نه‌تنها برای هر ایرانی، بلکه برای هر شهروند خاورمیانه که از مصائب تروریسم آمریکایی رنج و مرارت دیده است، نام سردار قاسم سلیمانی، هم‌ردیف ارزش‌های والایی همچون دلاوری و فداکاری می‌باشد. قاسم سلیمانی، این یگانه مرد تاریخ، قریب به ۲۰ سال از عمر گران‌مایه خویش را به خدمت در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاراند و شب و روز در راه صیانت از جان و مال و ناموس ملل منطقه جان‌فشانی‌ها نمود. حاج قاسم، سنین جوانی خود را در دفاع از آب‌وخاک ایران اسلامی سپری نمود و دوران میان‌سالی‌اش را در پاسداری از توده‌های مظلوم مسلمان در عراق و سوریه گذارنید.
آنچه نام درخشان قاسم سلیمانی را بر تارک زمانه ما نشاند، نقش قهرمانانه و بی‌بدیل وی در منهدم ساختن گروهک تروریستی داعش از سال ۲۰۱۴ میلادی به آن‌سو می‌باشد. گروهک صهیونیستی-آمریکایی داعش که مرتکب جنایات فجیعی در سنجار و موصل شده بود باعث بی‌خانمان گشتن میلیون‌ها شهروند عراقی و سوری و کشته شدن صدها هزار شهروند بی‌گناه گردید. می‌توان گفت که در سال ۲۰۱۵ میلادی، داعش در برابر خود هیچ مانعی برای ارتکاب اعمال غیرانسانی‌اش نمی‌دید؛ تا اینکه مردی از دل زمانه برخاست و خط بطلانی ابدی بر نام تاریک آن گروهک تروریستی و اربابان عربی و عبری‌اش کشید: سرلشگر پاسدار حاج قاسم سلیمانی.
با روشن شدن ابعاد هولناک جنایات داعش و با پذیرفتن درخواست رسمی دولت‌های سوریه و عراق مبنی بر لزوم حمایت مستشاری ایران از کارزار آن دو دولت علیه تروریسمِ تکفیری، حاج قاسم سلیمانی که روح تمامی قهرمانان ایران‌زمین همانند رستم، بابک، آرش و یعقوب لیث در وی حلول کرده بود، قهرمانانه پا به میدان نبرد گذاشت تا نه‌تنها ایرانِ اسلامی بلکه تمام ملت‌های منطقه، امنیت امروز خود را مرهون فداکاری‌های این ابرمرد زمانه باشند.
به لطف مجاهدت‌های خالصانه ژنرال قاسم سلیمانی است که می‌توان بی‌هیچ شکّی ادعا کرد که اکنون حوضه نفوذ ژئوپلیتیک ایران از کرانه‌های خلیج نیلگون فارس تا دریای مدیترانه گسترانده شده و ایران به بازیگری پرقدرت در سپهرِ سیاسی منطقه‌ی پرآشوب خاورمیانه تبدیل گشته است. فرقی که نفوذ ایرانِ اسلامی با نفوذ قدرت‌های دیگر منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای دارد در این امر نهفته است که هژمونی ایران که قاسم سلمیانی داعیه‌دار و پیش‌قراول آن بود، تماماً به نفع ملل مستضعف منطقه و نه علیه آنان طرح ریزی شده بود.
درست است که قاسم سلیمانی، از بعد نظامی، یک‌تنه، علیه داعش ظاهر شد و تمامیت پوشالی آن را تار و مار کرد، اما سردار دل‌ها کیاستِ مقتدایِ تاریخی خود، علی مرتضی (علیه‌السلام) را نیز به ارث داشت و به نیکی حامیان غربی داعش را مفتضح می‌ساخت. ژنرال سلیمانی به‌درستی انگشت اتهام را به‌سوی واشنگتن نشانه گرفت و ایالات‌متحده را به‌عنوان حامی شماره یک تروریسم داعش معرفی نمود؛ امری که بعدها وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، هیلاری کلینتون در کتاب خویش، موسوم به «گزینه‌‌های سخت»، به آن معترف گردید و اذعان نمود که این آمریکا بود که از گسترش امپراتوری اهریمنی داعش بهره می‌برد و از تروریست‌‌های تکفیری حمایت‌‌های لوژستیک و مالی به عمل می‌آورد.
سرانجام، پس از سال‌ها نبرد بی‌امان علیه تروریسم عربی-عبری داعش، سردار سلیمانی، این قهرمان تاریخ بشریت، توانست با غرور و سربلندی هرچه‌تمام‌تر، پیروزی ایرانِ اسلامی را علیه داعش و اربابان آمریکایی‌اش اعلام نماید. بدین روی جشن‌های باشکوهی در ایران و دیگر شهرهای خاورمیانه برپا گردید.
سرلشگر قاسم سلیمانی، در پیامی که در نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی به رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌‌ای (روحی و ارواحنا له الفداء) ارسال گردید، اعلام کرد که ایران توانست نقطه پایانی بر داستان هولناک داعش بگذارد. در جواب، امام خامنه‌‌ای نیز این پیروزی را به سردار قلب‌ها، قاسم سلیمانی تبریک گفته و از رشادت‌ها و فداکاری‌های بی‌شائبه ایشان تشکر نمودند.
۰
آنچه نام درخشان قاسم سلیمانی را بر تارک زمانه ما نشاند، نقش قهرمانانه و بی‌بدیل وی در منهدم ساختن گروهک تروریستی داعش از سال ۲۰۱۴ میلادی به آن‌سو می‌باشد. گروهک صهیونیستی-آمریکایی داعش که مرتکب جنایات فجیعی در سنجار و موصل شده بود باعث بی‌خانمان گشتن میلیون‌ها شهروند عراقی و سوری و کشته شدن صدها هزار شهروند بی‌گناه گردید. می‌توان گفت که در سال ۲۰۱۵ میلادی، داعش در برابر خود هیچ مانعی برای ارتکاب اعمال غیرانسانی‌اش نمی‌دید؛ تا اینکه مردی از دل زمانه برخاست و خط بطلانی ابدی بر نام تاریک آن گروهک تروریستی و اربابان عربی و عبری‌اش کشید: سرلشگر پاسدار حاج قاسم سلیمانی.
با روشن شدن ابعاد هولناک جنایات داعش و با پذیرفتن درخواست رسمی دولت‌های سوریه و عراق مبنی بر لزوم حمایت مستشاری ایران از کارزار آن دو دولت علیه تروریسمِ تکفیری، حاج قاسم سلیمانی که روح تمامی قهرمانان ایران‌زمین همانند رستم، بابک، آرش و یعقوب لیث در وی حلول کرده بود، قهرمانانه پا به میدان نبرد گذاشت تا نه‌تنها ایرانِ اسلامی بلکه تمام ملت‌های منطقه، امنیت امروز خود را مرهون فداکاری‌های این ابرمرد زمانه باشند.
به لطف مجاهدت‌های خالصانه ژنرال قاسم سلیمانی است که می‌توان بی‌هیچ شکّی ادعا کرد که اکنون حوضه نفوذ ژئوپلیتیک ایران از کرانه‌های خلیج نیلگون فارس تا دریای مدیترانه گسترانده شده و ایران به بازیگری پرقدرت در سپهرِ سیاسی منطقه‌ی پرآشوب خاورمیانه تبدیل گشته است. فرقی که نفوذ ایرانِ اسلامی با نفوذ قدرت‌های دیگر منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای دارد در این امر نهفته است که هژمونی ایران که قاسم سلمیانی داعیه‌دار و پیش‌قراول آن بود، تماماً به نفع ملل مستضعف منطقه و نه علیه آنان طرح ریزی شده بود.
درست است که قاسم سلیمانی، از بعد نظامی، یک‌تنه، علیه داعش ظاهر شد و تمامیت پوشالی آن را تار و مار کرد، اما سردار دل‌ها کیاستِ مقتدایِ تاریخی خود، علی مرتضی (علیه‌السلام) را نیز به ارث داشت و به نیکی حامیان غربی داعش را مفتضح می‌ساخت. ژنرال سلیمانی به‌درستی انگشت اتهام را به‌سوی واشنگتن نشانه گرفت و ایالات‌متحده را به‌عنوان حامی شماره یک تروریسم داعش معرفی نمود؛ امری که بعدها وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، هیلاری کلینتون در کتاب خویش، موسوم به «گزینه‌‌های سخت»، به آن معترف گردید و اذعان نمود که این آمریکا بود که از گسترش امپراتوری اهریمنی داعش بهره می‌برد و از تروریست‌‌های تکفیری حمایت‌‌های لوژستیک و مالی به عمل می‌آورد.
سرانجام، پس از سال‌ها نبرد بی‌امان علیه تروریسم عربی-عبری داعش، سردار سلیمانی، این قهرمان تاریخ بشریت، توانست با غرور و سربلندی هرچه‌تمام‌تر، پیروزی ایرانِ اسلامی را علیه داعش و اربابان آمریکایی‌اش اعلام نماید. بدین روی جشن‌های باشکوهی در ایران و دیگر شهرهای خاورمیانه برپا گردید.
سرلشگر قاسم سلیمانی، در پیامی که در نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی به رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌‌ای (روحی و ارواحنا له الفداء) ارسال گردید، اعلام کرد که ایران توانست نقطه پایانی بر داستان هولناک داعش بگذارد. در جواب، امام خامنه‌‌ای نیز این پیروزی را به سردار قلب‌ها، قاسم سلیمانی تبریک گفته و از رشادت‌ها و فداکاری‌های بی‌شائبه ایشان تشکر نمودند.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب