بر اساس رویدادهای واقعی!
سیزدهم دیماه ۱۳۹۸، بعد از انتشار خبر شهادت سردار سلیمانی، سیلی از توییتها، پستها و استوریها در فضای مجازی به راه افتاد. عکسهای سردار دستبهدست میشدند و باوجود تلاش اپلیکیشنی مثل اینستاگرام، تعداد هشتگهایی که از او میگفتند، از شمارش خارج بود.
مایکل مور، مستندساز سرشناس آمریکایی با انتشار عکسی از سردار سلیمانی در توییترش نوشت: «شما این مرد را میشناختید؟ میدانستید او دشمن شما بود؟ چی؟! هیچوقت چیزی از او نشنیده بودید؟ تا پایان امروز یادتان میدهند که از او متنفر باشید. خوشحال میشوید که ترامپ او را کشته. شما همان کاری را میکنید که به شما گفته میشود.» کمی بعدتر هم پای عکسی از تشییع شگفتانگیز او توییت کرد: «شگفتانگیز است. آیا یک ژنرال آمریکایی هست که میلیونها نفر از ما در تشییع جنازهاش شرکت کنیم؟… آیا اصلاً کسی نام رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ما را میداند؟»
لطفا ما را نکشید!
بعد از مور، چند بازیگر هالیوودی هم نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند و از ایران و مردمش عذرخواهی کردند. یکی از پر سروصداترین و جنجالبرانگیزترین واکنشها، مربوط به توییت بازیگر مشهور هالیوود، رز مک گوان بود. مک گوان در توییتی نوشت: «ایران عزیز! ایالات متحده به کشور شما، به پرچم شما و به مردم شما بیاحترامی کرده است. ۵۲% ما فروتنانه از شما پوزش میطلبیم. ما با ملت شما صلح میخواهیم. ما توسط یک رژیم تروریست گروگان گرفته شدهایم…» بخش جالب توجهتر، جملات پایانی توییت این بازیگر با هشتگ سلیمانی بود: «ما نمیدانیم چطور فرار کنیم. لطفا ما را نکشید!»
مک گوان بلافاصله بابت درخواست مودبانهاش از ایران، مورد هجمه کاربران توییتر قرار گرفت. طرفدارانش میگفتند که نمیتوانند باور کنند او طرف ایران را میگیرد و اصلا اگر اینطوری است، بساطش را از آمریکا جمع کند و به ایران برود. مک گوان توییت دیگری زد و اینبار خیلی واضحتر اعتراف کرد: «قبول! من ترسیدم. چون ممکن است جنگی جدید در راه باشد. بعضی مواقع اشکالی ندارد که بابت افرادی که در قدرت هستند، بترسیم. این حق ماست. این چیزی است که سربازان شجاع بسیاری برای آن جنگیدهاند. این دموکراسی است. من نمیخواهم هیچ سرباز آمریکایی دیگری کشته شود. همین».
بیانیههای رز مکگوان با یکی دو توییت به انتها نرسید. بعد از ناسزا گفتن به ترامپ برای تصمیمش به انجام کاری که همه آمریکاییها را در همه جهان مورد خطر قرار داده، مکگوان باز هم توییت زد و گفت: «البته که سلیمانی مردی به تمام معنا شیطانی بود که کارهای واقعا شیطانی انجام داده، ولی در حال حاضر این موضوع بحث نیست. ایالات متحده از لحاظ اخلاقی فاسد است و غیر قانونی عمل میکند. تنها راه به دست آوردن دل ایران معذرت خواهی است…»
البته که رز مک گوان نمیدانست که دارد درمورد چه کسی صحبت میکند. نمیدانست و احتمالا هیچوقت هم نخواهد فهمید که کسی که شیطان خطابش کرده، همانی بود که قلب پاک و روح لطیفش نگران جای خواب مرغ و خروسها و دعای آهوها هم بود.
تحلیلش کن!
رابرت دنیرو، بازیگر فیلمهای معروفی مثل «پدرخوانده»، «مرد ایرلندی» و «تحلیلش کن» هم از این قافله جا نماند: «رئیسجمهور ما دارد جنگی را با ایران شروع میکند، چون مطلقا توانایی مذاکره کردن ندارد. او ضعیف است و بدون کارایی. او فکر میکند این تنها راه برای پیروزی مجددش در انتخابات ریاستجمهوری است. این واقعا تاسفبار نیست؟!» او بعدتر هم عکسی از تشییع سردار سلیمانی منتشر کرد و نوشت: «این تصاویر تشییع سلیمانی است در شهر اهواز ایران. ترامپ هیچ تصوری از آنچه انجام داده است، ندارد.»
جرج لوپز، کمدین آمریکایی، به اعلام جایزه ۸۰ میلیونی برای سر ترامپ که توسط کاربران ایرانی در فضای مجازی منتشر شده بود، واکنش نشان داد: «ما این کار را برای نصف این پول هم انجام میدهیم!»
دیکتاتور گوشه رینگ!
زلزله شهادت حاج قاسم حتی هالیوود را تکان داده بود و مدام اسمهای جدیدی به این فهرست اضافه میشد. مثل استیون کینگ، نویسنده پرکاری که سینمای آمریکا به اقتباس از آثارش علاقه زیادی دارد: «آدمی که دارد این درگیری جدید را به وجود میآورد، همان کسی است که جرأت نداشت به ویتنام برود… کشتن از راه دور – دیپلماسی از طریق هواپیمای بیسرنشین – ظاهرا تنها دیپلماسیای است که این رئیسجمهور بلد است.»
جان کیوزاک بازیگر دیگری بود که به میدان موضع گیری آمد. او که اغلب با فیلم سرزمین منجمد شناخته میشود در توییتی نوشت: «میدانیم این کاری است که دیکتاتورها وقتی در یک گوشه گیر میافتند برای شروع کردن جنگ میکنند. ما پیروی نخواهیم کرد.»
کتی گریفین _ بازیگر و کمدین معروف_ هم دست به توییت شد: «دونالد ترامپ با این حرکت به شدت احمقانه و بدون فکر که یک عمل جنگی بود، تمام آمریکاییها در سراسر دنیا را در خطری عظیم قرار داده است».
از طرفی بعضی از هنرپیشههای هالیوودی برای اظهار نگرانی و محکوم کردن این ترور، به روشهای خلاقانهتری روی آوردند. برای مثال میشا کالینز، بازیگر سریال معروف سوپرنچرال به زبان فارسی توییت زد تا مستقیما با مردم ایران صحبت کند: «ما مردم آمریکا میدانیم که مردم ایران و فرهنگشان از گنجینه های دنیا هستند. ما رئیس جمهورمان نیستیم.»
﴿إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ… ﴾
اما طبیعتا تنها واکنش اهالی سینمای آمریکا به این واقعه، توییتهای انتقادی یا پستهای صلح طلبانه نبود. باید عدهای وسط میآمدند و برای «آموزشی» که مایکل مور از آن صحبت میکرد، خوراک رسانهای تولید میکردند. الکساندر، پزشک، ۳۰۰ و پرسپولیس چندتا از فیلمهای ضد ایرانی هستند که در سالهای اخیر با تبلیغات و بودجه های سنگین تولید و منتشر شدهاند. «کافر» یکی از جدیدترین این پروژه هاست که سعی دارد تا جایی که میتواند، درمورد اسلام، ایران و هرچه که به آنها مربوط است سیاه نمایی کند.
احتمالا شما هم جیمز کاویزل را بارها از قاب تلویزیون خودمان، در سریال مظنون دیدهاید. مردی به نام ریس که مقابل بسیاری از جرم و جنایتهای آمریکا میایستاد و همیشه آماده نجات دادن مردم بیگناه بود. کاویزل با بازی در فیلم مصائب مسیح شناخته شد و از آن به بعد در مکانهای مختلف درباره مسیحیت و حضرت مسیح سخنرانی کرد. حالا آقای ریس، چند سال بعد از سریال پربیننده مظنون، در کافر بازی کرده است. فیلمی که بعد از سنگسار ثریا دومین همکاری کاویزل با سیروس نورسته، کارگردان ایرانی تبارِ آمریکاست و در سالگرد شهادت حاج قاسم روی پرده رفت.
تو کافری!در شروع فیلم، عبارتی را میبینیم که میگوید کافر بر اساس رویدادهایی واقعی ساخته شده. داگلاس راولینگز، مسیحی باایمانی است که به واسطه دوست ایرانیاش، جاوید حسینی، برای گفتگوی بین ادیان به قاهره دعوت میشود. شب قبل از سفر، وارد خانه جاوید میشود و می فهمد او دختر خودش را کشته است! آن هم در اتاقی که پر است از پرچم ایران، عکس امام، رهبر و حاج قاسم، جبهه، آیات قرآن و… همه دیوارها به شکل خنده داری پوشیده شده و اگر امکانش بود، لابد کارگردان به سقف هم تعدادی از آنها را میچسباند!
داگ با وجود حقایقی که درباره دوستش فهمیده، دعوت را میپذیرد و به قاهره میرود تا مهمان برنامهای شود که همزمان در چند کشور روی آنتن است. داگ عقاید مسلمانان درباره حضرت مسیح را میشنود و بعد اعتقاد خودش را به زبان میآورد: «مسیح خداست!»
ربوده شده
بابت همین جمله، افرادی خشن او را با فرش لوله میکنند و میدزدند! همه اش هم کار ایرانیهاست. او را به لبنان میبرند و بعد از شکنجه، به زندانی در تهران منتقل میکنند. تهرانی کثیف و حال به همزن که هیچ شباهتی با ایران ما ندارد.
همسر داگ برای پیداکردنش به ایران می آید و با گروهی از خانمهای مسیحی آشنا میشود که از ظلم حکومت به ستوه آمدهاند. خانمهایی که اینجا حق مسیحی بودن ندارند و کلیسایی مخفی در یک واحد آپارتمان درست کرده اند. درحالیکه داگ به اعدام با جوخه آتش محکوم میشود، این گروهِ از جان گذشته تحت حمایت و پوشش موساد و افبیآی برای فراری دادنش از زندان نقشه میکشند. جرم و جنایت برای ایرانیها، در این فیلم از آب خوردن هم راحتتر است. رئیس دادگستری که روحانی است و همیشه تسبیحی در دست و سیگاری بر لب دارد، برای پوشاندن جنایاتش پیشنهادات سخیفی ارائه میدهد و مرتب به فارسی کجوکولهای میگوید: «اینطوری همه متوجه عدالت و بخشندگی ما میشن!»
داگ در نهایت بعد از کشتن فرمانده ایرانی، توسط یک هلیکوپتر اسرائیلی که بهراحتی در قلب تهران فرود میآید از مهلکه درمیرود! همینقدر احمقانه و همینقدر وقیح.هزینه زیاد، ارزش کم
سیروس نورسته فیلمش را به آمریکاییهایی که هنوز در زندانهای ایران هستند تقدیم میکند. این فیلم به دلیل تبلیغات گسترده، در هفته اول اکرانش حدود ۱.۵ میلیوندلار فروخت. جدای از محتوای خنده دار و سناریوی مضحکش، این فیلم واقعا در هیچ زمینه ای هیچ ارزشی ندارد. نه صحنه پردازی، نه موسیقی و نه هیچ کدام از عناصر دیگر فیلمسازی. بیراه نیست که منتقدان حرف های وقت پای نوشتن دربارهاش نگذاشته اند. اما چرا برای ساخت چنین فیلمهای ضعیفی باید اینهمه تبلیغ و هزینه شود؟ بیایید جوابمان را از خود آمریکایی ها بگیریم و این قصه پرغصه را به انتها ببریم.رادنی مارتین، کارمند سابق کنگره آمریکا میگوید: «مردم باید به این واقعیت واقف شوند که دولت آمریکا به دنبال ایجاد ثبات در ساختار شکننده خود است و همکاری میان رسانههای خبری و سرگرمی از یک طرف و سرویسهای اطلاعاتی از طرف دیگر، بخشی از این تلاش است… بخش عمده دیدگاه منفی آمریکاییها نسبت به ایران یا روسیه هم نتیجه فعالیت مأمورین سرویسهای اطلاعاتی و آلوده کردن رسانههای خبری و سرگرمی در آمریکا است. عده بیشماری در آمریکا هستند که دیگر اخبار «سیبیاس» یا «فاکسنیوز» را نگاه نمیکنند، اما همین افراد، بالأخره برای سرگرم شدن رو به فیلمهایی میآورند که تقریباً تمامیشان هالیوودی هستند. سیا تنها بخشی از شبکه بینهایت غولپیکر اطلاعاتی و جاسوسی درون آمریکاست و این شبکه برای فاسد کردن هالیوود و فیلمهای ساخته آن و تحت تسلط آوردن صنعت فیلمسازی درون این کشور، سرمایهگذاری هنگفتی کرده است.»
ریحانه عارف نژاد
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب