اطلاع داشتیم در منزل وقتی میخواست
دخترش زینب خانم را صدا کند ایشان را
به احترام صاحب نامش ارباب صدا میکرد،
روی اسم زینب ادب و غیرت خاصی داشت،
روزی که حاج قاسم مهمان منزل مان بود،
با خواهران مشورت کردیم چه کادویی برای
عمو تهیه کنیم که خوشحال بشود، بنظرمان
آمد بخاطر عشق و محبتی که به مادرشان
دارد، عکسی که در کنار مادرشان دارند را
به شکل تابلو فرش تهیه و هدیه بدهیم،
خواهر کوچکتر پیشنهاد داد شعری در خصوص
حضرت زینب سلام الله علیها تهیه و به ایشان
هدیه بدهیم و همین کار کردیم.
وقتی تابلو را دید و چشمش به نام حضرت
زینب(س) افتاد، انگار قلبش لرزید، حالت
خضوع خاصی در چهره اش بود و لبخند زنان
تشکر کرد و گفت این تابلو از دو جهت خیلی
برایم ارزشمند است ، اول اینکه هدیه فرزندان
شهید است و دوم اینکه بخاطر نام مبارک
حضرت زینب(س)...
راوی: فرزند شهید محمد شیخشعاعی
دخترش زینب خانم را صدا کند ایشان را
به احترام صاحب نامش ارباب صدا میکرد،
روی اسم زینب ادب و غیرت خاصی داشت،
روزی که حاج قاسم مهمان منزل مان بود،
با خواهران مشورت کردیم چه کادویی برای
عمو تهیه کنیم که خوشحال بشود، بنظرمان
آمد بخاطر عشق و محبتی که به مادرشان
دارد، عکسی که در کنار مادرشان دارند را
به شکل تابلو فرش تهیه و هدیه بدهیم،
خواهر کوچکتر پیشنهاد داد شعری در خصوص
حضرت زینب سلام الله علیها تهیه و به ایشان
هدیه بدهیم و همین کار کردیم.
وقتی تابلو را دید و چشمش به نام حضرت
زینب(س) افتاد، انگار قلبش لرزید، حالت
خضوع خاصی در چهره اش بود و لبخند زنان
تشکر کرد و گفت این تابلو از دو جهت خیلی
برایم ارزشمند است ، اول اینکه هدیه فرزندان
شهید است و دوم اینکه بخاطر نام مبارک
حضرت زینب(س)...
راوی: فرزند شهید محمد شیخشعاعی
نظر
ارسال نظر برای این مطلب