حضرت آقا ظهرها در حسینیه برنامهی نماز جماعت دارند. یک عده از آقایان با دعوت و بدون دعوت در این برنامه شرکت میکنند. عادت آقا این است بعد از نماز جماعت بر میگردند و افراد حاضر را مورد تفقد و ملاطفت قرار میدهند. اگر در این مراسم شخصیتی که از لحاظ سیاسی، فرهنگی،علمی و یا نظامی دارای جایگاه خاصی باشد، همه به او تعارف کرده و او را به صفهای جلو راهنمایی میکنند. زمانی که حضرت آقا بر میگردند و با این آقایان مواجه میشوند، یکی یکی با آنها احوالپرسی میکنند. خیلی از کارها در حین همین برخوردها انجام میشود. ایشان به فراخور، به هر کدام از آقایان جملهای میگویند و صحبتی رد و بدل میشود.
بعد از انجام این کار، حضرت آقا بلند میشوند و تا انتهای صفوف تشریف میبرند. بارها پیش آمده که حاج قاسم هم در این نمازهای جماعت حضور یافته بود. ایشان معمولاً در صفوف انتهایی مینشست و زیاد جلو نمیرفت. من بارها شاهد بودم به محض این که حضرت آقا به اواخر صف میرسیدند، حاج قاسم منتظر نمیماند که ایشان برسند. از جا بلند میشد، از صفوف بیرون میآمد، به آقا نزدیک میشد و به ایشان ادای احترام میکرد. آقا هم به حاج قاسم محبت متقابل میکرد. بعضی مواقع وقتی حاج قاسم از صف بیرون میآمد، ما تازه متوجه میشدیم که ایشان هم در مراسم حضور دارند.
راوی: محمد شیرازی
برداشتی آزاد از کتاب « متولد مارس»، نویسنده: علی اکبری مزدآبادی، صفحه ۱۱۸.
۰
بعد از انجام این کار، حضرت آقا بلند میشوند و تا انتهای صفوف تشریف میبرند. بارها پیش آمده که حاج قاسم هم در این نمازهای جماعت حضور یافته بود. ایشان معمولاً در صفوف انتهایی مینشست و زیاد جلو نمیرفت. من بارها شاهد بودم به محض این که حضرت آقا به اواخر صف میرسیدند، حاج قاسم منتظر نمیماند که ایشان برسند. از جا بلند میشد، از صفوف بیرون میآمد، به آقا نزدیک میشد و به ایشان ادای احترام میکرد. آقا هم به حاج قاسم محبت متقابل میکرد. بعضی مواقع وقتی حاج قاسم از صف بیرون میآمد، ما تازه متوجه میشدیم که ایشان هم در مراسم حضور دارند.
راوی: محمد شیرازی
برداشتی آزاد از کتاب « متولد مارس»، نویسنده: علی اکبری مزدآبادی، صفحه ۱۱۸.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب