مطالب

نباید حرمت او شکسته شود...


جمعه , 2 شهریور 1403
نباید حرمت او شکسته شود...
زمانی که برای عیادت از مادر همسرش
به بیمارستان آمده بود؛ معلم بازنشسته‎ای به
او مراجعه کرد و گفت که دبیری بازنشسته
هستم و هزینه

وقتی ایشان به کلمه‌ی «هزینه» رسید
حاج‌قاسم گفت:«شما دیگر چیزی نگویید!»

حاجی رو به من کرد و گفت:«کار این بنده‎ خدا
را حل کنید.» من به معلم بازنشسته گفتم
که شما می‌توانید به پذیرش مراجعه کنید و
بگویید به حساب قائم پناه و بعد هم پرونده را
ترخیص کنند و بروید؛

حاجی رو به من کرد و گفت:«چرا این‎طور گفتی؟
اين خانم دبیر است. نباید شخصیت
او را شکست. نباید خودش به پذیرش مراجعه
کند. نباید حرمت او شکسته شود.»

حاجی به من گفت:«خودت باید به پذیرش
بروی و بگویی که حساب پرونده این خانم
با من است و پرونده او را ترخیص کنند»

من سال‌های زیادی با مراجعین کم‎ برخوردار
مواجه بودم و تا آنجا که می‌توانستم
کمک شان می‌کردم اما تا به آن زمان به این
نکته توجه نکرده بودم و این نکته ‎سنجی
حاج قاسم برایم درس بود

آن روز حاج قاسم اجازه مشایعت به من نداد
و گفت برو و کار این بنده خدا را انجام بده
و نیازی نیست که همراه من بیایی


راوی: غضنفر قائم‌پناه


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

فرماندهٔ کتاب‌خوان
یکشنبه , 27 آبان 1403

فرماندهٔ کتاب‌خوان

کاغذ را از دستم قاپید...
شنبه , 26 آبان 1403

کاغذ را از دستم قاپید...