مادرم در سن ۱۴سالگی به عقد پدرم در میاید اولین ثمره زندگی آن ها دختری به نام سکینه میشود که در سن ۳سالگی به علت سیاسرفه فوت میکند پس از مدت کوتاهی خواهرم هاجر و بعد برادرم حسین و سپس من درسال ۱۳۳۷به دنیا آمدم در زمستان بسیار سردی دچار مریضی سرخچه میشوم و مادرم امیدی به شفایم پیدا نمیکنند بنا به قول به پدرم در حالی که برف تابالا زانو بود مرا بر پشت مادرم می بندد و مرا به سمت رابُر جهت معاینه نزد دکتر حرکت میکنند به هر صورت پس از مدتی مشیت خداوند این گونه میشود که زنده بمانم.
راوی:سردارسلیمانی
۰
راوی:سردارسلیمانی
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب