعان حرم، که به دلیل مجروحیت برگشته بود ایران مصاحبه کنم. و مقداری از اطلاعاتی که میخواستم را به دست بیاورم. اما بعد از مصاحبه امیدم حتی کمتر شد. به کمکهای بیشتری احتیاج داشتم. حتی سعی کردم با حاج قاسم برای کسب یک سری از اطلاعات ارتباط بگیرم ولی ایشان کمتر زمانی را ایران بودند؛ و همان زمانهای اندک هم آنقدر سرشان شلوغ بود که کسی مثل من نمیتوانست ایشان را ببیند.
بعد از چند ماه تلاش تصمیم گرفتم پرونده ساخت فیلم سوریه را ببندم و بروم سراغ یک موضوعی که کمک بیشتری برایم وجود داشته باشد.
چند هفته بعد، از سازمان سینمایی کشور با من تماس گرفتند. چیزی که متوجه شدم این بود که قرار است تعدادی از کارگردانان دغدغهمند، در این جلسه حضور داشته باشند. امید در دلم زنده شد. روز برگزاری جلسه خودم را به سالنی که گفته بودند رساندم.
فهمیدم درخواست برگزاری را آقای حاتمیکیا دادهاند. میگفتند ترتیب و شرایط برگزاری با حاج قاسم بوده است. یکی از دوستانم که او هم به جلسه دعوت شده بود میگفت: «حاج قاسم گفته بودند به محض برگشتشان به ایران، جلسهای ترتیب میدهند تا در مورد دغدغههای هنری و سینمایی مرتبط با جبهه مقاومت صحبت کنند.»
ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی، احمدرضا درویش، کمال تبریزی، رضا میرکریمی، عبدالحسین برزیده، منوچهر محمدی و محمد حیدریان در جلسه حضور داشتند. بالاخره حاج قاسم هم وارد جلسه شدند. اولش باورم نمیشد. ولی ایشان کمکم شروع کردند به خوش و بش با کارگردانان. در مرحله بعد هر کدام از کارگردانان از دغدغههایشان در مسیر فیلمسازی مرتبط با این فضا گفتند.
بعد از آن حاج قاسم از دغدغههای خودشان صحبت کردند. ایشان بیشتر از فیلمهای دفاع مقدس و انقلاب گفتند. همچنین گفتند: «دوست دارم در مورد سوریه و حوادث چند سال اخیر فیلم ساخته شود.»
اما شاید مهمترین دغدغه حاج قاسم برای شکل دادن آن جلسه تشویق کارگردانان شاخص سینمای ایران به شکل دهی «مجمع بین المللی سینماگران جهان اسلام» بود. ایشان از حضار خواستند تا آنها شروع کننده این حرکت باشند.
در طول جلسه برایم عجیب بود که حاج قاسم با وجود آنکه یک شخص نظامی است؛ روحیه این چنین لطیف و فرهنگی داشته باشند و در این حد مورد رجوع باشند.
از صحبتها و اطلاعات ایشان مشخص بود که با طیف گستردهای از اهل فرهنگ و هنر در حوزههای مختلف در ارتباط هستند؛ و مطالعه زیادی هم دارند. پس از آن جلسه تشویق شدم تا فیلمسازی درباره سوریه را از سر بگیرم.
با کمک سردار و راهنماییهای ایشان من هم به چیزهایی که نیاز داشتم دست پیدا کردم و فیلم کوتاهم را برای جشنواره سال بعد آماده کردم.
رقیه پورحنیفه
فیلمساز جوان و کمتجربهای بودم. فکر میکردم زیاد جدی گرفته نمیشوم. پس از تلاشهای فراوان توانستم با یکی از مدافعان حرم، که به دلیل مجروحیت برگشته بود ایران مصاحبه کنم. و مقداری از اطلاعاتی که میخواستم را به دست بیاورم. اما بعد از مصاحبه امیدم حتی کمتر شد. به کمکهای بیشتری احتیاج داشتم. حتی سعی کردم با حاج قاسم برای کسب یک سری از اطلاعات ارتباط بگیرم ولی ایشان کمتر زمانی را ایران بودند؛ و همان زمانهای اندک هم آنقدر سرشان شلوغ بود که کسی مثل من نمیتوانست ایشان را ببیند.
بعد از چند ماه تلاش تصمیم گرفتم پرونده ساخت فیلم سوریه را ببندم و بروم سراغ یک موضوعی که کمک بیشتری برایم وجود داشته باشد.
چند هفته بعد، از سازمان سینمایی کشور با من تماس گرفتند. چیزی که متوجه شدم این بود که قرار است تعدادی از کارگردانان دغدغهمند، در این جلسه حضور داشته باشند. امید در دلم زنده شد. روز برگزاری جلسه خودم را به سالنی که گفته بودند رساندم.
فهمیدم درخواست برگزاری را آقای حاتمیکیا دادهاند. میگفتند ترتیب و شرایط برگزاری با حاج قاسم بوده است. یکی از دوستانم که او هم به جلسه دعوت شده بود میگفت: «حاج قاسم گفته بودند به محض برگشتشان به ایران، جلسهای ترتیب میدهند تا در مورد دغدغههای هنری و سینمایی مرتبط با جبهه مقاومت صحبت کنند.»
ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی، احمدرضا درویش، کمال تبریزی، رضا میرکریمی، عبدالحسین برزیده، منوچهر محمدی و محمد حیدریان در جلسه حضور داشتند. بالاخره حاج قاسم هم وارد جلسه شدند. اولش باورم نمیشد. ولی ایشان کمکم شروع کردند به خوش و بش با کارگردانان. در مرحله بعد هر کدام از کارگردانان از دغدغههایشان در مسیر فیلمسازی مرتبط با این فضا گفتند.
بعد از آن حاج قاسم از دغدغههای خودشان صحبت کردند. ایشان بیشتر از فیلمهای دفاع مقدس و انقلاب گفتند. همچنین گفتند: «دوست دارم در مورد سوریه و حوادث چند سال اخیر فیلم ساخته شود.»
اما شاید مهمترین دغدغه حاج قاسم برای شکل دادن آن جلسه تشویق کارگردانان شاخص سینمای ایران به شکل دهی «مجمع بین المللی سینماگران جهان اسلام» بود. ایشان از حضار خواستند تا آنها شروع کننده این حرکت باشند.
در طول جلسه برایم عجیب بود که حاج قاسم با وجود آنکه یک شخص نظامی است؛ روحیه این چنین لطیف و فرهنگی داشته باشند و در این حد مورد رجوع باشند.
از صحبتها و اطلاعات ایشان مشخص بود که با طیف گستردهای از اهل فرهنگ و هنر در حوزههای مختلف در ارتباط هستند؛ و مطالعه زیادی هم دارند. پس از آن جلسه تشویق شدم تا فیلمسازی درباره سوریه را از سر بگیرم.
با کمک سردار و راهنماییهای ایشان من هم به چیزهایی که نیاز داشتم دست پیدا کردم و فیلم کوتاهم را برای جشنواره سال بعد آماده کردم.
رقیه پورحنیفه
نظر
ارسال نظر برای این مطلب