از ترکمنهای شیعه است. معاون فرماندهی الحشدالشعبی محور شمال که او را ابومصطفی الامامی مینامند. جوانیاش را در زمان معارضه در سازمان بدر گذراند و از زمانی که داعش در سال ۲۰۱۴ اعلام موجودیت کرد، برای مقابله با آنها به کرکوک عراق رفت. در طی سالهای مبارزهاش با داعش، با همه تلخیها و سختیهای جنگ، خاطرات شیرینی را از لحظاتی که با حاجی بزرگ داشته، در ذهنش ثبت کرده است.
ماجرای این آشنایی برمیگردد به زمان بیپناهی ترکمنانی که در معرض حمله داعش قرار گرفتند و بیاسلحه و تجهیزات و تشکیلات رسمی، هزاران نفرشان قتل عام و آواره شدند و زنان و کودکان زیادی به اسارت درآمدند.
در آن برهه، پیشروی داعش در جغرافیای ترکمنان عراق از غربیترین نقطه شمالی عراق یعنی تلعفر، به شرقیترین نقطه شمال شرقی به سرعت انجام شد و شهرهای تلعفر و بشیر به دستشان افتاد. بعد هم نوبت محاصره آمرلی و سلیمان بیگ شد. این اتفاق ارتباط جاده بغداد با شهر کرکوک را قطع کرد، اما در همین شهر، حاجی بزرگ قدم گذاشت و اتفاق دیگری رقم خورد.
با ورود سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس به منطقه به همراه مهمات، نیروهای مردمی ترکمن آماده مقابله جدی با داعش شدند. این مجهز ساختن قدم اول بود. در آن زمان نیروی نظامی رسمی منطقه، فقط لشکر دوازدهم ارتش عراق بود که توسط نیروهای پیشمرگ کرد، خلع سلاح شده و متفرق شده بودند. با دستور سردار، برای افزایش قدرت تأثیرگذاری نیروهایی که آموزش ندیده بودند، مراکز آموزشی برپا شد و مشاوران نظامی سپاه قدس، شروع به سازماندهی این نیروها کردند.
مریم فولادزاده
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب