مطالب

رعب در دل اشرار


چهارشنبه , 10 خرداد 1402
رعب در دل اشرار

سیستان و بلوچستان منطقه امنی برای اشرار حساب می‌شد. هیچ چیز جلودارشان نبود و به‌راحتی در منطقه جولان می‌دادند. نیروهای انتظامی به‌تنهایی توان مقابله با آنها را نداشتند. با تویوتا وانت‌هایی که روی آنها دوشکا نصب کرده بودند، در میدان‌ها رفت‌وآمد می‌کردند و به شهر چهره نظامی می‌دادند. در استفاده از سلاح ترسی به دل راه نمی‌دادند. در پمپ بنزین‌ها باک ماشین‌ها را پر می‌کردند؛ ‌ولی کسی جرأت نداشت ازشان پول بخواهد؛ چون در این صورت اصلاً بعید نبود که به‌جای پول، گلوله نصیبشان شود. دامنه فعالیت اشرار فقط به داخل شهرها محدود نمی‌شد و جاده‌ها را نیز تحت سیطره خود درآورده بودند. ایست و بازرسی‌ها را بدون توجه رد می‌کردند و هر وقت دلشان می‌خواست،‌ راه مردم عادی را سد کرده و پول و طلاهایشان را به‌زور می‌گرفتند. زن و مرد برایشان فرقی نداشت و حتی به زن‌های باردار نیز رحم نمی‌کردند. بسیاری از زنان به‌خاطر ترس از اشرار از تردد شبانه در جاده‌ها اجتناب می‌کردند و به این ترتیب گاهی نوزادشان را سر این ترس از دست می‌دادند. اوضاع به حدی وخیم شده بود که رهبر به مسئله ورود کردند و دستور حل مشکل را دادند. حاج‌قاسم و لشکر ۴۱ ثارالله برای این مأموریت و تأمین امنیت مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور انتخاب شدند. با توجه به پیچیدگی ماجرا و نیز بافت فرهنگی و قبیله‌ای مردم منطقه، کار ساده‌ای پیش پای نیروهای حاج‌قاسم نبود. آن جغرافیای خاص، نقشه‌های خاص می‌طلبید؛ اما حاج‌قاسم کسی نبود که به این راحتی‌ها پا پس بکشد. آنها کارشان را با  شناسایی مخفیگاه‌های اشرار شناسایی کردند؛ ولی می‌دانستند که از بین‌بردن آنها کاری است که نیاز به برنامه بلندمدت دارد. طی دو سال و با عملیات‌های پی‌درپی بالاخره توانستند امنیت نسبی را به منطقه برگردانند و کاری کنند که اشرار از شنیدن نام حاج‌قاسم و یارانش لرزه بر تنشان بیفتد.



فاطمه‌السادات شه‌روش
۱


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب