روابط نزدیک جمهوری اسلامی ایران و افغانستان به سال ۱۳۵۸ برمیگردد زمانی که افغانستان توسط شوروی اشغال شد در آن زمان، همکاریهای گسترده و وسیعی صورت گرفت و جمهوری اسلامی کمکهای زیادی به نیروهای جهادی و مردمی افغانستان کرد و در سنگرهای مختلف در شمال، جنوب و مرکز افغانستان کنار افغانها چه شیعه و چه سنی ایستاد. همینطور در زمان جنگهای داخلی پس از شکست شوروی که گروههای تروریستی مثل طالبان و القاعده شکل گرفتند. در آن مقطع هم جمهوری اسلامی ایران کنار مردم افغانستان برای تأمین امنیت این کشور ایستاد. شهید سلیمانی نیز در عرصه آبادانی، پیشرفت و صلح و سازندگی در افغانستان یکی از شخصیتهای ایرانی مؤثر بود.
انتصاب سردار سلیمانی در سال ۱۳۷۶ به فرماندهی نیروی قدس تقریباً همزمان بود با برخی حوادث و اتفاقات در افغانستان، سال ۱۳۷۸ وقتی خبر رسید که طالبان حمله کرده و افغانستان بهزودی سقوط میکند، شهید سلیمانی در اولین فرصت خود را به افغانستان رساند. احمدشاه مسعود به دره پنجشیر عقبنشینی کرده بود و نیروهای طالبان میخواستند با ورود به دره، پیروزی کامل خود را اعلام کنند؛ اما با درایت شهید سلیمانی سلاح و تجهیزات توپخانهای به این منطقه رسید. توپخانهها طالبان را زیر آتش گرفتند و همین موجب ترس و فرارشان شد و افغانستان سقوط نکرد.
مجاهدین بزرگی مثل احمدشاه مسعود یا دیگر فرماندهان جهادی مقاومت افغانستان، در شرایط سخت، تنها ملجأ و پناه خود را نیروهای ایرانی میدانستند. شهید سلیمانی شناخت عمیقی از کشور افغانستان و نیروهای جهادی آن داشت و توانمندی آنها را میشناخت، لذا برای کمک به افغانها در مواجهه با گروههای تروریستی داخل این کشور به سراغ مجاهدینی رفت که سالها سابقه جنگ و جهاد داشتند و آنها را از داخل و خارج افغانستان جمع کرد و کنار هم سازماندهی کرده به آنها انگیزه داد و فهماند که کشورشان در چه وضعیتی قرار دارد و به آنها گفت که شما ایستادگی کنید ما نیز در کنار شما هستیم. لذا نیروهای جهادی تشکیلاتی قوی در افغانستان شکل دادند. آنها تأثیر بسیار زیادی در مقابله با گروههای تروریستی داخلی داشتند و میتوان گفت که حضور این نیروهای مجاهد و مبارز در کنار احمدشاه مسعود و دیگر نیروهایی که داخل افغانستان مقاومت میکردند پیروزی آنها را سرعت بخشید. بعد از حمله آمریکا به افغانستان (پس از حادثه ۱۱ سپتامبر) هم همین نیروها بودند که پایگاههای تروریستها را تسخیر کردند.
در واقع فعالیت و همکاری سپاه قدس در افغانستان از گذشته تا امروز با نیروهای مقاومت افغانستانی برای تأمین امنیت این کشور را میتوان به سه بخش تقسیم کرد؛ بخش اول مشاورهای بود؛ به این معنا که در داخل افغانستان در سنگرها و در کنار نیروهای مقاومت افغان با آنها همکاری میکردند و به آنها مشاوره نظامی میدادند. بخش دوم شامل همکاری آموزشی است که افغانستانیها چه در ایران و چه در افغانستان آموزش میدیدند و برای مقاومت و مبارزه با تروریستهای داخل کشورشان آماده میشدند. بخش سوم همکاری تدارکاتی بود؛ یعنی سپاه قدس زمینه تدارکات برای نیروهای افغانستانی در داخل افغانستان را فراهم میکرد و برایشان امکانات و تجهیزات در افغانستان مهیا میکرد.
زمانی که نیروهای تروریستی داعش در کشورهای عراق و سوریه ظهور کرده بودند و فعالیتهای تروریستیشان روزبهروز گسترش پیدا میکرد. گروههایی هم به نام داعش در مرزهای جنوبی افغانستان اعلام موجودیت کردند و این مسئله موجب نگرانی مردم افغانستان شده بود مردم اتفاقاتی که در کشورهای دیگر خصوصاً در عراق و سوریه رخ میداد را میدیدند و دچار ترس و وحشت شده بودند. حضور سپهبد شهید قاسم سلیمانی در رأس نیروهای جبهه مقاومت برای مقابله با تروریستهای تکفیری قوت قلبی برای افغانستانیها شد و بار دیگر افغانهای باغیرت را بر آن داشت که به صف مبارزه با داعش و دفاع از حرم اهلبیت بپیوندند. لشکر فاطمیون شکل گرفت، آنها از نیروهای سابق مجاهدین افغانستان بودند و قبلاً هم با سپاه قدس همکاری داشتند، رزمندگان فاطمیون نیز مانند سایر نیروهای مقاومت برایشان دفاع از اسلام مرز نمیشناخت. فاطمیون پیروزیهای بزرگی در جبهه مبارزه با داعش رقم زدند، شهید دادند و در افتخار بزرگ شکست داعش توسط نیروهای جبهه مقاومت سهیم بودند.
۰
نظر
ارسال نظر برای این مطلب