دیپلماسی و مسیرمقاومت
حاج قاسم معمار «محور مقاومت» در منطقه است. تفكر حاج قاسم كه خود تجلي آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، و اصول حاكم بر قانون اساسي جمهوري اسلامي‌است؛ منبعث از سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است. كه نام آن را بايد «ديپلماسي مقاومت محور» گذاشت.
ابزار‌های قدرت
جنگ و ديپلماسي دو ابزار اصلي مديريت قدرت، در ميان ملت‌ها هستند. در چارچوب ديپلماسي، مذاكره يك فن است؛ اما به تنهايي راه به جايي نمي‌برد. آنچه در هر مذاكره‌اي تعيين‌كننده‌ی نتايج است، «مولفه‌هاي قدرت ملي» هستند.
در نظام آشوب‌زده‌ی كنوني، كه بازيگران آن تلاش دارند در اشكال مختلف به كسب، حفظ، افزايش و نمايش قدرت در ابعاد مختلف بپردارند، نمي‌توان نگرش يا نگاه تك بعدي به قدرت داشت. دو عنصر بقا و خوداتكايي، هيچگاه در طول تاريخ از تراز قدرت حذف نشده‌اند.
مسير جمهوري اسلامي ايران، مسير مقابله با سلطه‌گري ابرقدرت‌ها است. و آنچه قدرت جمهوري اسلامي را متبلور مي‌كند، توانايي ايستادگي در برابر خواسته‌هاي زورمدارانه قدرت‌ها، و آمادگي براي پرداخت هزينه‌هاي مربوطه است. «ديپلماسي مقاومت محور» مبناي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل مي‌دهد. و «محور مقاومت» تنها يكي از ابعاد آن است. مهم‌ترين شاخصه‌هاي دیپلماسی مقاومت محور عبارتند از:
توان دفاعی موشك محور
حضور مقتدرانه در خليج فارس
گفتمان‌سازي مقاومت در منطقه پيراموني
خردورزي عزتمندانه در عرصه بين‌المللي
ايستادگي حكيمانه در برابر نظام سلطه
اقتدار میدانی
[سپاه] مظهر اقتدار میدانی است؛ خصوصیّت سپاه بودن این است. اقتدار در عرصه‌ی سیاسی، در عرصه‌ی تبلیغات یک حرف است، اقتدار بر روی زمین در میدان، یک حرف دیگر است. اقتدار میدانی موجب می‌شود که اقتدار سیاسی هم به‌وجود بیاید. وقتی شما بر روی زمین دارای اقتدار هستید، می‌توانید تصرّف کنید، می‌توانید کار کنید، می‌توانید دفع کنید، می‌توانید جذب کنید.
وقتی یک ملّتی این خصوصیّت را دارد؛ یا مجموعه‌ای از یک ملّت وقتی دارای یک چنین خصوصیّتی است، این اقتدار سیاسی را هم به‌وجود می‌آورد. اقتدار هویّتی را هم به‌وجود می‌آورد. عزّت هم می‌بخشد؛ و از این قبیل. سپاه، مظهر اقتدار میدانی است... این نظم سازمانی، این وجود سازمان، یکی از برکات بزرگ است؛ این مخصوص سپاه است.
اقتدار میدانی از مذاکرات 82 تا برجام 92
اقتدار میدانی ما در منطقه شرط شکل‌گیری مسئله‌ای مثل برجام شد، رئیس‌جمهوری و وزیر خارجه هم اشاره داشته‌اند که اگر اقتدار میدانی نداشتیم، به برجام سال 1392 دست پیدا نمی‌کردیم. در مذاکرات سال 1382 اقتدار نبود؛ و منجر به 2 سال پلمپ کامل تأسیسات هسته‌ای ایران شد. درصورتی‌که دولت تغییر نکرده بود، این پلمپ ابدی می‌شد.
سیاست فریب مانعی بر معرفی سیاست انقلاب اسلامی
سیاست در دوره‌ی معاصر مصادف با دروغ و فریب است؛ یعنی دستکاری واقعیت با هدفی خاص. این دروغ تئوریزه‌شده چنان دقیق بیان شده که حرفه‌ای‌ها می‌فهمند دروغ است؛ ولی مردم دیر به حقیقت پی می‌برند.
سیاست مدرن دروغ می‌بافد؛ چون علی‌‌رغم ادعاهایش، سیاستی توده‌وار است، منظور از سیاست توده‌وار، حضور بدون اندیشه و احساسی مردم در صحنه سیاست است؛ یعنی همان چیزی که مورد‌پسند دست‌های پنهان سیاست است.
از خطرناک‌ترین دشمنان نظام جمهوری اسلامی، که سلامت و صلابت آن را نشانه می‌گیرد؛ عنصر فریب و دروغ در سیاست است. به این معنی که برخی از اهل سیاست با مردم با خدعه و فریب مواجه شوند. دروغ و فریب هم ضدارزش‌هایی همچون عدالت، انصاف و کرامت انسانی است. و هم ضدیت آشکار با مشارکت مردم دارد. فریب، دو پایه اسلامی و مردمی نظام را به‌شدت به لرزه می‌اندازد.
به‌راحتی بخش عمده‌ی واقعیت را نادیده می‌گیرند. و بخش کم‌اهمیت‌تر آن را برجسته، و با زور تبلیغات گسترده به خورد همگان می‌دهند. در اغتشاشات و فتنه‌ی اخیر، غربی‌ها بسیار از این حربه استفاده کردند. تصور انقلاب در ایران را برای مخاطبان خود ایجاد کردند. به‌گونه‌ای که خودشان هم باور کردند و دچار خودفریبی شدند.
اساس سیاست اسلامی بر تفکر و تعقل است. اسلام حضور مردم در صحنه سیاست را عاقلانه و عالمانه و فعالانه و ایمانی می‌خواهد. دروغ و فریب جایی ندارد. دروغ همچون کف روی آب، وقتی هیاهوها خوابید، به ضدخودش تبدیل می‌شود. که فرمودند: « النَّجاةُ مَع الصَّدقِ»
رهبر انقلاب درباره سردار سلیمانی فرمودند: «سردار سلیمانی، با وجودی که در مسائل پیچیده‌ی سیاسی ورود و فعالیت‌های خوبی می‌کرد؛ اما انسان بی‌خدعه و صادقی بود. که باید همه سعی کنیم این خصوصیات او را در خود به‌وجود آوریم. و این نکته مهمی است که، شایسته است درباره آن تامل شود؛ حضور بی‌خدعه و صادقانه، در سیاست و امر سیاسی و پیچیدگی‌های سیاست.»
عنصر اصلی در مکتب حاج قاسم خودباوری است. عنصر خودباوری چند جا خودش را نشان می‌دهد. به‌طور مثال در قضیه اربیل تنها از بشار اسد حمایت نکردیم؛ بلکه جلوی تصرف اربیل توسط داعش را نیز گرفتیم.
عملیات وعده صادق تبلور خود باوری ملی
به دنبال گردنکشی و قدرت‌نمایی صهیونیست‌ها در منطقه، و سکوت مجامع بین‌المللی، این موجودیت خبیث و افسارگسیخته، وقاحتش به تجاوز علیه کنسولگری ایران اسلامی در دمشق انجامید. اقدام خودسرانه و جنگ افروزانه‌ای که بی‌پاسخ نماند. سپاه پاسداران اسلامی، در پی عملیات «وعده صادق» پاسخی در خور علیه رژیم صهیونیستی انجام داد.
اما عملیات وعده صادق، که بدون همکاری متحدان ایران انجام شد؛ تنها دستاوردش شکست هیمنه‌ی پوشالی رژیم صهیونیستی نبود. بلکه در ابعاد بین‌المللی بازدارنگی ایجاد شد. با احیای قدرت بازدارندگی، سایر دشمنان جمهوری اسلامی ایران احساس خطر و ناامنی کردند. همچون آلبانی، که پناهگاه منافقین است؛ وکشور ضعیف جمهوری آذربایجان، اقلیم کردستان و امارات همگی سکوت کردند. و آنچه غرب باید متوجه شد، با عملیات وعده‌ی صادق به آن‌ها منتقل شد.
«وعده صادق» یک حمله زیبایی شناسانه بود. تصویر پهپادهای شاهد برفراز بین الحرمین، دیده و شنیده شدن پهپادها توسط بسیاری از مردمان منطقه، ساختن یک شب پر ستاره بر فراز بیت المقدس؛ همگی نشان از یک قدرت نمایی زیبا توسط ایران بود.
راه و منش قهرمانانه و مومنانه‌ی سردار سلیمانی در مسیر مقاومت، مقابل رژیم اشغال‌گر قدس، و خودباوری که در مکتب ایشان موج می‌زند؛ منجر به کسب دستاورد ارزشمندی همچون وعده‌ی صادق شده است. ياد و نام سردار سليماني پاينده است.
زهره مؤمنیان
حاج قاسم معمار «محور مقاومت» در منطقه است. تفكر حاج قاسم كه خود تجلي آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، و اصول حاكم بر قانون اساسي جمهوري اسلامي‌است؛ منبعث از سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است. كه نام آن را بايد «ديپلماسي مقاومت محور» گذاشت.
ابزار‌های قدرت
جنگ و ديپلماسي دو ابزار اصلي مديريت قدرت، در ميان ملت‌ها هستند. در چارچوب ديپلماسي، مذاكره يك فن است؛ اما به تنهايي راه به جايي نمي‌برد. آنچه در هر مذاكره‌اي تعيين‌كننده‌ی نتايج است، «مولفه‌هاي قدرت ملي» هستند.
در نظام آشوب‌زده‌ی كنوني، كه بازيگران آن تلاش دارند در اشكال مختلف به كسب، حفظ، افزايش و نمايش قدرت در ابعاد مختلف بپردارند، نمي‌توان نگرش يا نگاه تك بعدي به قدرت داشت. دو عنصر بقا و خوداتكايي، هيچگاه در طول تاريخ از تراز قدرت حذف نشده‌اند.
مسير جمهوري اسلامي ايران، مسير مقابله با سلطه‌گري ابرقدرت‌ها است. و آنچه قدرت جمهوري اسلامي را متبلور مي‌كند، توانايي ايستادگي در برابر خواسته‌هاي زورمدارانه قدرت‌ها، و آمادگي براي پرداخت هزينه‌هاي مربوطه است. «ديپلماسي مقاومت محور» مبناي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل مي‌دهد. و «محور مقاومت» تنها يكي از ابعاد آن است. مهم‌ترين شاخصه‌هاي دیپلماسی مقاومت محور عبارتند از:
توان دفاعی موشك محور
حضور مقتدرانه در خليج فارس
گفتمان‌سازي مقاومت در منطقه پيراموني
خردورزي عزتمندانه در عرصه بين‌المللي
ايستادگي حكيمانه در برابر نظام سلطه
اقتدار میدانی
[سپاه] مظهر اقتدار میدانی است؛ خصوصیّت سپاه بودن این است. اقتدار در عرصه‌ی سیاسی، در عرصه‌ی تبلیغات یک حرف است، اقتدار بر روی زمین در میدان، یک حرف دیگر است. اقتدار میدانی موجب می‌شود که اقتدار سیاسی هم به‌وجود بیاید. وقتی شما بر روی زمین دارای اقتدار هستید، می‌توانید تصرّف کنید، می‌توانید کار کنید، می‌توانید دفع کنید، می‌توانید جذب کنید.
وقتی یک ملّتی این خصوصیّت را دارد؛ یا مجموعه‌ای از یک ملّت وقتی دارای یک چنین خصوصیّتی است، این اقتدار سیاسی را هم به‌وجود می‌آورد. اقتدار هویّتی را هم به‌وجود می‌آورد. عزّت هم می‌بخشد؛ و از این قبیل. سپاه، مظهر اقتدار میدانی است... این نظم سازمانی، این وجود سازمان، یکی از برکات بزرگ است؛ این مخصوص سپاه است.
اقتدار میدانی از مذاکرات 82 تا برجام 92
اقتدار میدانی ما در منطقه شرط شکل‌گیری مسئله‌ای مثل برجام شد، رئیس‌جمهوری و وزیر خارجه هم اشاره داشته‌اند که اگر اقتدار میدانی نداشتیم، به برجام سال 1392 دست پیدا نمی‌کردیم. در مذاکرات سال 1382 اقتدار نبود؛ و منجر به 2 سال پلمپ کامل تأسیسات هسته‌ای ایران شد. درصورتی‌که دولت تغییر نکرده بود، این پلمپ ابدی می‌شد.
سیاست فریب مانعی بر معرفی سیاست انقلاب اسلامی
سیاست در دوره‌ی معاصر مصادف با دروغ و فریب است؛ یعنی دستکاری واقعیت با هدفی خاص. این دروغ تئوریزه‌شده چنان دقیق بیان شده که حرفه‌ای‌ها می‌فهمند دروغ است؛ ولی مردم دیر به حقیقت پی می‌برند.
سیاست مدرن دروغ می‌بافد؛ چون علی‌‌رغم ادعاهایش، سیاستی توده‌وار است، منظور از سیاست توده‌وار، حضور بدون اندیشه و احساسی مردم در صحنه سیاست است؛ یعنی همان چیزی که مورد‌پسند دست‌های پنهان سیاست است.
از خطرناک‌ترین دشمنان نظام جمهوری اسلامی، که سلامت و صلابت آن را نشانه می‌گیرد؛ عنصر فریب و دروغ در سیاست است. به این معنی که برخی از اهل سیاست با مردم با خدعه و فریب مواجه شوند. دروغ و فریب هم ضدارزش‌هایی همچون عدالت، انصاف و کرامت انسانی است. و هم ضدیت آشکار با مشارکت مردم دارد. فریب، دو پایه اسلامی و مردمی نظام را به‌شدت به لرزه می‌اندازد.
به‌راحتی بخش عمده‌ی واقعیت را نادیده می‌گیرند. و بخش کم‌اهمیت‌تر آن را برجسته، و با زور تبلیغات گسترده به خورد همگان می‌دهند. در اغتشاشات و فتنه‌ی اخیر، غربی‌ها بسیار از این حربه استفاده کردند. تصور انقلاب در ایران را برای مخاطبان خود ایجاد کردند. به‌گونه‌ای که خودشان هم باور کردند و دچار خودفریبی شدند.
اساس سیاست اسلامی بر تفکر و تعقل است. اسلام حضور مردم در صحنه سیاست را عاقلانه و عالمانه و فعالانه و ایمانی می‌خواهد. دروغ و فریب جایی ندارد. دروغ همچون کف روی آب، وقتی هیاهوها خوابید، به ضدخودش تبدیل می‌شود. که فرمودند: « النَّجاةُ مَع الصَّدقِ»
رهبر انقلاب درباره سردار سلیمانی فرمودند: «سردار سلیمانی، با وجودی که در مسائل پیچیده‌ی سیاسی ورود و فعالیت‌های خوبی می‌کرد؛ اما انسان بی‌خدعه و صادقی بود. که باید همه سعی کنیم این خصوصیات او را در خود به‌وجود آوریم. و این نکته مهمی است که، شایسته است درباره آن تامل شود؛ حضور بی‌خدعه و صادقانه، در سیاست و امر سیاسی و پیچیدگی‌های سیاست.»
عنصر اصلی در مکتب حاج قاسم خودباوری است. عنصر خودباوری چند جا خودش را نشان می‌دهد. به‌طور مثال در قضیه اربیل تنها از بشار اسد حمایت نکردیم؛ بلکه جلوی تصرف اربیل توسط داعش را نیز گرفتیم.
عملیات وعده صادق تبلور خود باوری ملی
به دنبال گردنکشی و قدرت‌نمایی صهیونیست‌ها در منطقه، و سکوت مجامع بین‌المللی، این موجودیت خبیث و افسارگسیخته، وقاحتش به تجاوز علیه کنسولگری ایران اسلامی در دمشق انجامید. اقدام خودسرانه و جنگ افروزانه‌ای که بی‌پاسخ نماند. سپاه پاسداران اسلامی، در پی عملیات «وعده صادق» پاسخی در خور علیه رژیم صهیونیستی انجام داد.
اما عملیات وعده صادق، که بدون همکاری متحدان ایران انجام شد؛ تنها دستاوردش شکست هیمنه‌ی پوشالی رژیم صهیونیستی نبود. بلکه در ابعاد بین‌المللی بازدارنگی ایجاد شد. با احیای قدرت بازدارندگی، سایر دشمنان جمهوری اسلامی ایران احساس خطر و ناامنی کردند. همچون آلبانی، که پناهگاه منافقین است؛ وکشور ضعیف جمهوری آذربایجان، اقلیم کردستان و امارات همگی سکوت کردند. و آنچه غرب باید متوجه شد، با عملیات وعده‌ی صادق به آن‌ها منتقل شد.
«وعده صادق» یک حمله زیبایی شناسانه بود. تصویر پهپادهای شاهد برفراز بین الحرمین، دیده و شنیده شدن پهپادها توسط بسیاری از مردمان منطقه، ساختن یک شب پر ستاره بر فراز بیت المقدس؛ همگی نشان از یک قدرت نمایی زیبا توسط ایران بود.
راه و منش قهرمانانه و مومنانه‌ی سردار سلیمانی در مسیر مقاومت، مقابل رژیم اشغال‌گر قدس، و خودباوری که در مکتب ایشان موج می‌زند؛ منجر به کسب دستاورد ارزشمندی همچون وعده‌ی صادق شده است. ياد و نام سردار سليماني پاينده است.
زهره مؤمنیان
نظر
ارسال نظر برای این مطلب