مطالب

بسیجی هنوز می خورد و می خوابد


پنج شنبه , 11 اسفند 1401
بسیجی هنوز می خورد و می خوابد

وقتی صحبت از بسیج به میان می‌آید، با خوانش‌های متفاوتی روبرو می‌شویم که هر یک ذهنیت‌های متفاوتی را شکل می‌دهد. گروهی که قبل از درک معنای بسیج به لفظ رسیده‌اند. همان‌هایی که فقط سودای کارت فعالش را در سر می‌پرورانند تا از قِبَل آن گرهی را در جایی باز کنند. چند ماهی کسری خدمت، تخفیف دندان‌پزشکی یا وامی با درصد کم بگیرند. این افراد با درکی معیوب، بجای خدمت، بسیج را به خدمت گرفته‌اند. شکل‌گیری چنین فهم ناقصی از بسیج را باید در ساختار معیوبی جستجو کرد که گزارش‌محور بوده و یک نهاد مردمی را که از ابتکارات انقلاب اسلامی است، ذیل ساختارهای مدرن سازمانی چپانده است. خوانش دیگری که محصول نفوذ سکولاریسم در بخشی از بدنه‌ی بسیج است، دین را تنها در احکام فردی و رعایت ظواهر شرعی خلاصه می‌کند و پایگاه‌های بسیج  را تنها محملی برای آموزش قرآن، احکام و پاره‌ای از مهارت‌ها می‌داند. ساده‌انگارانه است که تصور کنیم شکل‌گیری چنین ذهنیت‌هایی از بسیج تصادفی است. وجود چنین تصوراتی حاصل تلاش‌هایی چندین ساله است که همواره کوشیده ماهیت‌های انقلابی را استحاله و واژه‌ها را تهی از معنا کند. اسلام آمریکایی را جایگزین اسلام ناب محمدی کند.کاخ‌نشین را تکریم و کوخ‌نشین را تحقیر کند و تا تحریف امام راحل (ره) پیش رود.



 خوانش اصیلی که بسیج را درست درک و معنا کرده، خوانش همان کسی است که آن را ابداع کرده است. کسی که در  پیام آذر ۶۷ خودش می‌گوید: «مملکتی که با استکبار و پول‌پرستی و تحجرگرایی و مقدس‌مآبی مخالف است، همه‌ی افرادش بسیجی است.» پیامی که مهر ابطال بر تمام غیریت‌های دیگر می‌زند و اسلام سیاسی و مبارزاتی را دال مرکزی بسیج می‌داند. بر مبنای چنین فهم اصیلی از معنای بسیج است که سرباز خلف روح‌الله، سردار شهید سلیمانی نیز در نامه‌اش خطاب به بسیجیان اولین اصل بسیجی بودن را حفظ جمهوری اسلامی می‌داند: «بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید.» جمهوری اسلامی که سیاستش عین دیانتش است.  چنین فهمی که دیانت را گره خورده با سیاست می‌داند، به یقین خواهد دانست توجه به احکام فردی برای یک بسیجی لازم اما متوقف شدن در آن کافی نیست. بسیجی واقعی فردی ذوابعاد است که خود را در هر دو ساحت فردی و اجتماعی مکلف می‌داند. سردار سلیمانی نیز که اصل اول بسیجی بودن را حفاظت از جمهوری اسلامی بیان می‌کند، به اصول دیگری چون توجه خاص به حلال و حرام خدا، احترام به والدین و اهتمام به نماز شب تأکید دارد؛ اصولی که عدم پایبندی به آن یقینا سد راه دفاع از جمهوری اسلامی خواهد شد. چراکه به تعبیر امام راحل (ره) «بسیج لشکر مخلص خدا است» و اخلاص نیازمند خودسازی در تمام این ساحت‌ها است.



 بسیجی یعنی چهره‌ای کبود با بدنی زخمیِ گلوله با رد تایرهای سمند روی بدنش و نقش گلوله‌های ساچمه‌ای روی صورتش. بسیجی یعنی «محمد حسین حدادیان»، همان که در قلب تهران به شیوه‌ی داعشی‌ها و به دست دراویش گنابادی به شهادت رسید. او که به گفته‌ی مادرش «هم اهل نماز اول وقت، زیارت عاشورا و هیئت بود و هم دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری و دغدغه‌اش حفظ دستاورد‌های نظام. جریان‌های باطل را خوب می‌شناخت و آگاه به امور بود.» این تصویر همان تصویر واقعی از بسیجی است که برخاسته از خوانش دقیق روح‌الله و سرباز فداکارش شهید سلیمانی است. همان ماهیتی که دندان‌های از غیظ و غضب به هم فشرده را نسبت به نام بسیج حساس کرده، آنها را ولایت معاش خوانده و مفت‌خور خطاب می‌کند. همان تفکری که وقتی شجره‌ی خبیثه‌ی ضد انقلاب در برابرش قرار می‌گیرد، در اوج سبعیت و سر صبر آرمانش را در کف خیابان ذبح می‌کند؛ آرمانی که نمی‌میرد بل‌که «ذبح عظیم» می‌شود. درود خدا بر روح‌الله که نهادی اینچنین اصیل را پایه‌گذاری کرد که با وجود تمام تحریف‌ها، دشمنی‌ها و نفوذها هنوز می‌خورد و می‌خوابد! گلوله می‌خورد و آرام می‌خوابد تا پرچم اسلام در اهتزاز باشد وکشورش در اقتدار.
۰


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.

نظر

ارسال نظر برای این مطلب