یک مدرسهای را در فلوجه خالی کرده بودند و به خانوادههای داعشیها اختصاص داده بودند، مردان آنها یا کشته شده بودند و یا اینکه در نبرد با جبهه مقاومت بودند، نکته جالب اینجا است که داعشیها از امنیت خانوادههایشان مطمئن بودند، وقتی وارد مدرسه شدیم دیدیم که مدرسه مملو از زن و بچههای داعشیهاست،ابومهدی هیچگونه کینهای نداشت، با محبت این بچهها را در آغوش میگرفت و آنها را نوازش میکرد، شما اگر این برخورد ابومهدی با خانوادههای داعشی را کنار خانوادههای شهدا بگذارید تفاوتی را نمیبینید و هیچ اغراقی در میان نبود، ابومهدی خسته نمیشد او میتوانست خیلی راحت در اتاق فرماندهی بنشیند و کارها را پیگیری کند اما اینطور نبود و شخصاً به مناطق مختلف سرکشی میکرد و همانند یک برادر با نیروهایش برخورد میکرد و به آنها محبت میکرد، ابومهدی نظرات نیروها را گوش میکرد و در تصمیمگیریها لحاظ میکرد.
۰
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب