روز اول عملیات رمضان، بچههای گردان شهید صدوقی به فرماندهی اسدالله رئیسی، چند اسیر گرفته بودند. اسرا را عقب آورده بودند و ما رفته بودیم ببینیم اطلاعاتی دارند یا نه. «ذبیح الله قریه میرزایی» که در آن عملیات مسئول محورمان بود، آن جا کنار اسرا ایستاده بود.کارمان تمام شد. تابستان بود و هوا هم خیلی داغ! بچهها آب آوردند. در همین لیوانهای پلاستیکی جبههها که قرمز بود ریختند و خوردیم. بعد لیوان را به قریه میرزایی دادم و برگشتم. دیدم که آب نخورد و از یک بسیجی که مراقب اسرا بود پرسید: «به اینها آب دادهاید؟». بسیجی گفت: «آب نداریم. بعداً آب میدهیم.». از دور نگاه میکردم و دیدم میرزایی به سوی اسرا رفت. او لیوان آب را به دست اولین اسیر داد! برادر بسیجی اعتراض کرد و گفت: «اگر عراقیها ما را اسیر کرده بودند، به ما آب میدادند؟». صدای میرزایی را شنیدم که گفت: «ما با آنها فرق داریم! ما رهبری مثل امام خمینی داریم!».کتاب: حاج قاسم، جلد دوم، به اهتمام علی اکبر مزدآبادی
راوی: قاسم سلیمانی
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب