مطالب

از «ابومهدی» بیشتر بدانیم…


دوشنبه , 25 مهر 1401
از «ابومهدی» بیشتر بدانیم…
نام و نام خانوادگی:
“من «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» هستم”
در مصاحبه‌­ای که با او در سال ۲۰۱۰ صورت گرفت، چنین خود را معرفی نمود. این اسم و رسم طولانی نام بزرگمردی را یدک می­کشید که تا مدت­ها بی­نام و نشان می­‌زیست.
نامداران تاریخ اغلب در گذر زمان و کشاکش روزها از سوی دیگران لقب می­‌گیرند. القابی که دیگر با آن­ها شناخته می‌­شوند. از این روست که کمتر کسی او را با نام جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم می­‌شناخت.
همه به او ابومهدی می‌­گفتند.
عراقی­ها وقتی می­‌خواهند نام رسمی کسی را بخوانند اول اسم خود او را می­آورند مثلا «جمال» بعد نام پدرش را مثلا «جعفر» بعد نام پدر بزرگش را، مثلا « محمد» و بعد هم نام جد پدری­اش را مثلا «علی»!
پس با این اوصاف نام خود او جمال بود و نام پدر و پدربزرگ و پدر پدربزرگش هم به ترتیب جعفر، محمد و علی! آل ابراهیم هم نام عشیره‌­ای یا به قول ما ایرانی­‌ها نام خانوادگی‌­اش محسوب می‌شد. چیزی مثل ابراهیمی در فرهنگ ما!
مادر ایشان هم زن متدینی بودند که عاشق اهل بیت بوده و برایشان روضه‌­خوانی می‌­کرد.
اما چرا به او ابومهدی می‌­گفتند کمی برایم عجیب می‌­آمد. ابومهدی، ابوجواد، ابوعلی، اینها کنیه‌­ی اعراب محسوب می­‌شوند. مثلا اگر کسی فرزندی به نام جواد داشته باشد به او ابو جواد می‌­گویند. حال آنکه ابومهدی فرزند پسری نداشت تا نامش مهدی باشد و او را به این نام بخوانند. پس حتما ابومهدی شدن او داستان دیگری داشت!
سن و سال
او ازسال ۱۹۵۴، در یکی از محله های قدیمی بصره متولد شد و تا دبیرستان را در مناطق مختلف این شهر سپری کرد، تا سال ۲۰۲۰ که به شهادت رسید تقریبا ۶۵ سال داشت و نیم بیشتر عمر خود را در راه مبارزه و مقاومت گذرانده بود.
گاه مبارزه با دشمن داخلی و گاه مبارزه با دشمنان خارجی!
میزان تحصیلات 
سال ۱۹۷۳ وارد دانشگاه فناوری بغداد شد و در رشته­ی مهندسی مخابرات به تحصیل پرداخت  و ۱۹۷۷ میلادی هم از دانشگاه فارغ التحصیل شد. چون در دانشگاه مهندسی خوانده بود لقب مهندس را به او داده بودند.
اما ابومهدی بودنش همچنان جای سوال داشت؟!
حضور در الدعوه
الدعوه یک جریان انقلابی در عراق محسوب می­‌شد که در سال­‌های دهه‌­ی ۱۹۷۰ نفوذ زیادی در بین جوانان عراقی پیدا کرده بود و جوانان این کشور را به مبارزه علیه رژیم بعث عراق تشویق می‌­­کرد و به مقاومت مسلحانه در مقابل حکومت می­‌پرداخت.
ابومهدی هم که در آن ایام در اوج جوانی به سر می‌­برد به این جریان اضافه شد و از همان زمان مبارزات خود را علیه رژیم بعث عراق آغاز کرد.
رهبر معنوی جنبش الدعوه «سید محمد باقر صدر» بود که در سال ۱۹۸۰ توسط حکومت وقت عراق تیرباران شد.
با شهادت سید محمد باقر صدر، دشمنی حزب الدعوه و دولت صدام حسین به اوج خود رسید. در همان سال­ها شهید ابومهدی ماموریت یافت تا به کویت رود و مبلغ و پایه گذار حزب الدعوه در کویت باشد.
او در جریان این مبارزات به دلیل مسائل امنیتی مجبور بود تا اسم مستعاری داشته باشد تا شناخته نشود.
اسم ابومهدی هم یحتمل به همین دلیل بر او گذاشته شد.
او در سال ۱۹۸۰ به همراه تعدادی از نزدیکان خود توانست ابتدا حزب الدعوه را در کویت بنا کند و سپس یک گروه جهادی نیز راه بیاندازد و اینجا بود که نام او برای اولین بار در اقدامات جدی علیه آمریکا ظاهر شد.
آمدن به ایران
در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و در رشته‌ی روابط بین­ الملل در تهران مشغول به ادامه تحصیل شد. اما بعد از مدتی با آزاد شدن «شهید بدر الدین» ؛یکی از همرزمان لبنانی او که در کویت بازداشت شده و زندانی بود؛  به مبارزاتش در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت که بعد­ها نام (سپاه بدر) را به خود گرفت ادامه داد و در نتیجه ما بین کشورهای حوزه­‌ی مقاومت، مثل ایران و لبنان و سایر کشورهای منطقه در رفت و آمد بود.
خدمت در سپاه بدر
در سال ۲۰۰۱ به فرماندهی سپاه بدر رسید، اما قبل از او «شهید ابراهیم دقایقی» به عنوان اولین فرمانده­ی سپاه بدر  این مسئولیت را به عهده داشت و مسئولیت تبلیغات بدر را به ایشان سپرده بود.
در واقع می­‌توان شهید ابومهدی را  از اولین فرماندهان مطرح سپاه بدر دانست که برای پیش­برد اهداف آن زحمات بسیاری کشیده است. از جمله مسئولیت های مهم ایشان قبل از فرماندهی سپاه بدر، و در رکاب شهید دقایقی، انتقال روحانیون مبلغ به جبهه، یگان­ها و گردان­­ها بود. پس از مدتی بخش تبلیغات این سپاه به واحد فرهنگی تبدیل شد و مسئولیت‌های ایشان در این سپاه را گسترده‌­تر و مهم­‌تر از قبل کرد.
ایشان پس از رسیدن به فرماندهی سپاه بدر و البته سقوط صدام دوباره به کشورش بازگشت و مبارزات خود در عراق را دوباره از سر گرفت.
همکاری با حاج قاسم
شهید حاج قاسم سلیمانی از زمانی که فرمانده سپاه قدس بود، مرتب در در مقر سپاه بدر حضور می­‌یافت و حتی قبل از سرنگونی صدام در جلسات مختلف آن جهت هماهنگی برنامه­‌ها، عملیات­‌ها و حتی در برنامه­‌های آموزشی سپاه بدر شرکت می­‌کرد و با ابومهدی ملاقات داشت.
در نتیجه رابطه­‌ی شهید ابومهدی و حاج قاسم از همین مقطع شروع شده و پس از آن هم این رابطه ادامه دار بود تا اینکه عملیاتی در عراق آغاز شد که این رابطه را گسترده‌تر از پیش کرد.
این دو شهید بزرگوار علیه نیروی اشغالگر هم اقدامات مشترک بسیاری انجام دادند و در تشکیل حکومت داخلی عراق و همچنین یکپارچه سازی شیعیان تحت عنوان «ائتلاف یکپارچه عراق» یا همان «حشد الشعبی» نقش مهمی ایفا کردند.
مبارزه با داعش
پس از مبارزه با رژیم بعث عراق و مبارزه با آمریکا و اسرائیل، حالا نوبت مبارزه با یک گروه تکفیری به نام داعش بود که مانند توموری بدخیم در حال پیشروی در عراق و سوریه بود! که به همت ایشان و یاران مجاهدشان و با رهنمودهای حاج قاسم سلیمانی شرّ این گروه هم تا حد زیادی برچیده شد.
استان­‌های جرف النصر، آمرلی، ضلوعیه، بلد، دیاله، تکریت و… جزو استان‌­های آزاد شده به دست ایشان و نیروهای تحت امرشان بودند.
پایان سرخ مبارزات
سرانجام مبارزات بی­ وقفه‌­ی ایشان، شهادت ایشان بود که در زانویه ۲۰۲۰، یا به تقویم ایرانی­‌ها در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۹۸، رقم خورد.
ایشان و همرزمان دلیرشان در استقبال از حاج قاسم سلیمانی و هیئت همراهشان در فرودگاه بغداد، به دستور ترامپ؛ رئیس جمهور وقت دولت جنایتکار آمریکا مورد حمله‌­ی راکتی قرار گرفته و به فیض شهادت رسیدند.
پیکر گلگون ایشان پس از تشیعی با شکوه در ایران و عراق در وادی­‌السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.
طاهره آمره
۰


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه