پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، فتنههای بسیاری از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از به اصطلاح قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای از بین بردن این انقلاب الهی در ایران ترتیب داده شد؛ فتنههایی که هر کدام برای از بین بردن یک حکومت نوپا کافی بود. از طرفی گروههایی نظیر منافقین با ترور و ارعاب قصد داشتند امید مردم را ناامید کنند و از سوی دیگر گروههای تجزیه طلب زیادی با حمایت و وسوسههای دشمنان ایران شکل گرفته بود تا ایران را دوباره به نوکری بگیرند.
غائله کردستان یکی از اقداماتی بود که حزب دموکرات، کومله و جمعیت جوانان مسلمان کُرد بخش اعظمی از آن را رقم میزدند. غائله ترکمنصحرا نیز دقیقاً یک روز پس از پیروزی انقلاب در گنبد اتفاق افتاد تا اعضای چریکهای فدایی خلق نام خود را جزء گروههای تجزیه طلب ابتدای انقلاب به ثبت برسانند.
غائله خلق عرب در خوزستان نیز در ماههای اولیه سال ۵۸ شکل گرفت تا علاوه بر شمال شرقی و غرب ایران، این بار جنوب ایران نیز ناآرام شود. اما همانطور که گفته شد، آمار ترور مسئولین و علما نیز در کشور بسیار زیاد شد. یکی از گروهکهایی که در این زمینه نقش داشت گروهک فرقان بود که افراد شاخصی نظیر شهید مطهری، شهید مفتح، آیت الله قاضی طباطبایی، شهید عراقی و شهید قرنی را به شهادت رساند.
اما این پایان کار دشمنان انقلاب نبود. غائله خلق مسلمان تبریز یکی از اتفاقات دیگری بود که در تبریز و در روزهای واپسین سال ۵۷ به وقوع پیوست.
این موارد تنها نمونههایی از حرکت دشمن برای تضعیف انقلاب بود؛ اقداماتی که به مرور با آن مبارزه شده و دشمن از این اقدامات در آن سالها با تدابیر حضرت امام و سربازان جانبرکفش ناامید شد و جنگ علیه ایران را کلید زد.
اما نکته اینجاست که این اقدامات هنوز نیز ادامه دارد و پس از جنگ و به خصوص در سالهای اخیر، تلاش برای تجزیه ایران توسط گروهکها هنوز در دستور کار دشمنان قرار دارد. یک روز داعش ، النصره و دیگر گروههای تکفیری و یک روز هم کوموله و پژاک، اجیر دشمن میشوند تا خواب دشمن را تبدیل به حقیقت کنند. گاهی نیز گروهکهایی از داخل نظیر منافقین یا گروهکهای دیگر تلاش میکنند تا امنیت مردم را از بین ببرند. در این بین نقش سربازان جان بر کف وطن بیشتر از قبل مشخص میشود؛ سربازانی مثل شهید سلیمانی که از همان سالهای ابتدایی انقلاب تا لحظه شهادت تلاش کرد تا آرامش مردم و مام وطن لطمهای نبینند. شهید سلیمانی معتقد بود از کشور و حکومت دینی باید دفاع کرد و به همین خاطر میفرمود: امروز دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران، دفاع از دین مبین اسلام است و بر همین اساس امام راحل عظیم الشأن، حفظ نظام را اوجب واجبات دانستند.
برای خدا
در آیه۲۴۶ سوره مبارکه بقره از زبان گروهى از بنى اسرائیل نقل شده است: «قالُوا وَ ما لَنا اَلاّ نُقاتِلَ فى سَبیلِ اللهِ وَ قَدْ اُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ اَبْنائِنا»
یعنی: آنها، به پیامبر زمان خود گفتند: «چگونه ممکن است که در راه خداپیکار نکنیم، در حالى که از خانهها و فرزندانمان رانده شده ایم (شهرهاى ما از سوى دشمن اشغال، و فرزندانمان اسیر شده اند؟)
این موضوع نشان مىدهد که انگیزه این افراد براى جهاد، علاوه بر حفظ آیین الهى، نجات وطن بوده است و پیامبر آنان بر این سخن اعتراض نکرد که این موضوع نشاندهنده تأییدات الهی بر این کار یعنی دفاع از وطن است.
نکته قابل توجه دیگر این است که افرادی نظیر شهید سلیمانی با تدابیر مقام معظم رهبری، در جهت حفظ دین و گسترش آن نه تنها برای ایران، بلکه برای بسیاری از کشورهای دیگر نیز از هیچ تلاشی فروگذاری نکردند. حمایت از گروههایی نظیر حزبالله لبنان، تشکیل بسیج مردمی عراق یا حشد الشعبی با همکاری شهید ابومهدی، کمک به تشکیل بسیج مردمی در سوریه و مبارزه با تروریست در منطقه که هنوز نیز برکات آن در منطقه جاری است، اقداماتی بود که هم به حفظ کشورمان ایران و هم به حفظ کشورهای دیگر نظیر عراق، لبنان و سوریه کمک کرد که این موضوع نیز نشان از دید الهی شهید سلیمانی برای حفظ مردم مسلمان و کشورشان است.
تشییع مثالزدنی شهید سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمانشان نیز نشان داد که مردم قدردان سربازان وطن و ادامهدهنده راهشان هستند؛ راهی که باعث استقلال وطن و زمینهساز پیشرفت کشور در عرصههای مختلف است.
محمد جواد قائدی
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب