من و شهید پورجعفری که همراه همیشگی حاجی بود، بیشتر زمانها را با حاجی بودیم. ما با حاجی همسایه بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم.
با وجود تمام مأموریتها و سختیهای ناشی از دور بودن حاجی از خانواده، من یکبار هم ندیدم که همسر ایشان گلهای کند.
یادم هست زمانیکه حاجی در قرارگاه قدس بود، پسرش مریض شد.
چون حاجی در مأموریت به سر میبرد، نتوانست خودش را برساند.
پسر حاجی بر اثر آن بیماری از دنیا رفت و فوت کرد.
اگر بخواهم به یکی از خصوصیات بارز حاجی اشاره کنم، نماز شبش را خواهم گفت.
تحت هر شرایطی نماز شب حاجی ترک نمیشد.
زمانی هم که خیلی خسته بود، یک ساعت میخوابید و بعد بلند میشد و شروع به خواندن نماز میکرد؛ آن هم چه نمازی! صحنه عشق بازی و نجواهای شبانه حاجی در نماز شبهایش واقعا تماشایی بود که زبان از بیان آن قاصر است
۰
با وجود تمام مأموریتها و سختیهای ناشی از دور بودن حاجی از خانواده، من یکبار هم ندیدم که همسر ایشان گلهای کند.
یادم هست زمانیکه حاجی در قرارگاه قدس بود، پسرش مریض شد.
چون حاجی در مأموریت به سر میبرد، نتوانست خودش را برساند.
پسر حاجی بر اثر آن بیماری از دنیا رفت و فوت کرد.
اگر بخواهم به یکی از خصوصیات بارز حاجی اشاره کنم، نماز شبش را خواهم گفت.
تحت هر شرایطی نماز شب حاجی ترک نمیشد.
زمانی هم که خیلی خسته بود، یک ساعت میخوابید و بعد بلند میشد و شروع به خواندن نماز میکرد؛ آن هم چه نمازی! صحنه عشق بازی و نجواهای شبانه حاجی در نماز شبهایش واقعا تماشایی بود که زبان از بیان آن قاصر است
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب