درباره انسانِ ترازِ ایرانِ قوی؛ شهید قاسم سلیمانی
شجرۀ انقلاب اسلامی در چهار دهۀ گذشته، نشانگر نوعی حیات مبتنی بر استقلال در عرصههای اجتماعی و سیاسی ایران بوده است. این شجرۀ طیبه -که اکنون به درختی تناور و ریشهدار تبدیل شده است- در این سالها به تناوب با خونِ پاکِ شهدای بینامونشان و بعضاً نامدار و بیمدعا آبیاری شده است. کیست که نداند بدون ایثار و جانفشانی این بزرگان و جهادگرانِ عرصههای گوناگون، این استقلال محققشدنی و ماندگار نبوده و نخواهد ماند.
در آستانۀ دهۀ پنجم انقلاب اسلامی، استقلال ایران در حوزههای بسیاری محقق شده است و حالا باید برای هدفِ و ثمرۀ اصلی، یعنی ساختن ایرانِ قوی گام برداشت. ایرانِ قوی آرمان قابل دسترسی است که استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی در دهههای پیشِ رو ذیل آن تعریف میشود.
ساختن ایرانِ قوی، نیازمند دو ابزار بسیار حیاتی است؛ اول. نقشهای جامع، تا به صورت متوازن و متعادل تمام ساحتهای اجتماعی و سیاسی در آن رشد یافته و حیات ایرانشهرِ تاریخی را برای آیندۀ نزدیک و دور تضمین کند. که در مجموعۀ سه جلدی ایرانِ قوی بدان پرداخته خواهد شد.
دوم. در اختیار داشتن میلیونها تودۀ مؤمن و مجاهد از پیر و جوان، دانشآموز و استاد، مهندس و کارگر، و… . باید دقت داشت که ایرانِ قوی، سربازِ فرهنگی و افسرِ علمی و کارگزارِ سیاسی و سرهنگِ نظامی و کارآفرینِ اقتصادی را در کنار هم، با رمز جهاد میطلبد که با یکدیگر، برای تحقق این مهم بکوشند؛ مجاهدانی از جنسِ مردمانِ عادی که وطن خود را دوست دارند و در قبال آن احساس مسئولیت میکنند.
مجاهدان فردایِ ایران قوی، در پیش روی خود الگوهای بسیاری دارند؛ مهمترین آنها شهید قاسم سلیمانی است. الگویی ملموس و با اخلاص که سبک زندگی، رفتار و منش بیریایش چنان در جامعه قابل پذیرش بود، که وی را در جایگاه تأثیرگذارترین شخصیتهای دینی و وطنی چند دهۀ گذشته قرار داده است.
شهید سلیمانی، شخصیت ترازِ نقشۀ ایرانِ قوی است که بسیاری از ویژگیهای شخصیتی، مدیریتی و تشکیلاتی وی با این الگوواره منطبق است. رهبر معظم انقلاب اسلامی برخی از این ویژگیها را در بیانات خود صورتبندی کرده است که در ذیل رویکردِ ساخت ایرانِ قوی، به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد.
مسئولیتپذیری مؤمنانه
شهید سلیمانی در تمام راهکنشهای عملیاتی و اطلاعاتی خود در دفاع مقدس و نبرد با داعش، قوّتِ قلب نیروهای تحت فرمان خود بود. چنین نیرویی در وی برگرفته از ایمان به یاری خداوند در تمامی مراحل دفاع حق علیه باطل بود که او را داوطلبانه در شرایط دشوار عملیاتی قرار داده و موجبات قوت قلب نیروهای تحت فرمانس را فراهم میآورد . مقام معظم رهبری این تعهد و مسئولیت پذیری مومنانه را از ویژگیهای شهید سلیمانی بر میشمرند که حتی مورد توجه تحلیلگران جبهه مقابل نیز قرار گرفت
شما ملاحظه کنید، در همین هفت هشت ماه قبل، اوایل امسال {۱۳۹۸}، نشستند در اندیشکدههای آمریکا راجع به حاج قاسم سلیمانیِ شما مفصّل بحث و بررسی کردند؛ گزارشش را بعد از مدّتهایی به نحو محدودی منتشر کردند که دست ما هم رسید. اینها راجع به حاج قاسم خصوصیّاتی را ذکر میکنند و میگویند این آدم مانع بزرگی در مقابل اهداف آمریکا است. بعد در بین این خصوصیّاتی که از او ذکر میکنند -که حالا میگویند شجاع است، خطرپذیر است، چنین است، چنان است- [میگویند] متعهّد است، باایمان است؛ تعهّد او یکی از این [خصوصیّات است]. این [طور] است دیگر؛ شخصیّتهای ایمانی وقتی که این ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل این، که قدرتهای بزرگ او را تحسین میکنند، حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۶/۱۱/۱۳۹۸)
ذهنیت منطقی
در مجموعه ایران قوی خواهیم خواند که یکی از ویژگیهای اصلی فرد برای شناسایی دشمن در نقشه ایرانِ قوی دارا بودنِ یک ذهنیت منطقی است. سردار سلیمانی در مواجهه با دشمن، تدبیرِ مجاهدت در میدانِ عمل را در اختیار داشت و موفقیتهای وی نیز از همین منظر قابل تحلیل است. «شهید سلیمانی، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف شجاعت نبود؛ بعضیها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن این شجاعت را ندارند. بعضیها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت -به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، [بلکه] در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشکرش- هم با تدبیر بود؛ فکر میکرد، تدبیر میکرد، منطق داشت برای کارهایش. … از همهی اینها بالاتر، اخلاص او بود؛ با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ابزار تدبیر را برای خدا خرج
میکرد؛ اهل تظاهر و ریا و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است. ماها تمرین کنیم در خودمان اخلاص را» (بیانات در دیدار مردم قم، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸).
شریعت
یکی از ساحتهای مهم مواجهه با دشمن شریعتمداری در جامعه اسلامی است. شهید سلیمانی در این بخش هم در متن جریانِ اصیل جامعه اسلامی قرار داشت و هیچگاه شریعت را پای بهانههای معقول و غیر معقول ذبح نمیکرد. مقام معظم رهبری نظامیگری ذیلِ شریعت را ویژگی برجسته این شهید والا مقام ذکر میکنند و بیان میدارند:
«یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصهی نظامی بود، هم در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش میکنند، میگویند وقت این حرفها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمیبُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاطهایی میکرد که معمولاً در عرصهی نظامی، خیلیها این احتیاطها را لازم نمیدانند؛ [لکن] او احتیاط میکرد. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.» (یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصهی نظامی بود. (بیانات در دیدار مردم قم، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸).
آرمانگرایی انقلابی
در ذیل عنوان بالا بردن سطح آمادگی جامعه اسلامی در مجموعه ایران قوی خواهیم خواند که آرمانگرایی انقلابی یکی از نشانههای گرایش صحیح فرد خواهد بود. شهید سلیمانی در این بخش هم میتواند شخصیتی طراز باشد. چرا که با رویکرد صحیح در گرایشات سیاسی روی متن خط آرمانهای انقلاب حرکت کرد. مقام معظم رهبری در بیانات خود این گرایش صحیح را این چنین تبیین کردند:
«یک نکتهی مهم این است که در مسائل داخل کشور -چون این حرفها غالباً ناظر به مبارزات منطقهای و فعّالیّتهای منطقهایِ او بود– اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.» (بیانات در دیدار مردم قم، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸).
واکنش بازدارنده
برای آماده سازی جامعه اسلامی در مواجهه با دشمن، دست یافتن به بهترین واکنش بازدارنده یکی از اولویتهاست. واکنش بازدارنده در واقع بر هم زننده معادلات دشمن در برنامه ریزیها و عملیاتها خواهد بود و موازنه مواجهه را تغییر خواهد داد و سدّی در برابر ناکامی و شکست و تضعیف جامعه اسلامی در عرصههای مختلف خواهد بود. شهید سلیمانی در این بخش هم یک شخصیت طراز بود و در عرصه نظامی بهترین واکنشها را به نقشهها و عملیاتهای اطلاعاتی عملیاتی دشمن داشت:
«یک نمونه از تدبیر و شجاعت او که این را دشمنانِ او خوب میدانند -شاید بعضی از دوستان ندانند- این بود که او به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی کند. این آدم توانست در مقابل همهی نقشههایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با تواناییهای دیپلماسیِ آمریکایی، زورگوییهایی که آمریکاییها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود قد علَم کند و این نقشهها را در این منطقهی غرب آسیا خنثی کند(بیانات در دیدار مردم قم، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸).
نصرت، ایثار، شهادت
نصرت، ایثار و شهادت، مفاهیمی است که مجموعهای از افکار، اعتقادات، باورها، ارزشها، پسندها، دلبستگیها، روابط، عرف و عادات، با محوریت آنها، در جریان انقلاب و با توجه به پیشینه دینی ملت، بارور شد و در نقشه مواجهه با دشمن برای ساختن ایران قوی نشانهای از آمادگی رفتاری فرد فردِ جامعه اسلامی دارد. شهید سلیمانی با هر سه این ویژگیها در خدمت منافع جامعه اسلامی بود.
ایشان در قسمتی از وصیتنامه خود خطاب به خداوند مینویسد: خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی
که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی. (خبرگزاری ایسنا، ۲۴/۱۱/۱۳۹۸)
رهبر معظم انقلاب هم در ذیل بیانات خود این ویژگی شهید سلیمانی را در ذیل مهمترین ویژگیهای وی صورت بندی میکنند و بیان میدارد
آن کسی که در راه خدا شهید میشود، برای خدا با اخلاص عمل میکند [به بهترین وجه عبور میکند]. حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا، در راه انجام وظیفه، در راه جهاد فیسبیلالله پروا نداشت؛ از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. بیستوچهار ساعت فرض کنید در فلان کشور گذرانده، نوزده ساعت کار کرده! با این، با آن، بنشین، مجاب کن، استدلال کن، حرف بزن. چرا؟ برای اینکه او را به یک نتیجهی مطلوب برساند؛ برای خودش که کار نمیکرد، برای [تحقّق] آنها کار میکرد (بیانات در منزل شهید قاسم سلیمانی، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸)؛ این شهید عزیز هر وقت گزارشی میداد به ما -چه گزارش کتبی، چه گزارش شفاهی- از کارهایی که کرده بود، بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد؛ این بدرقههای ایرانی و آن بدرقههای عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا چه کردند با این پیکر اِرباًاِربا! از روح مطهّر او، از اعماق دل تشکّر میکنیم. … شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته را باز کرد با این شهادت. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند (بیانات در دیدار مردم قم، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸)
□
شهید سلیمانی از جهات بسیاری میتواند نمونهای از یک جهادگر طراز در مسیر ساختن ایران قوی باشد. عرصه فعالیت او عرصه نظامی بود اما الگویی که او پیش روی جامعه اسلامی گشوده است می تواند برای آنها که دغدغه ایرانِ فردا را دارند، الگویی نزدیک و باور پذیر باشد. ایرانِ قوی زمانی محقق خواهد شد که هر وطن دوستِ دینداری در هر حوزه که تخصص دارد یک قاسم سلیمانی باشد. همانقدر متین، همانقدر مخلص، همانقدر کاردان و همانقدر ایران دوست.
زهرا متین
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب