شهریاران همه جمعند و عملدار کم استعطر نیلوفری حضرت سردار، کم استکاش پرواز تو آنقدر “غریبانه” نبودنیمه شب رفتی و اندیشه بیدار کم استباز از رشتهی تسبیح شما، جا ماندیمو در این شهر چرا شصت خبردار کم است؟سالها مدعّیِ حُبّ ظهوریم و “هنوز …”سیصد و چند عدد قلب سپیدار، کم است(ناگهان باز دلم یاد تو افتاد و شکست)چینی عشق، ترک خورده؛ خریدار کم است
۴
نظر
ارسال نظر برای این مطلب