پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله میفرمایند:
«محبوبترين بندگان نزد خداوند متعال پرهيزگاران گمناماند ؛همانان هرگاه غايب باشند، كسى جويايشان نمى شود. و وقتى حضور دارند، نا شناختهاند.آنان پيشوايان هدايتند، و چراغهاى دانش.»
در سیره ائمه تاکید بر گمنامی و دوری از شهرت طلبی را بارها شاهد هستیم. از تلاش برای دیده شدن به عنوان یکی از مشکلات بزرگ خودسازی و مسیر رشد معنوی یاد شده است. وجود و بروز خودنمایی را همراه با نبود صفت اخلاص برشمردهاند. که به صورتهای مختلف میتواند در انسان بروز پیدا کند.
گاهی با خودنمایی از وجه دارایی و مالی و گاهی جایگاه والای اجتماعی. گاهی هم فردی با بازگو کردن خدمت، یا تلاشی که برای دیگری انجام داده به دنبال بروز و نشان دادن خود میرود. در روایات اسلامی و کتابهای اخلاقی یکی از ویژگیهای مؤمنین و متقین، حبّ گمنامی (حُبّ الخَمُول) یاد شده و مؤمنان و خداجویان از خودنمایی و شهرتطلبی به شدت نهی شدهاند.
الگوی گمنامی
داشتن الگو در این مسیر میتواند به افراد جهت کنترل میل درونی به نمایش خود؛ کمک زیادی کند. از جمله انسانهایی که در مسیر خودسازی خود به خوبی از پس نفس و احساس شهرتطلبی برآمدهاند. میتوان به سردار حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد. ایشان با وجود موقعیت و جایگاهی که داشتند تمام تلاش خود را میکردند در عرصههای گوناگون از معرفی و عرضه موقعیت اجتماعی خود خودداری میکردند.
روایت رهبرمعظم انقلاب از حضور گمنام حاج قاسم در جلسات:
«اخلاص او را از کجا میشود فهمید؟از اینجایی که اصلاً دنبال دیده شدن نبود؛یک ذرّهای هم از دیده شدن فرار میکرد؛حالا جوری شده که همهی دنیا دارند او را میبینند. در جلسات رسمی معمولی که ما غالباً با همین مسئولین مختلف که ارتباط با کار او داشتند داشتیم، حاج قاسم یک گوشهای مینشست که اصلاً دیده نمیشد.آدم گاهی اوقات میخواست بداند یا استشهاد کند، باید میگشت تا او را پیدا میکرد؛خودش را جلوی چشم قرار نمیداد و تظاهر نمیکرد.»
روایت رییس سازمان بسیج دانشآموزی کشور:
«شهید حاج قاسم سلیمانی عاشق گمنامی بود؛ و همین ویژگی او سبب شد تا خدا به او عزت ببخشد و او را به اسطورهای در دنیا تبدیل کند.»
روایت سردار فلاح زاده:
«سال ۸۴ از شهید سلیمانی برای حضور در یادواره شهدا در استان یزد دعوت شد. مردم سوال میکردند این آقا کیست؟ نمیشد گفت ایشان فرمانده سپاه قدس است؛ اما ایشان را به عنوان فرمانده لشکر ثارالله دوران جنگ معرفی میکردیم و اینگونه شهید سلیمانی در گمنامی برای خدا کار میکرد.»
روایت یکی از فرماندهان لشگر ۲۵ کربلا
«هوای سرد و یخبندان، زمانی که سربازان گردان و لشگر وی در حال پاکسازی منطقه بودند و به خیال خود فرماندهان ارشد در حال استراحت در اتاقی گرم نشستهاند، حاجقاسم کنار سربازان حضور داشت. علاقه به گمنامی از ویژگیهای بارز و شاخص شهید سلیمانی بود، بطوری که بعد از عملیاتها بدون شناسایی شدن در کنار سربازانش، پیکر شهدا را جمعآوری میکرد... در چند عملیات بارها درکنار حاجقاسم حرفهای سربازان و ناراحتیهای آنان را نسبت به فرماندهانشان میشنیدم و میخواستم به آنان او را معرفی کنم، اما هر بار به طریقی مانع این کار میشد.»
روایت شهاب الدین واجدی از عدم تمایل ایشان به دیده شدن:
«سردار دنبال دیده شدن نبود. هم به لحاظ شخصیتی دوست نداشت دیده شود. و هم به لحاظ فرم کاری و امنیتی برایش الزام آور بود که خیلی مقابل دوربین نباشد. هر چند در این سالها کم و بیش عکسهایی از ایشان ثبت شد اما واقعا خودشان تمایل قلبی نداشتند و همیشه می گفتند چرا باید عکسی از من بماند؟ من حتی یک بار یکی از عکسهایی را که از ایشان گرفته بودم در قطع بزرگ چاپ و تقدیم شان کردم حاج قاسم خیلی ناراحت شد گفت چرا چاپ کردی؟ به چه درد من میخورد؟
روایت رضا گرزین
«اوایلی که شهید سلیمانی به سوریه رفته بودند، معدود افرادی ایشان را میشناختند. قرار بود من در یکی از شهرستانها که دختر حاج قاسم در دانشگاه آنجا قبول شده بود برای گرفتن خوابگاه برایشان اقدام کنم. اما به هیچ وجه نمیتوانستم بگویم او دختر چه مقامی است و بتوانم به راحتی خوابگاه برایشان بگیرم. در واقع شهید سلیمانی از آن حیطه گمنامی به این جایگاه شناخته شده امروز رسیدند.»
روایت حجتالاسلام رستمی
افرادی به ایشان پیشنهاد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری داده بودند تا دعواهای جناحی در کشور از بین برود. سردار سلیمانی در پاسخ گفته بودند که «حضرت آقا به من یک مأموریت دادهاند و اگر من به دنبال چنین کارهایی بروم، آن مأموریت را چه کسی انجام میدهد.» سردار سلیمانی از ابتدای انقلاب تا زمان حال به طور مداوم در امر جهاد باقی ماندند.
نویسنده : رقیه پورحنیفه
«محبوبترين بندگان نزد خداوند متعال پرهيزگاران گمناماند ؛همانان هرگاه غايب باشند، كسى جويايشان نمى شود. و وقتى حضور دارند، نا شناختهاند.آنان پيشوايان هدايتند، و چراغهاى دانش.»
در سیره ائمه تاکید بر گمنامی و دوری از شهرت طلبی را بارها شاهد هستیم. از تلاش برای دیده شدن به عنوان یکی از مشکلات بزرگ خودسازی و مسیر رشد معنوی یاد شده است. وجود و بروز خودنمایی را همراه با نبود صفت اخلاص برشمردهاند. که به صورتهای مختلف میتواند در انسان بروز پیدا کند.
گاهی با خودنمایی از وجه دارایی و مالی و گاهی جایگاه والای اجتماعی. گاهی هم فردی با بازگو کردن خدمت، یا تلاشی که برای دیگری انجام داده به دنبال بروز و نشان دادن خود میرود. در روایات اسلامی و کتابهای اخلاقی یکی از ویژگیهای مؤمنین و متقین، حبّ گمنامی (حُبّ الخَمُول) یاد شده و مؤمنان و خداجویان از خودنمایی و شهرتطلبی به شدت نهی شدهاند.
الگوی گمنامی
داشتن الگو در این مسیر میتواند به افراد جهت کنترل میل درونی به نمایش خود؛ کمک زیادی کند. از جمله انسانهایی که در مسیر خودسازی خود به خوبی از پس نفس و احساس شهرتطلبی برآمدهاند. میتوان به سردار حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد. ایشان با وجود موقعیت و جایگاهی که داشتند تمام تلاش خود را میکردند در عرصههای گوناگون از معرفی و عرضه موقعیت اجتماعی خود خودداری میکردند.
روایت رهبرمعظم انقلاب از حضور گمنام حاج قاسم در جلسات:
«اخلاص او را از کجا میشود فهمید؟از اینجایی که اصلاً دنبال دیده شدن نبود؛یک ذرّهای هم از دیده شدن فرار میکرد؛حالا جوری شده که همهی دنیا دارند او را میبینند. در جلسات رسمی معمولی که ما غالباً با همین مسئولین مختلف که ارتباط با کار او داشتند داشتیم، حاج قاسم یک گوشهای مینشست که اصلاً دیده نمیشد.آدم گاهی اوقات میخواست بداند یا استشهاد کند، باید میگشت تا او را پیدا میکرد؛خودش را جلوی چشم قرار نمیداد و تظاهر نمیکرد.»
روایت رییس سازمان بسیج دانشآموزی کشور:
«شهید حاج قاسم سلیمانی عاشق گمنامی بود؛ و همین ویژگی او سبب شد تا خدا به او عزت ببخشد و او را به اسطورهای در دنیا تبدیل کند.»
روایت سردار فلاح زاده:
«سال ۸۴ از شهید سلیمانی برای حضور در یادواره شهدا در استان یزد دعوت شد. مردم سوال میکردند این آقا کیست؟ نمیشد گفت ایشان فرمانده سپاه قدس است؛ اما ایشان را به عنوان فرمانده لشکر ثارالله دوران جنگ معرفی میکردیم و اینگونه شهید سلیمانی در گمنامی برای خدا کار میکرد.»
روایت یکی از فرماندهان لشگر ۲۵ کربلا
«هوای سرد و یخبندان، زمانی که سربازان گردان و لشگر وی در حال پاکسازی منطقه بودند و به خیال خود فرماندهان ارشد در حال استراحت در اتاقی گرم نشستهاند، حاجقاسم کنار سربازان حضور داشت. علاقه به گمنامی از ویژگیهای بارز و شاخص شهید سلیمانی بود، بطوری که بعد از عملیاتها بدون شناسایی شدن در کنار سربازانش، پیکر شهدا را جمعآوری میکرد... در چند عملیات بارها درکنار حاجقاسم حرفهای سربازان و ناراحتیهای آنان را نسبت به فرماندهانشان میشنیدم و میخواستم به آنان او را معرفی کنم، اما هر بار به طریقی مانع این کار میشد.»
روایت شهاب الدین واجدی از عدم تمایل ایشان به دیده شدن:
«سردار دنبال دیده شدن نبود. هم به لحاظ شخصیتی دوست نداشت دیده شود. و هم به لحاظ فرم کاری و امنیتی برایش الزام آور بود که خیلی مقابل دوربین نباشد. هر چند در این سالها کم و بیش عکسهایی از ایشان ثبت شد اما واقعا خودشان تمایل قلبی نداشتند و همیشه می گفتند چرا باید عکسی از من بماند؟ من حتی یک بار یکی از عکسهایی را که از ایشان گرفته بودم در قطع بزرگ چاپ و تقدیم شان کردم حاج قاسم خیلی ناراحت شد گفت چرا چاپ کردی؟ به چه درد من میخورد؟
روایت رضا گرزین
«اوایلی که شهید سلیمانی به سوریه رفته بودند، معدود افرادی ایشان را میشناختند. قرار بود من در یکی از شهرستانها که دختر حاج قاسم در دانشگاه آنجا قبول شده بود برای گرفتن خوابگاه برایشان اقدام کنم. اما به هیچ وجه نمیتوانستم بگویم او دختر چه مقامی است و بتوانم به راحتی خوابگاه برایشان بگیرم. در واقع شهید سلیمانی از آن حیطه گمنامی به این جایگاه شناخته شده امروز رسیدند.»
روایت حجتالاسلام رستمی
افرادی به ایشان پیشنهاد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری داده بودند تا دعواهای جناحی در کشور از بین برود. سردار سلیمانی در پاسخ گفته بودند که «حضرت آقا به من یک مأموریت دادهاند و اگر من به دنبال چنین کارهایی بروم، آن مأموریت را چه کسی انجام میدهد.» سردار سلیمانی از ابتدای انقلاب تا زمان حال به طور مداوم در امر جهاد باقی ماندند.
نویسنده : رقیه پورحنیفه
نظر
ارسال نظر برای این مطلب