زمان جنگ ، عده ای ازبچه های لشکرثارالله می گفتند گوش دادن به خطبه های آقای خامنه ای ، واجب است ، وشنیدن خطبه های آقای هاشمی رفسنجانی ، واجب موُکد! البته آن روزها ، حرفی از اختلاف نظر بین آقای هاشمی وآقا نبود؛ هردو ، موردتوجه حضرت امام بودند. به آقای هاشمی ارادت داشتم ؛ اما گرایشم به آقا ، بیشترازآقای هاشمی بود.از اول انقلاب ، به آقا علاقه ی ویژه داشتم. عده ای هم درلشکرثارالله ، ارادت شان به آقای هاشمی ، بیشترازآقا بود.
رفسنجان ، دو روحانی با نفوذ داشت : یکی ، آقای شیخ محمد هاشمیان ، ودیگری ، آقای آ شیخ عباس پورمحمدی . آن ها شاید ازنظر فکری ، دوجناح نبودند ؛ چون هردو طرفدارامام بودند ؛ ولی دوگروه بودند وبین هواداران شان اختلاف وجود داشت . از سه گردان رفسنجان ، فرمانده یک گردان ، آشیخ عباسی بود وفرماندهان دوگردان ، آ شیخ عباسی بود وفرماندهان دوگردان ، آشیخ محمدی.حاج قاسم هیچ وقت به این فرماندهان ومن که مسئول تبلیغاتش بودم ، به چشم جناح وگروه نگاه نکرد.شاید نظری می داد ؛ اما توی تصمیمات فرماندهی اش تاُثیر نداشت . همه ی نماینده هایی را که به لشکرمی آمدند ، تحویل می گرفت ؛ برایش فرقی نمی کرد ازچه گروهی هستند.آن موقع هم توی کشور، جناح چپ وراست وجود داشت .حاج قاسم باهمه درتماس بود ؛ همه هم حمایتش می کردند ودوستش داشتند.
منبع : حاج قاسمی که من می شناسم
وانیا احمدی نژاد
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب