«این کتاب الغارات را که قدیمیترین کتاب شیعه هست بخوانید، حتماً بخوانید، مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت علی بن ابیطالب است، آگاهانه تر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه می کنیم، نظر میدهیم و دفاع می کنیم.[۱]»
«ای کاش مرگ من فرا برسد که فرا خواهد رسید و میان من و شما جدایی بیفتد که من از همراهی با شما بیزارم. هیچ دینی نیست که شما را جمع کند؟ آیا در وجودتان غیرتی نیست که شما را به خشم بیاورد وقتی شنیدید که دشمن سرزمین های شما را می گیرد و به شما حمله می کند؟»
این سخنان وصی رسول خدا در میان امتش است، پیش از زمانی که معاویه با کارگزارانش، عمرو عاص و ابن حدیج، به مصر که تحت حاکمیت امام علی و فرمانداری محمد ابن ابی بکر از یاران وفادار ایشان
بود، حمله کند و آنجا را غصب نماید و سر ابن ابی بکر را ببرد و بدن بیجانش را در شکم الاغ مردهای بگذارد و به آتش بکشد. امام از مردم کوفه برای یاری برادران مسلمانشان در مصر استعانت طلبید و به آنها فرمان جهاد داد ولی حتی ۱۰۰ نفر هم به یاری ایشان نیامدند. این تنها یکی از موارد متعدد غارت های معاویه و داعشی صفتان آن دوران و تنهایی های مولای غریبمان بعد از جنگ نهروان بود. الغارات حکایت این غارتهاست در دو سال و نیم حیات پایانی امین الرسول.
الغارات به قلم ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، از علمای به نام دوران غیبت صغری و کهن ترین منبع موجود در رابطه با نیمه دوم حکومت امیرالمومنین و غارات معاویه بوده و به همین دلیل هم نامش الغارات شده است. حالا سید محمود زارعی و انتشارات بیان معنوی کتاب را صیقل داده اند تا روان تر، ساده تر و روشن تر با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند که به هدف هم رسیده اند. این اثر از راویان شیعه و سنی بهره گرفته و همین باعث غنی تر بودنش شده است.
علامه مجلسی و ابن ابی الحدید از جمله کسانی بودند که اجازه ندادند الغارات که روایت ساله ای غربت امام و تفرقه پراکنی های معاویه است در لابه لای صفحات تاریخ گم شود. سالهایی که معاویه به هر سم مهلکی برای نابودی وحدت در امت اسلامی توسل می جست. او با استفاده از ثروتی که از خراج شامات به دست آورده بود، مشاوران سیاس و اهل خدعه، جنگ روانی و دروغ، به سرزمین های امام حمله و شیعیانش را غارت می کرد و ظالمانه میکشت اما اطراف امام را بزدلانی پر کرده بودند که هنوز سخنان فاتح خیبر به انتها نرسیده او را ترک می کردند.
حتماً معاویه نمی دانست این زایش بیامان پلیدی، قرن ها بعد از او ضحاکانی به یادگار می گذارد که در همان سرزمین ها، با همان درنده خویی و با دلی پر از حقد و کینه از علی و محبانش، خوراک مارهای دوششان را با خون محبان مولا تأمین می کنند.
معاویه اما این را هم نمی دانست که علی دوستان این دوران با منفعت پرستان آن زمان توفیر دارند. این ها علیرغم وجود رسانه های زبده که پول می خورند و شایعه ترویج می کنند، علی مع الحق و الحق مع العلی را در جان حک کرده و از مال و عیالشان گذشتند و علی را تنها نگذاشتند. مدافعان حریم آل علی به فرماندهی حاج قاسم، مالک اشتر علی دوران، این بار آنقدر با ورثه و
ترکهی معاویه جنگیدند و فریب عمرو عاصها نخوردند که در نهایت انتقام خون مظلومان شام و عراق را گرفتند. حاج قاسمی که چون امامش در عرصه جهاد مرد میدان بود و در عرصه زندگی رئوف و حامی محرومان. روحیه سلحشوری، اخلاص و زهد ارثی بود که از حیدر کرار به یادگار داشت. حاج قاسمی که در دوران مدرسه دفتر چهل برگش را ناقص می کرد و بیست برگش را به همکلاسیاش میداد، علیخو بود. او بود که میگفت: «ما وقتی شخصیت های مان را از دست می دهیم متوجه ارزش والایشان می شویم. اینها در هر صد سال، ۵۰۰ سال، یکبار متولد می شوند و وقتی می روند یک خلاء غیرقابل جبران درست میشود مثل مالک اشتر برای امیرالمومنین. سپاه علی پر از آدم بود ولی مالک چیز دیگری بود. به این دلیل وقتی شهید شد فرمود بعد از مصیبت پیغمبر، مصیبت شهادت مالک از اعظم مصیبت ها برای من بود. برای کسی مثل مالک باید مادرها گریه کنند. به خدا قسم مرگ مالک عالم معاویه را خوشحال و عالم علی را ویرانه کرد. این نقش انسانهای سرنوشت ساز است.»
سرنوشت سازترین مالک علی زمان، خاطرت جمع که ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند.
فاطمه اِکرارمضانی
[۱] حاج قاسم سلیمانی، ۱۳۹۷/۳/۱۷
۳
نظر
ارسال نظر برای این مطلب