میتوان گفت جبههی مبارزه با استکبار در منطقه، عملاً با پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. هرچه از این برههی تاریخی به سمت زمان حاضر نزدیک میشویم، تقویت این جبهه و قدرت گرفتن آن را به وضوح میبینیم.
البته آمریکا، صهیونیستها و برخی از دولتهای عربی آویزان غرب نیز بیکار نبودند، و اقدامات زیادی برای از بین بردن این حرکت منطقهای در دستور کار قرار دادند.
این حرکتها از بدو پیروزی انقلاب با طراحی کودتا، ترور، ایجاد ناآرامی و بسیج مزدوران علیه انقلاب آغاز شده و جنگ تحمیلی از سوی عراق را نیز به همراه داشت.
به علاوه حرکتهایی نظیر بهوجود آوردن گروههای تروریستی از جمله جندالشیطان، داعش، النصره و... و حمایت از آنها ثابت کرد که غرب از هیچ تلاشی برای خاموش کردن انوار انقلاب اسلامی که در حال ساطع شدن به سراسر جهان است دریغ نمیکند.
یکی از این تلاشها برای از بین بردن بازوی مقاومت در لبنان بود. که در ژوئیهی سال 2006 توسط آمریکا و با محوریت رژیم صهیونیستی علیه لبنان و مشخصاً حزبالله شکل گرفت. شهید سلیمانی در اینباره در مصاحبهای میگوید:
«طبیعتاً این حضور نظامی آمریکا در منطقه، به رژیم صهیونیستی فرصت میداد که از این موضوع بهرهبرداری کند، و اقدامی را انجام بدهد؛ به این معنا که این هیمنه، در ترساندن ایران و در توقف و ترساندن سوریه اثر بگذارد تا این دو نظام، اقدامی را انجام ندهند.»
ایشان در ادامهی این مصاحبه «بهرهبرداری رژیم صهیونیستی از حضور نظامی آمریکا در منطقه» و بهرهگیری این رژیم از «سقوط صدام» و «پیروزی اولیهی آمریکا در افغانستان» و «ایجاد رعب» سنگینی دانست که آمریکا در منطقه ایجاد کرده بود.
فرمانده نیروی قدس سپاه در ادامه تحلیل این جنگ، «طراحی آن را از سوی رژیم صهیونیستی نهتنها بهمنظور مقابله با حزبالله لبنان بلکه جنگی با هدف خلاصی از بخش مهمی از مردم لبنان خواند.»
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که طرف مقابل جبهه مقاومت، آمریکاییها و صهیونیستها، مثل همیشه آمادهی نبرد بودند. این موضوع را متفاوتتر از قبل میکرد. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان در یکی از مصاحبههایش در مورد آن دوران میگوید:
«تجاوز ژوئیهی سال ۲۰۰۶ جنگ حقیقی تلآویو علیه لبنان بود که هدف آن نابودی مقاومت اسلامی بود؛ اما الحمدلله، از طرفی هم [نیروها]، مجهز بودند و آمادگی داشتند و از سویی دیگر، دبیر کل حزب الله رهبری دوراندیش (حفظه الله) بود و در کنار او دیگر فرماندهان نظامی جهادی حاضر در میدان نبرد مثل حاج "عماد مغنیه" نیز حضور داشتند.»
شهید سلیمانی نیز در این باره میگوید:
«بهدلیل اقدامات و ابتکاراتی که حزبالله قبل از شروع عملیات خودش، در پیشبینیِ عکسالعمل دشمن انجام داده بود، همهی آنچه اسرائیل در مقابل عملیات حزبالله انجام داد، خلاف تصوراتش شد.»
اما نکتهای مهم در بین صحبتهای معاون دبیرکل حزب الله لبنان توجه ما را جلب میکند. او در ادامه میگوید:
«کمک روزانهی حاج قاسم سلیمانی نیز وجود داشت؛ حاج قاسمی که خروج از لبنان را در اوج نبرد و در یکی از شدیدترین جنگها علیه لبنان نپذیرفت. او در جنگ ژوئیه یکی از افرادی بود که برای مشاوره درباره برخی طرحهای نظامی مقابله با دشمن و پاسخگویی به نیازهای مبرم و فوری، بهطور مستقیم در اتاق عملیات مرکزی حضور داشت تا نقشهی دشمن را نقش بر آب کند؛ و پیروزی را به ارمغان آورد.»
این عبارتهای شیخ نعیم قاسم نشان میدهد که حاج قاسم سلیمانی در محل وقوع جنگ حضور داشته، و به صورت میدانی فرایندها را مدیریت میکرده است. خود شهید سلیمانی درباره نحوه حضورش در این جنگ میگوید:
«من روز اول که حادثه اتفاق افتاد به لبنان برگشتم؛ چون یک روز قبل از آن آنجا بودم. درواقع اول به سوریه آمدم، منتها همهی راهها به سمت لبنان مورد حمله قرار گرفته بود، خصوصاً تنها راه رسمی ورودی که گذرگاه مرزی لبنان به سوریه بود، پیوسته زیر آتش هواپیماها بود، و هواپیماها لحظهای آنجا را ترک نمیکردند. تماسی داشتیم با دوستانمان از راه خط امن، و عماد آمد دنبال من، و من را از سوریه از یک راه دیگری که یک بخش آن پیاده بود و یک بخشی را هم با ماشین طی کردیم، به لبنان منتقل کرد. آن وقت هنوز گسترهی اصلی جنگ، تمرکز بر ساختمانهای اداری حزبالله، اکثر مناطق جنوب و بعضاً نقاطی در مراکز میانی و شمالی بود.»
این پای کار بودن شهید سلیمانی از همان روز اول، علیرغم آتش شدید دشمن، نشان از اولین پیروزی حزبالله در برابر صهیونیستها بود. چرا که سردار بزرگ جبههی مقاومت، بدون هراس از مرگ دنبال رسیدن به اتاق عملیات است.
در مجموع مصاحبهی شهید سلیمانی با پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، یکی از شواهدی است که ایشان به طور دقیق و از نزدیک سیاستگذاریهای مهمی را در این جنگ و پیش از آن انجام دادهاند؛ و به همین خاطر تأثیرات مهمی را در نتایج این جنگ گذاشتهاند.
نه تنها پیروزی در جنگ 33 روزه، بلکه بسیاری از پیروزیهای جبهه مقاومت، از جمله از بین بردن داعش و سایر پیروزیهایی که گاهی پردهی محرمانگی روی آن کشیده شده؛ بخشی از پیروزیهای انقلاب اسلامی است که با تلاش شهید سلیمانی به بار نشسته است.
محمد جواد قائدی
البته آمریکا، صهیونیستها و برخی از دولتهای عربی آویزان غرب نیز بیکار نبودند، و اقدامات زیادی برای از بین بردن این حرکت منطقهای در دستور کار قرار دادند.
این حرکتها از بدو پیروزی انقلاب با طراحی کودتا، ترور، ایجاد ناآرامی و بسیج مزدوران علیه انقلاب آغاز شده و جنگ تحمیلی از سوی عراق را نیز به همراه داشت.
به علاوه حرکتهایی نظیر بهوجود آوردن گروههای تروریستی از جمله جندالشیطان، داعش، النصره و... و حمایت از آنها ثابت کرد که غرب از هیچ تلاشی برای خاموش کردن انوار انقلاب اسلامی که در حال ساطع شدن به سراسر جهان است دریغ نمیکند.
یکی از این تلاشها برای از بین بردن بازوی مقاومت در لبنان بود. که در ژوئیهی سال 2006 توسط آمریکا و با محوریت رژیم صهیونیستی علیه لبنان و مشخصاً حزبالله شکل گرفت. شهید سلیمانی در اینباره در مصاحبهای میگوید:
«طبیعتاً این حضور نظامی آمریکا در منطقه، به رژیم صهیونیستی فرصت میداد که از این موضوع بهرهبرداری کند، و اقدامی را انجام بدهد؛ به این معنا که این هیمنه، در ترساندن ایران و در توقف و ترساندن سوریه اثر بگذارد تا این دو نظام، اقدامی را انجام ندهند.»
ایشان در ادامهی این مصاحبه «بهرهبرداری رژیم صهیونیستی از حضور نظامی آمریکا در منطقه» و بهرهگیری این رژیم از «سقوط صدام» و «پیروزی اولیهی آمریکا در افغانستان» و «ایجاد رعب» سنگینی دانست که آمریکا در منطقه ایجاد کرده بود.
فرمانده نیروی قدس سپاه در ادامه تحلیل این جنگ، «طراحی آن را از سوی رژیم صهیونیستی نهتنها بهمنظور مقابله با حزبالله لبنان بلکه جنگی با هدف خلاصی از بخش مهمی از مردم لبنان خواند.»
