یکی از شومترین اتفاقهایی که در قرن معاصر رخ داد، تشکیل یک غده سرطانی در پیکره جامعه اسلامی بود؛ غدهای به نام اسرائیل.
سال ۱۹۴۸، با تلاشهایی که استعمارگران برای به قدرت رساندن یهودیان داشتند، سرانجام با شروع جنبش صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم توسط تئودور هرتسل که سرمایه، سلاح و حتی اعتبار خود را توسط افراد و کشورهای غربی به دست آورده بود، تحول جدیدی برای قوم یهود ایجاد شد. هدف مهم آنها این بود: بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و کوه صهیون که سمبل رهایی از ظلم و آرامگاه حضرت داوود و جایگاه حضرت سلیمان است.
زیربنای ایجاد کشور اسرائیل، با توجه به چنین هدفی و همچنین با توجه به دو اسطوره «سرزمین موعود» و «قوم برگزیده» که شیرازه هویتشان محسوب میشد، در نهایت منجر به تشکیل دولت مجعول «اسرائیل» در سرزمین فلسطین شد. صهیونیستها این روز را «روز استقلال» نامیدند، هرچند که به دلیل تصنعی بودن خود در منطقه خاورمیانه همواره برای بقای خود نگرانیهای زیادی داشته و هرگز با وجود هفت دهه تلاش ظالمانهشان نتوانستهاند طعم استقلال را بچشند.
نزد فلسطینیان اما، تاریخ تشکیل دولت غیرقانونی و غیرشرعی «اسرائیل» در ۱۵ می ۱۹۴۸، «یوم النکبه» نامگذاری شد؛ روزی که سرآغاز حوادث و رخدادهای غیرانسانی در پوشش دولت اسرائیل بر علیه مردم فلسطین بود.
زمانی که یهودیان غاصب اعلام موجودیت کردند، حدود پنج درصد از زمینهای فلسطین را خریداری کرده بودند، اما بلافاصله ۷۷ درصد از سرزمینهای فلسطینی را ظالمانه به تصرف خود در آوردند.
پیشزمینههای تشکیل اسرائیل
در جنگ جهانی اول که انگلیس موفق به اشغال فلسطین شد، یهودیان زیادی به فلسطین مهاجرت کردند و با حمایتهای انگلیس، به تشکیل سازمان نظامی پرداختند و در کنار آن به خرید زمینهای فلسطینیان و بعد از آن تصاحب زمینها پرداختند. در اصل اعلامیه بٰالْفُور، اولین اقدام صریح برای ورود یهودیان به سرزمین فلسطین بود. آرتور جیمز بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا در نوامبر ۱۹۱۷ نامهای به ادموند روچیلد، یکی از ثروتمندان بریتانیا نوشت و داشتن یک وطن ملی برای یهودیان در فلسطین را به رسمیت شناخت.
حمایتهای روچیلد از اسرائیل به اندازهای بود که او را «پدر اسکان یهودیان در فلسطین» نامیدند و حتی خود او به صراحت اعلام کرد که «بدون من صهیونیستها هیچ کاری نمیتوانستند انجام دهند».
بعد از این اعلامیه، دولت انگلیس با اعلام موافقت خود برای ایجاد حکومت یهودیان در فلسطین، به تحقق رؤیای شوم یهودیان کمک کرد و سرانجام صهیونیستها بعد از تصویب کردن طرح تقسیم فلسطین در سازمان ملل در تاریخ ۲۹نوامبر ۱۹۴۷ یک سال بعد ۱۹۴۸ اعلام موجودیت کردند.
علت تشکیل حکومت اسرائیل
قطعاً تشکیل حکومت برای یهودیان در سرزمین اشغالی فلسطین، برخلاف ادعای آنها، شاکله دینی نداشته است و از همان ابتدا اهداف سیاسی برگرفته از تفکرات اروپایی دستمایه تشکیل حکومت اسرائیل بوده است.
پروفسور مارتین بورمن، یهودی سرشناس مخالف صهیونیسم میگوید:
«هنگامی که ما به فلسطین رفتیم، سؤال این بود که آیا در آنجا میخواهیم دوست و برادر باشیم و یا نماینده استعمار؟ اکثر صهیونیستها ترجیح دادند از هیتلر بیاموزند تا از یهودیت… هیتلر میخواست نشان دهد اگر ملتی به قدر کافی قدرتمند است، میتواند بیرحمانه بکشد … از ابتدا لازم بود که ما با چنین برداشتی از تاریخ میجنگیدیم …»
پیامدهای موجودیت اسرائیل
با تأسیس رژیم صهیونیستی، تخریب و ویرانی شهرها و روستاهای فلسطینی و قتل و غارت فلسطینیان آغاز شد و ۷۸۰ هزار نفر از ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر فلسطینی موجود در فلسطین آواره و بیخانمان شدند.
صهیونیستها همچنین در همان سالهای ابتدایی حکومت خود اقدامات زیر را انجام دادند:
تخریب کامل بیش از ۵۳۱ شهر و روستای فلسطینی و پاکسازی نژادی در آنها
کشتن ۱۵ هزار نفر فلسطینی در جریان اشغال
بیش از ۵۰ کشتار دسته جمعی
اشغال ۷۸ درصد فلسطین تاریخی
مهاجرت اجباری ۷۸۰ تا ۹۸۰ هزار فلسطینی
اسیر کردن ۱۵۰ هزار فلسطینی
همچنین کشتار گسترده شهروندان فلسطینی به ویژه زنان، کودکان و سالخوردگان، مصادره اموال، اشغال و تخریب خانههای فلسطینیها، تجاوز ۱۱ روزه به به نوار غزه و به شهادت رساندن ۲۵۶ شهروند فلسطینی از جمله ۶۶ کودک و ۴۰ زن از جمله اقدامات این رژیم جنایتکار و خونخوار بوده است.
در طی هفت دهه از تأسیس این رژیم غاصب، آمار ترورهایی که در جهان توسط صهیونیستها تحت عنوان سازمان جاسوسی موساد انجام شده، وحشتناک است. روزنامه انگلیسی دیلی میل در مرداد ماه سال ۱۳۹۷ طی گزارشی “سازمان جاسوسی اسرائیل / موساد” را با ۸۰۰ طرح ترور در یک دهه در رده نخست سرویسهای جاسوسی جهان قرار داد.
جنایتهای این رژیم منحوس نه تنها مردم فلسطین را متأثر کرده، بلکه سایر کشورهای مسلمان خاورمیانه را هم درگیر کرده است. از جمله اقدامات این رژیم برعلیه ایران موارد زیر است:
۱. ترور دانشمندان، نظامیان و افراد برجسته
۲. انفجار مراکز حساس و غیرحساس و علمی
۳. همدستی با آمریکا برای منزوی کردن ایران در منطقه
۴. تفرقهافکنی و ایجاد اختلاف بین ایران و همسایگان آن
۵. تلاش برای تفرقهافکنی بین اقوام ایرانی و تجزیه کشور ایران
۶. بهکارگیری همه ظرفیتهای رسانهای و مطبوعاتی خود برای تخریب وجهه ایران و ایرانی در جهان
۷. اتهام، دروغپراکنی، تولید اخبار دروغ در جهان علیه ایران
۸. مخالفت و تخریب تلاشهای ایران برای حل و فصل صلحآمیز اختلافات خود با سایرین از طریق دیپلماسی
۹. تهدید روزمره ایران به حمله و بمباران نظامی
۱۰. بهکارگیری همه ظرفیت یهودیان جهان برای تخریب مذاکرات هستهای و حفظ ایران در یک حالت اضطراری و امنیتی
رهبر انقلاب در مورد سبعیت این رژیم غاصب میگویند: «رژیم صهیونیست و پشتیبانان جنایتکار آن، در قساوت و سبعیت و پایمال کردن همه موازین انسانی و اخلاقی هیچ حد و مرزی نمیشناسند. جنایت، نسلکشی، ویرانگری، کشتار کودکان و زنان و بیپناهان، و هر تعدی و ظلمی را که از دستشان برآید برای خود مباح میشمرند و به آن افتخار هم میکنند.»
روزی برای مبارزه با روز نکبت
در مدت ۷۵ سالی که از آن روز نکبت میگذرد، منطقه خاورمیانه با تحولات زیادی روبرو بوده و آتش جنگ و خونریزی در کشورهای زیادی توسط رژیم غاصب اسرائیل برافروخته شده است، اما در طی این سالها محور مقاومت پویاتر شده است.
از زمانی که روز جهانی قدس توسط رهبر انقلاب برای کوتاه کردن دست رژیم صهیونیستی و پشتیبانان آنان به رسمیت شناخته شده است، کشورهای زیادی به حمایت از مردم مظلوم فلسطین برخاستهاند و انگیزه آنها را برای ادامه مقاومت بیشتر کردهاند. در این میان نقش ایران و سردارانی چون حاج قاسم را نمیتوان نادیده گرفت، به خصوص اینکه سردار به مسأله قدس و فلسطین صرفاً یک نگاه عبادی نداشت و خطر اسرائیل را یک مقوله سیاسی و امنیتی میدانست.
در جنگ ۲۲ روزه مهمترین اقدام سردار سلیمانی سفر به غزه برای ایجاد خطوط دفاعی و رساندن تسلیحات به فلسطینیها و شکست محاصره غزه و ساخت تونل بود. احمد عبدالهادی، عضو دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی در لبنان در گفتوگو با شبکه «الاتجاه» گفته است: «اندیشه احداث تونل در زیرزمین در غزه که امروز بیش از ۳۶۰ کیلومتر در آن تونل احداث شده و آنان (صهیونیستها) این را به خوبی میفهمند و همین کافی است، از طرف ۲ نفر یکی فرمانده شهید عماد مغنیه و دوم حاج قاسم سلیمانی مطرح شد.»
پس از شکست مفتضحانه این رژیم و پیروزی مردم غزه، قدرت پوشالی اسرائیل و نقش محور مقاومت به خوبی روشن شد.
زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین میگوید: «قدرت و امکاناتی که امروز غزه به آن دست یافته است، نتیجه تلاشهای بزرگ شهید سلیمانی است.» تلاشهای سردار در مقابله با زیادهخواهیهای رژیم اسرائیل به اندازهای بود که اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس درباره او میگوید: «فرمانده شهید سلیمانی همه زندگی خود را در حمایت و پشتیبانی از فلسطین گذاشت و اعلام میکنم این فرمانده بزرگ شهید قدس است.»
پرچم بالای مقاومت
اگرچه صهیونیستها در طی چند دهه با اشغالگری و تجاوز و قتل و غارت در فلسطین تلاش کردهاند تا به بقای خود کمک کنند، اما امروزه محور مقاومت با اقتدار کامل در تلاش است تا طومار این رژیم را برای همیشه درهم بپیچد و همانطور که حاج قاسم دفاع از فلسطین را مایه عزت و شرف دانسته، بسیاری از کشورها برای دفاع از این ملت مظلوم به پا خواستهاند. شواهد و اذعانهای اسرائیل نشان میدهد که قبل از رسیدن این رژیم منحوس به هشتادسالگی، به زودی فرو خواهد پاشید. رفتارهای خشونتآمیز، تنشهای داخلی بین میان اسرائیلیها، گسترش فساد، بیعدالتی و عدم توجه به برابری و حقوق بشر و ناتوانی جدی در حل مسائل شهروندان خود، شکاف شدید میان افراطیون مذهبی و سکولارها در جامعه اسرائیلی از جمله شواهدی است که فروپاشی این رژیم را از درون نشان میدهد.
در این میان ایران با نقش مهمی که در حمایت از فلسطین به عنوان پارهتن اسلام دارد، کمک زیادی به اضمحلال خارجی این رژیم خواهد کرد.
در نهایت اینکه حسن ختام تلاشهای محور مقاومت را میتوان در کلام سردار سلیمانی یافت: «به همه اطمینان دهید که ایران اسلامی، هر میزان هم که فشارها افزایش یابد و محاصرهاش تنگتر شود، فلسطین این نگین جهان اسلام و قبله اول مسلمانان و محل معراج رسول خدا(ص) را تنها نخواهد گذاشت. هرگز در ازای زرق و برق و لاشه این دنیا، از این واجب دینی یعنی «حمایت از فلسطین» دست نخواهیم کشید. دفاع از فلسطین مصداق واقعی دفاع از اسلام و قرآن است و هرکس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست».
مریم فولادزاده
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب