مطالب

عین برادر …


جمعه , 26 خرداد 1402
عین برادر …

با حاجی رفیق بودیم؛عین برادر …وقتی هوای سوریه به سرمان زدبا رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان، رفتیم سراغشگفتیم:حاجی، ما میخواهیم بیاییم سوریه!گفت:برای چی؟!گفتیم:همه دارن میرن، ماهم میخواهیم بیاییم.ما اینجا توی کرمان،همه جا پیش شما هستیماونجا چی؟خندید و گفت:تو که توی دانشگاهی، این آقا هم همینطورامروز جبهه دانشگاه مهمتر از سوریه ست!برید اونجا کار کنیدبچه های مردم رو نجات بدید، راهنمایی کنید.داوطلب سوریه زیاد داریمهر وقت نیاز شد، خبرتون میکنم …
۱


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب