این جمله را رهبر انقلاب، فارغ از هر تعارف و اغراق، درباره حاج قاسم گفته است:
«علت آنکه شهید سلیمانی قهرمان ملت ایران شد؛ و قشرهای مختلف مردم( حتی آنهایی که تصور نمیرفت) او را تکریم و به او ابراز احساسات کردند، این بود که شهید سلیمانی تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی بود.»
انسانها به هر نقطهای از جهان که سفر کنند، با افراد مختلفی در تعاملند. این تعاملها در وهله اول، ارزش و فرهنگ کشور آنها را به نمایش میگذارد؛ گاهی ضعیفتر و گاهی قویتر. آنقدر قوی که به محض اولین تعامل، طرف مقابل میداند که از کدام کشور است. گاهی این دانستن حس انزجار به طرف مقابل میدهد، و گاهی حس تحسین. بخشی از این احساسها برمیگردد به اینکه چه اندازه ارزشهای فرهنگی والای کشور در وجود شخص نهادینه شده باشد.
حاج قاسم یکی از آن افرادی است که ارزشهای فرهنگی ایران را در اولین تعامل با دوست و دشمن به نمایش میگذاشت و تحسین همه را برمیانگیخت.
ارزشهایی که برای هرکدام میتوان زیر تیتر زد و از آن نوشت.
شجاعت و تدبیر
در طول حیات کشور ایران، شخصیتهای برجسته همواره از ارزش شجاعت و تدبیر بهرهمند بودهاند و با این روحیه توانستهاند مقابل تعدی دشمن بایستند؛ افراد برجستهای چون حاج قاسم که رهبر انقلاب درباره شجاعتش میگویند:
«هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف شجاعت نبود؛ بعضیها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن این شجاعت را ندارند. بعضیها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت. به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، بلکه در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین طور بود؛ فکر میکرد، تدبیر میکرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّالند این را میگفتم؛ رفتار او را، کارهای او را میدیدم. در عرصهی سیاست هم، شجاع بود و با تدبیر.»
یکی از همرزمان حاج قاسم درباره روحیه شجاعت ایشان، این خاطره را نقل میکند:
«زمانی که حرم مطهر حضرت زینب(س) در معرض حمله داعش قرار گرفت و گروه تروریستی داعش از اطراف خود را به حرم نزدیک، و مناطقی از آن را گلوله باران میکردند. ما در حرم حدود ۱۵ نفر بودیم که باید دفاع میکردیم. با تمام وجود تلاش و تا صبح مقاومت کردیم. و دشمن نتوانست جلو بیاید، اما صبح آن شب تمام منطقه در حلقه محاصره داعش قرار گرفت؛ و نزدیک بود سقوط کند. در آن هنگامه جنگ ۲ ماشین نظامی حلقه محاصره را شکستند و خود را به در رساندند و گفتند در را باز کنید. از شجاعت آنها تعجب کردیم که در میان آتش وارد حرم شده بودند. در را که باز کردیم سردار سلیمانی را با حدود ۱۴ نیرو دیدیم که از این حلقه آتش خود را وارد حرم کرده و فرماندهی را به دست گرفتند و تدابیر و برنامهریزیهایی کرد که توانستیم حرم را از دست ارتش داعش نجات بدهیم.»
مقاومت
نقطه کانونی شخصیت حاجی، «سردار مقاومت» بودنش است. رهبر انقلاب بارها این روحیه ایشان را تحسین کردهاند:
«شهید سلیمانی از نگاه من و تجربه من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در این مجموعه مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل آن باز کرد و آن را، هم از لحاظ معنوی مجهّز کرد، هم از لحاظ مادّی مجهّز کرد.کار اساسی شهید سلیمانی در واقع این بود. یعنی حفظ مقاومت و رشد دادن مقاومت، مجهّز کردن مقاومت، احیای مادّی و معنوی مقاومت. به اینها روحیه مییداد، معنویّات میداد، خط میداد، راه نشان میداد، گاهی دستشان را میگرفت، میبرد به آن سمتی که باید بروند از لحاظ معنوی و از لحاظ روحی. از لحاظ مادّی هم دست اینها را قوی کرد.»
اخلاص
مهمترین شاخصه وجودی که باعث موفقیت سردار شد، ایمان عمیق به خداوند و اخلاص در عمل بود. هرگز به شهرت و ثروت فکر نمیکرد و تلاش میکرد تا کارهایش به چشم خدا بیاید نه به چشم خلق خدا.
رهبر انقلاب از اخلاص سردار چنین میگوید:
«با اخلاص بود، به فکر نام و اعتبار و اینکه مردم بدانند و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است که من گمان میکنم همین اخلاص است که موجب شده خدای متعال این جور پاسخ بدهد. اینها پاسخهای دنیایی است. این احترام و تجلیل و تمجید و مانند اینها، پاداشهای دنیایی شهید سلیمانی است. حالا پاداش اخروی که اصلاً ذهن ما و عقل ما به آنجاها قد نمیدهد؛ آن خیلی بالاتر از این حرفهایی است که ماها اصلاً میتوانیم فکر کنیم، امّا همانی که در دنیا میبینیم، اینها پاداش اخلاص است؛ این هم یکی از خصوصیّات شخصی ایشان بود. باصفا بود، آدم صادقی بود، روراست بود. با اینکه در مسائل پیچیده سیاسی وارد میشد و پیش میرفت و کار میکرد و کارهای خوبی هم انجام میداد؛ امّا در عین حال آدم صاف و روراست و بیخدعه و بیتقلّبی بود؛ این خیلی مهم است؛ و در هر بخشی که کار میکرد این جوری بود.»
فداکاری
فداکاری برای مردم از هر سلیقه و طیف فکری و مذهبی، از ویژگیهای شخصیتی حاج قاسم است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند:
«روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت.»
سیدمحمد حسینی، درباره فداکاری سردار در دوران دفاع مقدس خاطرهای نقل میکند:
«یک روز که با موتور در خط مقدم حرکت میکردم، خودروی روبازِ فرماندهی شجاع؛حاج قاسم سلیمانی را دیدم که شخصاً برای تقویت روحیه بچهها و شناسایی منطقه، برای مرحله دوم عملیات آمده بود. بعثیها از ترس آغاز مرحله بعدی عملیات بیتالمقدس، به شدت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپارهها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گرد و غبار و دود غلیظی، سردار و راننده را دربر گرفت.
لحظاتی نفس در سینه حبس شد که گویا فرمانده هم به خیل شهدا پیوست! ثانیهها به کندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بینصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و به خصوص پایش اصابت کرده بود. اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ما هم با موتور در جاده مارپیچ به دنبال آن رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم. سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چند سوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشها بود. بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود میرود تا در روحیه رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد!»
شرح پرواز بگو تا سفر آغاز کنیم
ارزشهای فرهنگی حاکم بر ایران، ارزشهایی برخاسته از دل شریعت و ایمان است و هرکس به این ارزشها پایبند باشد، به جایگاه بلندی در دنیا و آخرت میرسد.
خداوند فرمود:
«از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا كردند، برخى از آنان پيمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نايل شدند] و برخى از آنان [شهادت را] انتظار مىبرند و هيچ تغيير و تبديلى [در پيمانشان] ندادهاند.»
اینک نوبت نسل تربیت یافته مکتب شهید سلیمانی است که با پایبندی به ارزشهای فرهنگی ایران، به پا خیزند و پرچم ایران را بر فراز جهان به اهتزاز درآورند.
«علت آنکه شهید سلیمانی قهرمان ملت ایران شد؛ و قشرهای مختلف مردم( حتی آنهایی که تصور نمیرفت) او را تکریم و به او ابراز احساسات کردند، این بود که شهید سلیمانی تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی بود.»
انسانها به هر نقطهای از جهان که سفر کنند، با افراد مختلفی در تعاملند. این تعاملها در وهله اول، ارزش و فرهنگ کشور آنها را به نمایش میگذارد؛ گاهی ضعیفتر و گاهی قویتر. آنقدر قوی که به محض اولین تعامل، طرف مقابل میداند که از کدام کشور است. گاهی این دانستن حس انزجار به طرف مقابل میدهد، و گاهی حس تحسین. بخشی از این احساسها برمیگردد به اینکه چه اندازه ارزشهای فرهنگی والای کشور در وجود شخص نهادینه شده باشد.
حاج قاسم یکی از آن افرادی است که ارزشهای فرهنگی ایران را در اولین تعامل با دوست و دشمن به نمایش میگذاشت و تحسین همه را برمیانگیخت.
ارزشهایی که برای هرکدام میتوان زیر تیتر زد و از آن نوشت.
شجاعت و تدبیر
در طول حیات کشور ایران، شخصیتهای برجسته همواره از ارزش شجاعت و تدبیر بهرهمند بودهاند و با این روحیه توانستهاند مقابل تعدی دشمن بایستند؛ افراد برجستهای چون حاج قاسم که رهبر انقلاب درباره شجاعتش میگویند:
«هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف شجاعت نبود؛ بعضیها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن این شجاعت را ندارند. بعضیها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت. به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، بلکه در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین طور بود؛ فکر میکرد، تدبیر میکرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّالند این را میگفتم؛ رفتار او را، کارهای او را میدیدم. در عرصهی سیاست هم، شجاع بود و با تدبیر.»
یکی از همرزمان حاج قاسم درباره روحیه شجاعت ایشان، این خاطره را نقل میکند:
«زمانی که حرم مطهر حضرت زینب(س) در معرض حمله داعش قرار گرفت و گروه تروریستی داعش از اطراف خود را به حرم نزدیک، و مناطقی از آن را گلوله باران میکردند. ما در حرم حدود ۱۵ نفر بودیم که باید دفاع میکردیم. با تمام وجود تلاش و تا صبح مقاومت کردیم. و دشمن نتوانست جلو بیاید، اما صبح آن شب تمام منطقه در حلقه محاصره داعش قرار گرفت؛ و نزدیک بود سقوط کند. در آن هنگامه جنگ ۲ ماشین نظامی حلقه محاصره را شکستند و خود را به در رساندند و گفتند در را باز کنید. از شجاعت آنها تعجب کردیم که در میان آتش وارد حرم شده بودند. در را که باز کردیم سردار سلیمانی را با حدود ۱۴ نیرو دیدیم که از این حلقه آتش خود را وارد حرم کرده و فرماندهی را به دست گرفتند و تدابیر و برنامهریزیهایی کرد که توانستیم حرم را از دست ارتش داعش نجات بدهیم.»
مقاومت
نقطه کانونی شخصیت حاجی، «سردار مقاومت» بودنش است. رهبر انقلاب بارها این روحیه ایشان را تحسین کردهاند:
«شهید سلیمانی از نگاه من و تجربه من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در این مجموعه مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل آن باز کرد و آن را، هم از لحاظ معنوی مجهّز کرد، هم از لحاظ مادّی مجهّز کرد.کار اساسی شهید سلیمانی در واقع این بود. یعنی حفظ مقاومت و رشد دادن مقاومت، مجهّز کردن مقاومت، احیای مادّی و معنوی مقاومت. به اینها روحیه مییداد، معنویّات میداد، خط میداد، راه نشان میداد، گاهی دستشان را میگرفت، میبرد به آن سمتی که باید بروند از لحاظ معنوی و از لحاظ روحی. از لحاظ مادّی هم دست اینها را قوی کرد.»
اخلاص
مهمترین شاخصه وجودی که باعث موفقیت سردار شد، ایمان عمیق به خداوند و اخلاص در عمل بود. هرگز به شهرت و ثروت فکر نمیکرد و تلاش میکرد تا کارهایش به چشم خدا بیاید نه به چشم خلق خدا.
رهبر انقلاب از اخلاص سردار چنین میگوید:
«با اخلاص بود، به فکر نام و اعتبار و اینکه مردم بدانند و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است که من گمان میکنم همین اخلاص است که موجب شده خدای متعال این جور پاسخ بدهد. اینها پاسخهای دنیایی است. این احترام و تجلیل و تمجید و مانند اینها، پاداشهای دنیایی شهید سلیمانی است. حالا پاداش اخروی که اصلاً ذهن ما و عقل ما به آنجاها قد نمیدهد؛ آن خیلی بالاتر از این حرفهایی است که ماها اصلاً میتوانیم فکر کنیم، امّا همانی که در دنیا میبینیم، اینها پاداش اخلاص است؛ این هم یکی از خصوصیّات شخصی ایشان بود. باصفا بود، آدم صادقی بود، روراست بود. با اینکه در مسائل پیچیده سیاسی وارد میشد و پیش میرفت و کار میکرد و کارهای خوبی هم انجام میداد؛ امّا در عین حال آدم صاف و روراست و بیخدعه و بیتقلّبی بود؛ این خیلی مهم است؛ و در هر بخشی که کار میکرد این جوری بود.»
فداکاری
فداکاری برای مردم از هر سلیقه و طیف فکری و مذهبی، از ویژگیهای شخصیتی حاج قاسم است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند:
«روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت.»
سیدمحمد حسینی، درباره فداکاری سردار در دوران دفاع مقدس خاطرهای نقل میکند:
«یک روز که با موتور در خط مقدم حرکت میکردم، خودروی روبازِ فرماندهی شجاع؛حاج قاسم سلیمانی را دیدم که شخصاً برای تقویت روحیه بچهها و شناسایی منطقه، برای مرحله دوم عملیات آمده بود. بعثیها از ترس آغاز مرحله بعدی عملیات بیتالمقدس، به شدت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپارهها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گرد و غبار و دود غلیظی، سردار و راننده را دربر گرفت.
لحظاتی نفس در سینه حبس شد که گویا فرمانده هم به خیل شهدا پیوست! ثانیهها به کندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بینصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و به خصوص پایش اصابت کرده بود. اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ما هم با موتور در جاده مارپیچ به دنبال آن رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم. سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چند سوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشها بود. بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود میرود تا در روحیه رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد!»
شرح پرواز بگو تا سفر آغاز کنیم
ارزشهای فرهنگی حاکم بر ایران، ارزشهایی برخاسته از دل شریعت و ایمان است و هرکس به این ارزشها پایبند باشد، به جایگاه بلندی در دنیا و آخرت میرسد.
خداوند فرمود:
«از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا كردند، برخى از آنان پيمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نايل شدند] و برخى از آنان [شهادت را] انتظار مىبرند و هيچ تغيير و تبديلى [در پيمانشان] ندادهاند.»
اینک نوبت نسل تربیت یافته مکتب شهید سلیمانی است که با پایبندی به ارزشهای فرهنگی ایران، به پا خیزند و پرچم ایران را بر فراز جهان به اهتزاز درآورند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب