روزی که حضرت امام (ره) بعد از ۱۵ سال دوری از وطن به میهن بازگشت. در آن زمان رسانه جمعی نداشتیم. تلویزیون اصلا نبود و در کمتر خانهای رادیو وجود داشت. یک رادیو پیدا کردیم و آن را در کنار پنجره یکی از کلاسهای مدرسهای که تا ششم ابتدایی در قنات ملک درس خوانده بودیم، قرار دادیم و صدایش را تا آخر بلند کردیم.
همه از پیر و جوان، زن و مرد در حیاط مدرسه جمع شدند و به صدای رادیو گوش میدادند. خبرنگار، لحظه به لحظه ورود امام (ره) را گزارش میداد. به محض نشستن هواپیمای حامل حضرت امام خمینی (ره) همه جمعیت از جمله حاج قاسم سجده شکر به جای آوردند. همه سرشان را روی زمین گذاشتند و یک نفر ذکر سجده شکر را میگفت و بقیه تکرار میکردند. شاید اولین سجده شکر حاج قاسم برای سلامت و حضور حضرت امام (ره) در کشور بود. اولین سخنرانی سردار هم درباره نهضت و زندگی امام (ره) و انقلاب اسلامی بود. حاج قاسم بارها میگفت که امام با آن عظمت میفرمودند: «مردم ایران که جانم فدای آنها». آن وقت جان ما چه قابل است؟ هزاران مثل من فدای ملت ایران.
۰
همه از پیر و جوان، زن و مرد در حیاط مدرسه جمع شدند و به صدای رادیو گوش میدادند. خبرنگار، لحظه به لحظه ورود امام (ره) را گزارش میداد. به محض نشستن هواپیمای حامل حضرت امام خمینی (ره) همه جمعیت از جمله حاج قاسم سجده شکر به جای آوردند. همه سرشان را روی زمین گذاشتند و یک نفر ذکر سجده شکر را میگفت و بقیه تکرار میکردند. شاید اولین سجده شکر حاج قاسم برای سلامت و حضور حضرت امام (ره) در کشور بود. اولین سخنرانی سردار هم درباره نهضت و زندگی امام (ره) و انقلاب اسلامی بود. حاج قاسم بارها میگفت که امام با آن عظمت میفرمودند: «مردم ایران که جانم فدای آنها». آن وقت جان ما چه قابل است؟ هزاران مثل من فدای ملت ایران.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب