مطالب

وقتی حاج قاسم پشت در خانه میخابد


جمعه , 16 مهر 1400
 وقتی حاج قاسم پشت در خانه میخابد
یک روز صبح خواستم که از خانه بیرون بروم که دیدم قاسم از ماموریت برگشته و پشت درخانه کاپشنش را کشیده روی سرش و خوابیده . تعجب کردم و ‌بیدارش کردم که تو هوای سرد باغ ملک واقعا چرا اینجا خوابیده پسر من؟!
ببدارش کردم و رفتیم داخل خانه.  بعد که مقداری گرم شد و یک چای نوشید؛ از او  پرسیدم که مادر! چرا دم در خوابیده بودی؟ چرا در را باز نکردی بیایی داخل خانه و توی این هوای سرد بیرون خوابیدی؟
قاسم گفت: مادر، دیشب که‌ من ازماموریت برگشتم و رسیدم جلوی درِ خانه، دیر وقت‌بود، میخواستم بیام‌ داخل خانه که‌یادم افتاد دَر خانه ی ما موقع باز و بسته شدن صدا میدهد. نگران‌شدم که نکند یک ‌وقت شما را  ازخواب بیدار کنم و خواب زده شوید. برای این تصمیم گرفتم که پشتِ‌در بمانم تا صبح شما که بیدار شدید بیام داخل منزل.
راوی: حجه الاسلام نجفی از روحانیونِ کرمان‌ به نقل از مادر شهید حاج قاسم سلیمانی
۰


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب