وقتی زندگی بسیاری از بزرگان انقلاب اسلامی مطالعه می‌کنیم یک روحیه مشترک یا ویژگی اخلاقی را میان همه این‌ها می‌یابیم. چه کسانی که به شهادت رسیده یا مرحوم شده‌اند؛ و چه کسانی که هنوز هم در بین ما هستند روحیه مقاومت را در خودشان شکل داده‌اند.
فرقی ندارد که دوران رضاخان باشد یا محمدرضا، فرقی ندارد که ظالم، صدام باشد یا آمریکا. حتی فرقی ندارد که طرف مقابل، گروهکی مثل داعش باشد یا به‌اصطلاح ابرقدرتی مثل آمریکا!
روحیه از اعتقاد بر می‌آید
به نظر می‌رسد زمان در این زمینه خیلی تعیین‌‌کننده نیست و همه این افراد تنها مصادیقی که با آن مواجه می‌شوند را مورد نظر قرار می‌دهند. به عبارت دیگر، آن‌ها شاه‌کلیدی دارند که به قفل‌های ایستادگی در برابر هر ظالمی را برای آن‌ها باز می‌کند.
اما سؤالی که پیش می‌آید این است که چه‌طور این روحیه در عناصر انقلاب و در آحاد مردم به‌وجود آمد؟
جواب سؤال بسیار واضح است. حرکت امام خمینی از سال 42 بسیاری از دل‌ها را با خود همراه کرد چرا که این حرکت همراه با آگاهی بود و مسیری الهی را پیش گرفت. به عبارت دیگر امام خمینی (رحمه‌الله علیه) کاری کرد که آگاهی‌های دینی، نظیر جهاد و مقاومت در برابر دشمنان الهی و ظالمین در حق دین و مردم دینی در زندگی مردم ساری و جاری شود.
در همین مکتب است که بزرگانی نظیر امام خامنه‌ای و شهید سلیمانی به دست امام راحل تربیت شده و هرکدام به نوبه خود به نقش‌آفرینی در پیروزی انقلاب و تداوم این مسیر سخت و ناهموار می‌پردازند.
نکته مهم این است که شکل‌گیری تفکر مقاومت به تنهایی مهم نبوده و این سربازان خمینی کبیر هنوز هم در این مسیر قدم‌های مهمی را بر می‌دارند. که این موضوع نشان‌دهنده شکل‌گیری تفکر مقاومت و اهمیت آن است.
اسطوره‌ی مقاومت
شاید برای همین باشد که شهید سلیمانی امروز به عنوان اسطوره‌ی مقاومت شناخته‌ می‌شود؛ اسطوره‌ای که مبارزه‌ی خود را از همان دوران رژیم ستم‌شاهی شکل داد. و در امتداد آن به مبارزه‌ای همه جانبه علیه رژیم بعث عراق پرداخت.
در مکتب شهید سلیمانی، مقاومت تا لحظه‌ی پیروزی، یعنی از بین رفتن ظالم یا شهادت ادامه دارد. شاید به همین خاطر بود که ایشان بلافاصله پس از پایان جنگ به مبارزه با اشرار، و گمارده‌های سرویس‌های اطلاعاتی برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پرداختند؛ و مناطق جنوب شرق کشور را تا حد زیادی از وجود این افراد پاک کردند.
البته این پایان ماجرا نبود و با ورود شهید سلیمانی به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این مبارزات رنگ و بوی دیگری گرفت. ایشان با طراحی طرح‌های منطقه‌ای، و فرامنطقه‌ای نقش بسیاری در مقابله با طرح‌های شوم آمریکا، رژیم صهیونیستی و بعضی از دولت‌های عربی منطقه‌ای داشتند.
نقش شهید سلیمانی وقتی روشن می‌شود که علاوه بر تأمین امنیت ایران تا زمان شهادت، علی‌رغم حضور آمریکا در منطقه و اشغال نظامی عراق و افغانستان، گروهک‌هایی نظیر داعش، النصره، احرارالشام و ....کوچک‌ترین خللی را در زندگی مردم ایجاد نکردند.
اتحاد در مکتب حاج قاسم
این در حالی است که بسیاری از مردم عراق، افغانستان، سوریه و برخی دیگر از کشورهای منطقه، به‌ویژه در سال‌های گذشته از حضور گروهک‌های تروریستی در کشور رنج می‌بردند. البته شهید سلیمانی برای بیرون کردن آمریکا و ایادی‌اش نیز برنامه‌های زیادی را طراحی کردند و حتی پایان داعش را نیز اعلام کردند.
این دستاورد بزرگ با تشکیل جبهه‌ی مقاومت برنامه‌ریزی شد؛ جبهه‌ای متشکل از رزمندگان ایرانی، لبنانی، سوری، عراقی، افغانستانی، پاکستانی و برخی ملت‌های دیگر، که به ریسمان الهی چنگ زدند؛ و علیه باطل و جبهه ظلم جنگیدند. شاید برای همین باشد که رهبر معظم انقلاب، از تفکر، عمل و مجموعه سلوک شهید سلیمانی به عنوان مکتب نام بردند.
جبهه‌ی مقاومت؛ چشمه‌ی جوشانی برای پاک کردن ظلم
چشمه‌ی جوشان جبهه‌ی مقاومت، پس از شهادت حاج قاسم هنوز هم با رهبری امام خامنه‌ای جاری بوده و تا از بین رفتن ظلم ادامه دارد.
این موضوع نشان می‌دهد مفاهیمی که امام خمینی (رحمه‌الله علیه) از سال 42 به‌دنبال نهادینه کردن آن در جامعه بودند، امروز در بین بسیاری از مردم آزادی‌خواه دنیا در حال نهادینه شدن بوده و تفکر مبارزه با ظلم و مقاومت، که شهید سلیمانی به نماد آن تبدیل شده، و شکل‌گیری تمدن اسلامی را پایه‌ریزی می‌کند.

محمد جواد قائدی