مطالب

خاطره ای از شهید کازرونی به روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی...


دوشنبه , 30 مهر 1403
خاطره ای از شهید کازرونی به روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی...
خیلی پیش‌روی کرده بودیم چند نفر از جلو به طرف‌مان می‌آمدند و قد یکی از آنها حدود یک متر از بقیه بلندتر بود همین باعث شده بود که تا هر کدام از بچه‌ها حدسی درباره‌اش بزنند که کیست.

جلوتر که آمدند حاج مهدی را شناختم که روی شانه یکی از عراقی‌ها نشسته و اسلحه‌اش را به طرف بقیه گرفته بود با اینکه هر دو پایش زخمی شده بود اما پنج عراقی را اسیر کرده و روی شانه یکی سوار شده بود تا به خط خودی برسد.

بعداً خودش تعریف کرد که فقط یک گلوله داشته و با همان یکی از عراقی‌ها را که به طرفش حمله کرده بود می‌زند و بقیه را هم اسیر می‌کند.

در همه‌ی عملیات‌ ها هر جا کار قفل می‌شد کازرونی کلید دست ما بود او کلید لشکر بود من به جرائت قسم می خورم ذره‌ای ترس در وجود شهید کازرونی راه نداشت.

۳۰ مهر سالروز شهادت شهید مهدی کازرونی


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

فرماندهٔ کتاب‌خوان
یکشنبه , 27 آبان 1403

فرماندهٔ کتاب‌خوان

کاغذ را از دستم قاپید...
شنبه , 26 آبان 1403

کاغذ را از دستم قاپید...