محاصره فوعه و کفریا کامل بود. کسی نمیتوانست محاصره را بشکند. ۱۸ هزار نفر در آنجا گیر کرده بودند. حاجقاسم کسی نبود که عقب بنشیند. برنامه برای آزادی و شکست حصر میریختند، اما باید فکری برای مردم محاصره شده میکرد.
هواپیمای بارریز، پیشنهاد حاجی بود. خانم شاقول تعریف میکنند وقتی صدای هواپیما را میشنیدیم، برایمان نقطه امید بود.
بالاترین برد ضدهوایی مسلحین در سوریه، ۱۸ هزار پا بود. هواپیماها باید بالاتر از آن ارتقاع، پرواز میکردند و از همانجا آذوقهها سوار بر چترهای سفید در این دو شهر فرود میآمدند.
بعدا حاج قاسم بود که پیشنهاد دادند که این هواپیماها گزارش و فیلم تهیه شود تا در تاریخ ثبت شود.
وقتی این پیشنهاد به مهدی شامحمدی رسید، او برایش سوژه و خط داستان نوشت.
سراغ اهالی فوعه و کفریا در سایر شهرها رفت و از آنها خواست برای خانوادههای در محاصرهشان، بستههایی با وزن حداکثر ۳ کیلو بدهند.
حجم بستهها زیاد شده بود ۲۴۰۰ بسته. تقریبا یک سوم بار هواپیمایی که باید آذوقه و دارو میرساند.
نیروهای مربوطه، مقاومت میکردند، اما تلفن حاجی، کلید این قفل بسته شد…
حاج قاسم برای اهل فوعه و کفریا امید فرستاد…
گاهی با آذوقه و دارو، یکبار هم با فرستادن هدایای خانواده هایشان…
برنامه حسینیه معلی، ۲۸ تیر ۱۴۰۲.
مصاحبه خبرگزاری تسنیم با مهدی شامحمدی، ۲۱ آذر ۹۹
نویسنده : مهدیه مظفری
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب