یک شب حاج قاسم آمد و بین نمازمغرب وعشا با بچه ها صحبت کرد.آنها حاجی را خیلی دوست داشتند.دورش حلقه زده بودند و او را می بوسیدند.حاجی هم آن ها را مورد تفقّد قرار می داد.بچه ها سراپا گوش بودند که ببینند فرمانده ی عزیزشان چه می گوید تا به آن عمل کنند.صحبت کلیدی و عاشقانه ی حاجی در مورد دین و ارزش های اسلامی بود:برادران!ما امروز علاوه بر این که باید رزمنده ی خوبی باشیم، سزاواره که مبلّغ خوبی نیز برای اسلام،قرآن،اهل بیت وامام باشیم . . .
برگرفته از کتاب بچه های حاج قاسم،خاطرات سردارحسین معروفی
۱
نظر
ارسال نظر برای این مطلب