مطالب

چای ممنوعه‌ی روضه


چهارشنبه , 20 مرداد 1400
 چای ممنوعه‌ی روضه
در تمام عشیره ما اولین گوسفندی که از آن‌ها برّه یا کرِه نری به دنیا می‌آورد، آن مال امام حسین علیه السلام بود. آن را چهار تا پنج ماه در خانه می‌بستند و علف می‌دادند. چاق‌ترین گوسفندشان همان بود. بعد، در ایام فصل کوچ، روضه امام حسین علیه السلام را می‌خواندند، گوسفند را می‌کشتند و شام مفصل می‌دادند. هنوز هم همین رسم حاکم است؛ اما تمام عزاداری آن‌ها برای امام حسین علیه السلام در ایام فصل کوچ یعنی ماه اول پاییز است که فقیر یا غنی، همه همین شیوه را عمل می‌کردند. چوپان و ارباب، روضه امام حسین را می‌گرفتند.
ایام روضه‌خوانی‌ها روزهای خوشی ما (بچه‌ها) بود. بزرگترها بالای مجلس می‌نشستند و کوچکترها پایین مجلس. چای می‌دادند؛ اما من و برادرانم حق نداشتیم هر چیزی که اعتیاد می‌آورد بخوریم؛ لذا چای و سیگار ممنوع بود. به جای آن قند بر می‌داشتیم و قند میخوردیم که اساس چای است. بعداً به خانه یکی از اقواممان برای کاری رفتیم. قوری‌اش روی آتش بود. بوی عطر چای و میخو پیچیده بود. گفت: « عمو چای میخوری؟» گفتم: «بله.» سه تا چای پررنگ با قند بزرگ خوردم که هنوز مزه‌اش را در ذائقه‌ام دارم.
از چیزی نمی‌ترسیدم «زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی»/ برداشت آزاد/صص۳۸- ۳۹.
۰


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب