همزبان نبودیم، اما همدل که بودیم. حکم فرماندهیاش که زده شد، منتظر نماند برای عرض تبریک برویم تهران، خودش آمد لبنان.
از وقتی وارد تشکیلات حزب الله شد به یکی از فرماندهان مقاومت تبدیل شد.
زبان عربی را خیلی زود یاد گرفت، اگر غریبهای وارد جمعمان میشد نمیفهمید یک فرمانده عالی رتبه نظامی میان ماست؛ بس که همه چیز ساده بود و تشریفاتی در کار نبود.
او فرمانده سپاه قدس بود، سپاهی که حتی آمریکا هم جرئت عرض اندام به او را نداشت؛ ولی این را نمیشد از روی درجه و ستارههای روی دوشش بفهمی، وقت مبارزه همه چیز برایمان عین روز روشن شد. در جای جای مناطقی که میرفتیم حاجی همراه ما بود و برای مقابله با دشمن طرح میریخت. رد پای حاج قاسم هنوز هم در خطوط مقدم و خاکریزهای مقاومت لبنان باقی مانده
است.
از وقتی وارد تشکیلات حزب الله شد به یکی از فرماندهان مقاومت تبدیل شد.
زبان عربی را خیلی زود یاد گرفت، اگر غریبهای وارد جمعمان میشد نمیفهمید یک فرمانده عالی رتبه نظامی میان ماست؛ بس که همه چیز ساده بود و تشریفاتی در کار نبود.
او فرمانده سپاه قدس بود، سپاهی که حتی آمریکا هم جرئت عرض اندام به او را نداشت؛ ولی این را نمیشد از روی درجه و ستارههای روی دوشش بفهمی، وقت مبارزه همه چیز برایمان عین روز روشن شد. در جای جای مناطقی که میرفتیم حاجی همراه ما بود و برای مقابله با دشمن طرح میریخت. رد پای حاج قاسم هنوز هم در خطوط مقدم و خاکریزهای مقاومت لبنان باقی مانده
است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب