حمله به کردستان عراق
در واپسین ساعات ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ نیروهای دولت اسلامی عراق و شام(داعش) به دنبال پیشروی به شمال عراق کنترل شهر موصل را به دست گرفتند. اقلیم کردستان یکهزار کیلومتر مرز مشترک با داعش دارد و بیم آن وجود داشت نیروهای داعش که به اربیل نزدیک شدهاند به این شهر هم یورش ببرند. حدود ۱۳۰۰ نیروی شبهنظامی و مسلح، کنترل مقر دولتی استان نینوا را در دست گرفتند. همچنین نیروهای داعش فرودگاه بینالمللی موصل و بسیاری از پادگانها و مقرهای دولتی را به تصرف خود درآوردند. در پی این حمله ساکنین موصل، خانههای خود را ترک کردند.
داعش قصد داشت که پرچم کردستان عراق را پایین بکشد و پرچم توحید و یکتاپرستی مطلوب خودشان را بر فراز موصل برافراشته کنند. در همین راستا دست به اقدامات زیادی زدند. برای مثال محمولههای نفتی میدان نفتی عجیل را صادر و با پول فروش آنها هزینهی مالی عملیاتهای خود را تامین میکردند. همچنین پس از اشغال شهر تاریخی موصل در شمال عراق، اماکن مقدس به ویژه مساجد و آرامگاههای مقدس در نزد شیعیان را تخریب کردند. حداقل چهار آرامگاه مقدس در نزد اعراب سنی و صوفی و شش مسجد شیعی به وسیله انفجار تخریب گردید.
نیروی خلافت اسلامی داعش در زمان اعلام خلافت اقدام به تولید خبر و گزارش در اینترنت، تهیه فیلمهای تبلیغاتی و حتی فروش تیشرتهایی با آرم «داعش» و تبلیغ گسترده آن در فضای مجازی در سطح دنیا کرد. استفاده و چاپ نقشه جهان، عبارات «الدوله الاسلامیه»، «لا اله الا الله» و «محمد رسولالله» بر روی پیراهنها و تیشرتها یک نمونه دیگر از این کارهاست.
شبهنظامیان دولت اسلامی در جریان حملاتشان به ایزدیان، ۵۰۰ نفر از پیروان این اقلیت دینی را کشتند و برخی را زنده به گور کردند. نزدیک به ۴۰ کودک ایزدی در میان کشتهشدگان وجود داشت. همچنین ۳۰۰ زن ایزدی ربوده شدند که به عنوان کنیز فروخته شدند. ۳۰۰ کودک از خانوادههای آواره ناچار شدند از فرط گرسنگی از برگهای درختان کوهستانهای سنجار بخورند و جان خود را از دست دادند. ۲۰ تا ۳۰ هزار آواره عراقی در کوهستان سنجار تحت محاصره گروه تروریستی داعش بودند، که پس از مدتی آزاد شدند.
در پی تسلط کامل اعضای داعش بر شهر تکریت درگیریهای دیگری در مناطق دهوک و سامراء میان اعضای داعش و نیروهای گارد منطقه کردستان عراق (پیشمرگ) رخ داد. همچنین درگیریهایی در سامرا بین نیروهای عراقی و نظامیان داعش در ورودی شمالی شهر واقع در ۱۱۰ کیلومتری شمال بغداد روی داد.
مسعود بارزانی رهبر منطقه کردستان عراق اشاره کرد که برای کسب استقلال رسمی از باقی عراق تلاش خواهد کرد. او در مصاحبهای گفت: «معلوم است که عراق دارد از هم میپاشد. وقت آن است که مردم کردستان آینده خود را تعیین کنند و تصمیم مردم هرچه باشد آن را اجرا خواهیم کرد.» پس از آنکه ارتش عراق به دنبال حملات گسترده شبهنظامیان داعش از شهر کرکوک خارج شد، نیروهای پیشمرگه حکومت اقلیم کردستان عراق کنترل این شهر نفتخیز را به دست گرفتند. اما واکنش نمایندگان دولت آمریکا و سایر کشورها به مسئلهی استقلالطلبی کردستان منفی بود. در این شرایط مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق بیم داشت که اربیل و اقلیم به دست داعش بیفتد برای همین به تکاپو افتاد و با کشورهای مختلف اروپایی، امریکا و عربستان تماس گرفت تا به آنها کمک کنند. در دومین شب از حمله داعش به اربیل مسعود بارزانی از هوشیار زیباری وزیر امور خارجه وقت عراق خواست تا با جان کری وزیر امور خارجه وقت آمریکا ارتباط بگیرد و از او بخواهد سریعا هواپیماهای ائتلاف را برای بمباران مواضع داعش به کمک بفرستد. جان کری موضوع را در همان ساعات با اوباما در میان میگذارد و مجوز پرواز هواپیماها البته با چند روز تاخیر صادر میشود، که مسعود بارزانی سراسیمه میگوید «تا آن زمان اربیل سقوط میکند».
مسعود بارزانی با کشورهای مختلف اروپایی و حتی عربستان هم تماس میگیرد و از آنها درخواست کمک میکند اما مقامات این کشورها اعلام میکنند در شرایطی نیستند که مددی به آنها برسانند. بعدها بارزانی در مصاحبههای خود اعلام میکند که:« شرایط سخت بود، شهر در حال سقوط بود، با مقامات ایرانی تماس گرفتم به آنها صریحا گفتم که شهر در حال سقوط است، اگر نمیتوانید کمک کنید ما شهر را تخلیه میکنیم مقامات ایرانی فورا شماره حاج قاسم را دادند گفتند حاج قاسم نماینده تامالاختیار ما در امور مبارزه با داعش است، فوری با سردار سلیمانی تماس گرفتم جزئیات را برایشان شرح دادم، حاج قاسم گفت فردا صبح بعد از نماز اربیل هستم، گفتم حاجی فردا دیر است، همین الان بیا! حاجی گفت«کاک مسعود فقط امشب شهر را نگهدار فردا خودم را میرسانم».
ورود سردار سلیمانی به کردستان عراق
نیروهای داعش به نزدیک منطقه محور، گویر و کرکوک رسیده بودند، روز دوم حاج قاسم از طریق فرودگاه اربیل با ۷۰ کارشناس زبده و ۳ هواپیمای حامل مهمات و تسلیحات لازم برای مقابله با گروه تروریستی داعش آمدند. به حاج قاسم که خبر درگیری و تلفات پیشمرگه داده شد؛ گفت: «من با برادران اتحادیه میهنی کردستان صحبت کرده بودم که بدون اطلاع من حمله نکنند» و نباید این کار را میکردند، آنجا با حاج قاسم و ابومهدی المهندس برنامهریزی انجام شد و بعد از یک هفته منطقه را پس گرفتند».
سردار سلیمانی شخصاً با خیلیها روابط نزدیکی داشت. چنین فاکتورهایی باعث شده بود که منطقه را به یک جبهه واحد تبدیل کنند که از سوی خود ایشان فرماندهی میشد. در مدت نزدیک به ۲۵ سال با این کشورها در ارتباط بود و همین حاج قاسم را به یک متخصص در امور منطقه تبدیل کرد. ایشان با شرکت و سرپرستی مستقیم و ارسال اسلحه و مهمات ضروری و مورد نیاز معادله جنگ را تغییر دادند و داعش شکست خورد و آن مناطق آزاد شد. ایشان مرد شجاع و دلیری بودند و در اکثر جبهههای جنگ علیه تروریسم در خط مقدم دیده میشدند. در عکسهایی که با نیروهای پیشمرگه کُرد گرفتهاند میبینید که چگونه ساده و بیآلایش در خط مقدم و در میان نیروهای پیشمرگه ایستادهاند. حاج قاسم همیشه در جایی بود که به وجود ایشان نیاز باشد. در جبهههای جنگ. نه در جلسه با مسئولین.
مسعود بارزانی تحلیلهای حاج قاسم را عملی میکند و در اولین اقدام فرمانده مخمور را تغییر میدهد و به جای وی سیروان بارزانی را منصوب میکند براساس برآورد متخصصین ایرانی در اطراف مرز اربیل خندقهای عظیم حفر میشود و با مجموع این تغییرات از شدت پیشروی داعش جلوگیری میشود و در یک حمله جانفرسا مخمور از دست نیروهای داعش آزاد و مرز اقلیم به حد فاصل موصل میرسد و رفته رفته داعش عقب نشینی و سرکوب میشود. به اقرار کارشناسان نظامی و مسئولین اقلیم کردستان عراق، اگر درایت، شجاعت و هوش نظامی و دلسوزی سردار سلیمانی به یاری نیروهای پیشمرگه نمیآمد، شبی که تروریستهای داعش به دروازه اربیل رسیده بودند، فاجعهای بزرگ رخ میداد و داعش با کشتار مردم کُرد، اقلیم کردستان را هم تصرف میکرد و به مرزهای غربی ایران میرسید. نام و یادش ماندگار و گرامی باد.
فاطمه مرادی
۱۹
نظر
ارسال نظر برای این مطلب