مطالب

همشهری


سه شنبه , 13 تیر 1402
همشهری

در محوطه ی پادگان قدم میزدم.شخصی رادیدم که یک دست لباس بسیجی برتن داشت ویک چفیه برگردن.آمد نزدیک من.سلام کردو گفت: چطوری؟ بچه کجایی؟بچه رابرم.کی تو رو اعزام کرده؟من از بردسیر اعزام شدم.نمی ترسی تو رو برگردونن؟نه میرم پیش قاسم سلیمانی،همشهری خودمه.از او میخوام دستور بده تو جبهه بمونم.اگه قاسم سلیمانی بگه برگرد،برمیگردی؟قاسم سلیمانی میدونه من بچه عشایرم و توان کارکردن تو جبهه رو دارم.نمیگه برگرد.قاسم سلیمانی رومیشناسی؟نهقاسم سلیمانی منم.حالاموندن تویه شرط داره،اون هم اینکه صبح هاجلوی گردان یه پرچم توی دستت بگیری و بدوی…قبول!



نشریه یاران شاهد شماره۱۷۱
۱


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

دختر عزیز من آرامش من فدای آرامش آنان
سه شنبه , 25 اردیبهشت 1403

دختر عزیز من آرامش من فدای آرامش آنان

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان
دوشنبه , 24 اردیبهشت 1403

من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان

ای چشم تو شیشه عمر من...
شنبه , 22 اردیبهشت 1403

ای چشم تو شیشه عمر من...

تلاش مذبوحانه
جمعه , 21 اردیبهشت 1403

تلاش مذبوحانه