امروزه بر هیچ انسانی پوشیده نیست که نظام سلطه طی قرنهای اخیر، با نقشه های فریبنده و با تمسک به انواع و اقسام روشهای غیر انسانی و جنایت های بی شمار، منابع انسانی و مادی بسیاری از کشورهای دنیا را به غارت برده اند. نظام استعمار و در رأس آن ایالات متحده آمریکا، برای محقق ساختن این رسالت تاریخی خود، زمانی با نظامی گری و زمانی با تجارت و اعزام مبلغ، و موقعی نیز با ابزار و تکنولوژی، در پی سیطره بر جهان بوده اند. جهت درک بیشتر این مسئله، لازم است تأملی بر دیدگاه امام خمینی(ره) داشته باشیم که میفرماید: «غرب ما را خوار کرد، غرب روحیات ما را از بین برد، ما را غربزده کردند، ما این غربزدگی را می زداییم. ما با ملت ایران، با همراهی ملت ایران، با پشتیبانی ملت ایران، تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده، نه آثاری که تمدن است، تمام اخلاق فاسده غرب را، تمام آثار باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی(ص)ایجاد میکنیم».
پروژه برنامه ریزی شده نظام سلطه: پروژه برنامه ریزی شده و نقشه راه نظام سلطه در بستر جامعه و نظام تعلیم و تربیت- جهت دستیابی به اهداف استعماری از پیش تعیین شده، به شکل یک فرآیند و در چند گام، قابل درک و توصیف است (شکل ۱).
همانگونه در شکل ۱ نشان داد شده است، نظام سلطه با استفاده از امپراطوری رسانه ای و برتری در زمینه تکنولوژی، نفوذ در جوامع مختلف، جنگ نرم، تهدید و تحریم، سعی نمود تا به تغییر پیش فرض های ذهنی و ایدئولوژیک و نظام ارزشی افراد در جوامع و کشورهای مختلف از جمله کشورمان بپردازد که البته تا حدود قابل توجهی نیز موفق بوده است. موفق به ایجاد تغییرات ساختارشکنانه و ضدارزشی در اعماق ذهن جوامع هدف شده و با تولید فرهنگ جهانی، انتشار پنداشت ها با ارزش ها و معیارهای خاص و عمدتاً آمریکایی و غربی، به همگن سازی جهان بر اساس الگوهای غربی با رهبری آمریکا، پرداخته است. در این راستا مطالعات مختلف نظیر پژوهشهای رفیع و آزادپور، ۱۳۸۰ ؛ساروخانی و صداقتی فرد، ۱۳۸۸ ، فرهمند و همکاران، ۱۳۹۳ ؛آزادارمکی، شریفی ساعی و طالبی، ۱۳۹۱ و … ، نشان داده اند که با گسترش امکانات جدید ارتباطی، جامعه ایران به تدریج با امواج فرآیندهای از تغییرات ارزشی و هنجاری مواجه شده است، الگوها، ساختارها، محتوا و زمینه ذهن مردم دائماً در حال تغییر است. در واقع مدرنیزاسیون یا تجدد طلبی در قالب پروژه جهانی سازی و گفتمان پست مدرن، انسان امروز را از «الهی گرائی» به «انسان خدائی» فرا میخواند. روح سیال و ژلاتینی پست مدرنیسم در خلل و فرج اذهان نفوذ کرده و« استکبار جهانی» در صدد گسترش گستره امپراتوری ذهنی خود بر جوامع سوژه – نظیر کشور ما است، از این جهت در صحنه های نبرد نرم به دنبال ایجاد تغییرات ساخت شکنانه و ضد ارزشی در اعماق ذهن انسان ها و جوامع هدف است تا بتواند حیطه اقتدار و سلطه خویش را حفظ و توسعه دهد. در واقع غرب با روش مدیریت اذهان، سرزمین های وسیعی از اذهان جوامع هدف را اشغال یا جا به جا نموده است و در چنین بستری به دنبال تحقق اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود است.
نظام سلطه از طریق انجام اقدامات ذکر شده و با تسلط بر جریان رهبری نظام های تعلیم و تربیت کشورها و با تدوین اسناد فریبنده توسعه در سطح جهانی مانند سند آموزش ۲۰۳۰ یونسکو و نظیر آن، سعی در ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی بر دیگر کشورها و ملت های جهان، دارد.
رسالت حکومت ها و جامعه نخبگانی: سوالی که نسل های کنونی و آینده از ما خواهند پرسید این است که مسئولیت حکومت ها و جامعه نخبگانی در برابر این هجمه ها چیست؟ آیا در برابر این سلطه، مقاومتی وجود داشته است، آیا برنامه ای راهبردی یا نقشه راه کاربردی و جامعی برای دفاع از هویت ملی و مذهبی خود داشته ایم و یا داریم؟ آنچه مسلم است مسئولان و نخبگان کشور باید برای حفظ ارزش ها و هویت ملی و مذهبی، در مقابل این سلطه و استیلا ایستادگی نموده و اجازه ندهند تا نظام سلطه به رهبری آمریکا، فرهنگ و ارزش¬های ما را ببلعد و هویت ملی و مذهبی ما را از بین ببرند. جامعه نخبگانی و به ویژه جامعه تعلیم و تربیت، نباید نسبت به تهاجم فرهنگی غرب، واکنش انفعالی داشته باشند، بلکه لازم است به صورت فعال و با برنامه و مقاومت فرهنگی مستحکم، با تهدیدهای موجود اجتماعی، فرهنگی و تربیتی مواجه شوند تا بتوانیم در مقابل سلطه و استیلای غرب و حفظ ارزشها و هویت ملی و مذهبی خود، ایستادگی و مقاومت کنیم.
نقش آفرینی سردار شهید سلیمانی و ویژگی های شخصیتی وی: در دهه های اخیر، با وجود ضعف دولت ها و برخی از نهادها و دستگاه ها و به ویژه نظام تعلیم و تربیت در مواجهه فعال با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، شاهد ظهور و جانفشانی قهرمانان و بزرگانی بوده ایم که با عملکرد درخشان خود، علاوه بر مقاومت نظامی و سیاسی، راه مقاومت فرهنگی و تربیتی را نیز به ما نشان داده اند؛ سردار شهید سلیمانی، یکی از این قهرمانان ملی و فراملی بوده است که تحت هدایت های هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی)، نقشی برجسته و ماندگار در تزریق خونی تازه به محور مقاومت و حفظ ارزش ها و منافع ملی و مذهبی ما ایفا کرده است. وی با فرماندهی شجاعانه، رهبری مدبرانه و مدیریت جهادیِ جریان مقاومت در منطقه، با تمامی توطئه ها و جنایت های محور غربی، عبری و سعودی مبارزه کرده و آنها را درهم شکسته است. بر همین اساس، دیدگاه های فراوانی در وصف ابعاد شخصیتی برجسته ایشان، توسط مقامات سیاسی، فرماندهان نظامی و اقشار مختلف جامعه در سطح کشور، منطقه و دنیا مطرح گردید. در این میان مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در توصیف ابعاد شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، از عنوان «مکتب» یاد کردند و ایشان را داری شخصیتی جامع دانستند. مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار با دست اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی(۲۱/۷/۹۹) ویژگی های شخصیتی برجسته سردار سلیمانی را شامل برخورداری از اندیشه ای جامع، دارای روحیه ی مقاومت، سعه صدر در مواجهه با مسائل مهم، ساده زیستی و قناعت، فداکاری و نوع دوستی، معنویت و اخلاص و آخرت جویی، درایت و تیزهوشی، شجاعت، بی اعتنایی به ابرقدرت ها، نبوغ نظامی، الگوی مقاومت و قهرمانِ شکست استکبار، اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام، درک درست از سیاست بین المللی، قدرت فهم و تبیین مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، قهرمان ملت ایران و امت اسلامی و عامل تبلور ارزش های فرهنگی ایرانی و ایران در منطقه و دنیا، ذکر کرده اند.
سردار شهید سلیمانی، منبعی الهام بخشی برای تربیت نسل کنونی و آینده: به زعم نگارنده، علاوه بر آنچه اشاره گردید، سردار شهید سلیمانی به جهت برخورداری از مبانی فکری و ارزشی اسلامی شیعی، ولایتمداری و تبعیت از فرمانده کل قوا در همه ابعاد ماموریتی اش، میهن دوستی و دفاع مدبرانه از آرمان ها، ارزشها و منافع ملی و دینی، خستگی ناپذیری در جنگ حق علیه باطل، تعهد و مسئولیت پذیری بالا، توانمندی های بی بدیل در برقراری ارتباط موثر با طیف های مختلف فکری، سیاسی و مذهبی و ایجاد یک جبهه یکپارچه و مستحکم علیه نظام سلطه، عملکردی درخشان و تاریخی در بالندگی و اقتدار عزتمندانه محور مقاومت، پاسداری و حراست از آرمان ها و دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی و حفظ امنیت ملی کشورمان، داشته است. ویژگی های ذکر شده عصاره ای از ویژگی های برجسته شخصیتی این سرباز مقتدر مکتب ولایت، اسلام و شیعه است که میتواند منبع الهام بخشی برای تربیت نسل کنونی و آینده کشور و جهان اسلام، در بستر نظام تعلیم و تربیت باشد. اما در وضعیت کنونی در نظام تعلیم و تربیت کشور، با شواهد نگران کننده ای مواجهه هستیم که با آرمان های ملی و مذهبی و اهداف کلان نظام جمهوری اسلامی، مغایر است. برخی از آنها عبارتند از: کم توجهی به عنصر« تربیت» زیر سلطه ایدئولوژیک « توسعه» به مثابه عقلانیت معطوف به رفاه و لذت، تاکید بر وجه علم مدرن و کاهش وابستگی به سنتها و ارزش های اسلامی و شیعه، تلاش عوامل نفوذی در پیاده سازی سناریوهای نظام سلطه از طریق تولید افکار و گفتمان های انحرافی در ذهن نخبگان و خواص و ترویج سبک زندگی غربی، رواج اندیشه های لیبرالیستی به مثابه اهرم های نفوذ فرهنگی غرب، شبهه افکنی، هویت زدائی، تحریف و تحریک امیال نفسانی متعلمان و نظیر آن.
در چنین شرایطی، با تامل عمیق بر اقدامات برجسته فرهنگی و تربیتی سردار شهید سلیمانی در جریان فرماندهی محور مقاومت در منطقه، میتوان به تدوین و عملیاتی ساختن الگو وگفتمان مطلوب تربیتی ایرانی-اسلامی جهت مقابله موثر با تهدیدات و فشارهای دشمنان و تبدیل تهدیدها به فرصت های ویژه برای شکوفایی ملی و تعالی مذهبی نسل حاضر و آینده، اقدام نمود. برخی از اقدامات برجسته سردار سلیمانی در این زمینه عبارتند از:
– تعامل فرهنگ و تمدن ایرانی با آموزههای اسلامی و شیعی در جهت تحقق آرمانهای اسلامی و ایرانی.
– یافتن نقاط اشتراک به جای کوبیدن بر طبل افتراق در فرایند مذاکره و دیالوگ با طیف های مختلف مذهبی و سیاسی، جهت یکپارچه ساختن جهان اسلام و مقابله با نظام سلطه و توطئه های محور غربی، عبری و عربی؛
– طراحی بازی « برد – برد» در منطقه با مشارکت همه طیف های سیاسی جهان اسلام، ایجاد گروه منافع مشترک، مدنظر قرار دادن منفعت همگانی در مقابل یکجانبه گرایی و منعفت طلبی آمریکا و رژیم صهیونیسم جهانی؛
– ایجاد فرهنگ دوستی، عطوف، و برادری میان رهبران، فرماندهان و رزمندگان جبهه جهاد و مقاومت و همراهی و همدلی مستمر با آنها در برابر تهاجم دشمنان اسلام و گروه های تروریستی ؛
– ایجاد یک لشگر فراملی متشکل از مسلمانان کشورهای مختلف، جهت رویارویی با تهدیدات عقیدتی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی غرب و صهیونیسم جهانی؛
– عملیاتی ساختن نظریه ولایت فقیه و تحقق آرمان های انقلاب اسلامی، در میدان سیاست خارجی، نظامی و امنیتی.
گفتمان مقاومت تربیتی؛ انتقام سخت در میدان تعلیم و تربیت: پس از شهادت سردار شهید سلیمانی در دی ماه ۱۳۹۸ موجی از فریادهای انتقام خواهی از قاتلان و آمران این شهید بزرگورار در ملتهای منطقه و به ویژه در ایران ایجاد شده و اقدامات متعددی در ابعاد نظامی، سیاسی و رسانه ای انجام شده و در حال انجام است که پدیده و اتفاق مهم و قابل تحسینی است، اما اگر این موج انتقام خواهی با عقلانیت و عمل مدبرانه همراه نباشد، نتیجه ای جز خسران و ناامیدی، بی اعتمادی مردم به نظام و مسئولان و همچنین تضعیف محور مقاومت نخواهد داشت. انتقام سخت از قاتلان و آمران شهادت سردار شهید سلیمانی، مسئولیت تاریخی همه ما ایرانیان، مسلمانان و آزادی خواهان دنیا، در میدان های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است و در این راستا همه ما باید متناسب با توانمندی ها و حیطه وظایف خود، به شکل مسئولانه و متعهدانه¬ای عمل کنیم. در این راستا، یکی از مهم ترین میدان ها برای تحقق رسالت«انتقام سخت»، قلمرو تعلیم و تربیت است و به ثمر رساندن آن، مستلزم ایجاد گفتمان مقاومت تربیتی در برابر نظام سلطه به رهبری آمریکا، با الهام از مکتب فکری سردار شهید سلیمانی در میدان تعلیم و تربیت است. عناصر این گفتمان ناظر بر سیاستگذاری و انجام اقدامات آموزشی و تربیتی با چشم انداز آرمان اتکا به داخل، به جای وابستگی به خارج، ترویج مکتب فکری سردار شهید سلیمانی در نظام آموزشی جهت تربیت نسل حاضر و آینده، تربیت مطلوب فراگیران همسو با آرمانهای مقدس نظام جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف تربیتی، بازپس گیری سرزمینهای وسیع ذهن جامعه که توسط نظام سلطه تصرف شده است، استقلال نظام آموزشی، رهایی از وابستگی به خارج و حرکت به سوی شکوفایی ملی و تعالی مذهبی جامعه می باشد که نتیجه آن تحقق رسالت «انتقام سخت» است(شکل ۲).
با نظر به آنچه در این نوشتار ارائه گردیده است، یکی از میدان های مهم در تحقق«انتقام سخت» از قاتلان و آمران شهادت سردار دلها و لبیک به ندای مقدس رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)، میدان تعلیم و تربیت است و تحقق آن، مستلزم ایجاد و عملیاتی ساختن گفتمان مقاومت تربیتی، با الهام از مکتب فکری، اندیشه ها و عملکرد سردار شهید سلیمانی در میدان مقاومتِ عزتمندانه علیه نظام سلطه و محور غربی، عبری و عربی است. عملیاتی ساختن این گفتمان راهبردی و انجام ماموریت های خطیر آن در میدان تعلیم و تربیت، بستری ایدئولوژیک و سازنده برای تحقق آرمان های مقدس انقلاب اسلامی فراهم می سازد. این رسالت مهم و راهبردی، با اتکا به فرماندهی قدرتمند نظام تعلیم و تربیت توسط نخبگان انقلابی کشور، میسر است و نتیجه نهایی آن، استقلال علمی و ارزشی نظام تعلیم و تربیت کشور، رهایی از وابستگی اقتصادی به غرب و حرکت به سوی شکوفایی ملی و تعالی مذهبی جامعه خواهد بود؛ تحقق این آرمان، مصداق بارز تحقق «انتقام سخت» از نظام سلطه و در راس آن ایالات متحده است.
نویسنده: حسن اسلامیان
دکتری علوم تربیتی و پژوهشگر پسادکتری حوزه آموزش، دانشگاه فردوسی مشهد. ایمیل
نظر
ارسال نظر برای این مطلب