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که طرف مقابل جبهه مقاومت، آمریکاییها و صهیونیستها، مثل همیشه آمادهی نبرد بودند. این موضوع را متفاوتتر از قبل میکرد. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان در یکی از مصاحبههایش در مورد آن دوران میگوید:
«تجاوز ژوئیهی سال ۲۰۰۶ جنگ حقیقی تلآویو علیه لبنان بود که هدف آن نابودی مقاومت اسلامی بود؛ اما الحمدلله، از طرفی هم [نیروها]، مجهز بودند و آمادگی داشتند و از سویی دیگر، دبیر کل حزب الله رهبری دوراندیش (حفظه الله) بود و در کنار او دیگر فرماندهان نظامی جهادی حاضر در میدان نبرد مثل حاج "عماد مغنیه" نیز حضور داشتند.»
شهید سلیمانی نیز در این باره میگوید:
«بهدلیل اقدامات و ابتکاراتی که حزبالله قبل از شروع عملیات خودش، در پیشبینیِ عکسالعمل دشمن انجام داده بود، همهی آنچه اسرائیل در مقابل عملیات حزبالله انجام داد، خلاف تصوراتش شد.»
اما نکتهای مهم در بین صحبتهای معاون دبیرکل حزب الله لبنان توجه ما را جلب میکند. او در ادامه میگوید:
«کمک روزانهی حاج قاسم سلیمانی نیز وجود داشت؛ حاج قاسمی که خروج از لبنان را در اوج نبرد و در یکی از شدیدترین جنگها علیه لبنان نپذیرفت. او در جنگ ژوئیه یکی از افرادی بود که برای مشاوره درباره برخی طرحهای نظامی مقابله با دشمن و پاسخگویی به نیازهای مبرم و فوری، بهطور مستقیم در اتاق عملیات مرکزی حضور داشت تا نقشهی دشمن را نقش بر آب کند؛ و پیروزی را به ارمغان آورد.»
این عبارتهای شیخ نعیم قاسم نشان میدهد که حاج قاسم سلیمانی در محل وقوع جنگ حضور داشته، و به صورت میدانی فرایندها را مدیریت میکرده است. خود شهید سلیمانی درباره نحوه حضورش در این جنگ میگوید:
«من روز اول که حادثه اتفاق افتاد به لبنان برگشتم؛ چون یک روز قبل از آن آنجا بودم. درواقع اول به سوریه آمدم، منتها همهی راهها به سمت لبنان مورد حمله قرار گرفته بود، خصوصاً تنها راه رسمی ورودی که گذرگاه مرزی لبنان به سوریه بود، پیوسته زیر آتش هواپیماها بود، و هواپیماها لحظهای آنجا را ترک نمیکردند. تماسی داشتیم با دوستانمان از راه خط امن، و عماد آمد دنبال من، و من را از سوریه از یک راه دیگری که یک بخش آن پیاده بود و یک بخشی را هم با ماشین طی کردیم، به لبنان منتقل کرد. آن وقت هنوز گسترهی اصلی جنگ، تمرکز بر ساختمانهای اداری حزبالله، اکثر مناطق جنوب و بعضاً نقاطی در مراکز میانی و شمالی بود.»
این پای کار بودن شهید سلیمانی از همان روز اول، علیرغم آتش شدید دشمن، نشان از اولین پیروزی حزبالله در برابر صهیونیستها بود. چرا که سردار بزرگ جبههی مقاومت، بدون هراس از مرگ دنبال رسیدن به اتاق عملیات است.
در مجموع مصاحبهی شهید سلیمانی با پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، یکی از شواهدی است که ایشان به طور دقیق و از نزدیک سیاستگذاریهای مهمی را در این جنگ و پیش از آن انجام دادهاند؛ و به همین خاطر تأثیرات مهمی را در نتایج این جنگ گذاشتهاند.
نه تنها پیروزی در جنگ 33 روزه، بلکه بسیاری از پیروزیهای جبهه مقاومت، از جمله از بین بردن داعش و سایر پیروزیهایی که گاهی پردهی محرمانگی روی آن کشیده شده؛ بخشی از پیروزیهای انقلاب اسلامی است که با تلاش شهید سلیمانی به بار نشسته است.
محمد جواد قائدی
نظر
ارسال نظر برای این مطلب