مبارزه با استکبار؛ همهجا، همیشه
هر جا صحبت از مبارزه با استکبار و ظلم است افرادی شاخص وجود دارند که نامشان به ذهن میآید. این افراد نظیر شهید سلیمانی و سایر شهدای مبارزه با تروریسم گاهی نامهایشان در کنار چهرههای بینالمللی قرار میگیرد؛ افرادی نظیر چگوارا، چاوز و...که در مقاطعی از عمر خود به عنوان یک مبارز تماموقت در برابر خودخواهیهای آمریکا ایستادند.
در این نوشته قصد داریم به برخی از نکات و تشابههای بزرگ سردار ایرانی، حاج قاسم سلیمانی و هوگوچاوز بپردازیم.
یک خط معرفی
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش کلیدی در گسترش نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه از طریق دیپلماسی و عملیات نظامی داشت و بهعنوان "قهرمان ملی" در ایران شناخته میشود، مخصوصاً پس از مبارزهی مؤثر با داعش.
او همچنین شخصیتی فراتر از عنصری نظامی، با نقش سیاسی و امنیتی در سطح ملی و فراملی محسوب میشود. که هنوز هم تأثیر این نفوذ و شخصیت کاریزماتیک برای ما محسوس است.
تفکر شیعی با محور مقاومت در برابر نفوذ غرب، مخصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی، تأکید بر وحدت مسلمانان و حمایت از جنبشهای مقاومت در منطقه از جمله نکات مهم شخصیتی حاج قاسم بود.
از سوی دیگر چاوز رئیسجمهور ونزوئلا از ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ بود که به عنوان بنیانگذار جنبش بولیواریسم و "سوسیالیسم قرن ۲۱" شناخته میشود. شخصیتی کاریزماتیک که در میان فقرا بسیار محبوب بود. این در حالی است که او یک نظامی بود که وارد عرصه سیاست شد و سپس با رأی مردمی قدرت گرفت.
گفته میشود او ایدئولوژی ضد امپریالیستی داشت و از نظر گرایش، چپگرای الهامگرفته از سیمون بولیوار بود که تأکید بر اتحاد کشورهای آمریکای لاتین در برابر نفوذ آمریکا به مبارزه میپرداخت.
تأثیر بر دنیا
شهید سلیمانی یک مهره کلیدی در راهبرد منطقهای ایران و به تعبیری معمار اتحاد مسلمانان از ایران تا لبنان و یمن بود که تأثیرگذاری عمیقی را در معادلات سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان داشت.
چاوز نیز در دوران حیات خود به عنوان رهبر ضدآمریکایی آمریکای لاتین، و متحد اصلی کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی به شمار میرفت و بانی اتحادهای منطقهای مانند آلبا (ALBA) و پتروکارابه بود.
سبک رهبری
کار حاج قاسم، نفوذ بر دلها بود. هم مردم و هم نیروهای مبارز در منطقه از ملیتهای مختلف و حتی بسیاری از چهرههای نظامی، امنیتی و سیاسی دنیا به او علاقه داشته و دارند.
او رهبری میدانی، شخصیتی متواضع با ارتباط نزدیک با نیروهای جبهه و در پشت صحنه، بانفوذ غیررسمی اما بسیار قوی و در عرصه سیاست داخلی و خارجی نیز به نوبه خود مؤثر بود.
چاوز نیز به عنوان یک رهبر ملی و با توجه به فرهنگ و جغرافیای غرب به عنوان رهبری پر سر و صدا و سخنرانی مشهور، برنامه تلویزیونی هفتگی داشت و به عنوان نماد مردمی شناخته میشد.
نوع مبارزه
هر دو شخصیت در زمانه خود نمایندگان نوعی مقاومت در برابر هژمونی آمریکا بودند. شهید سلیمانی از مسیر نظامی، دیپلماتیک و امنیتی تلاش کرد تا دشمن آمریکایی و نیروهای نیابتی آنها در منطقه بهویژه داعش خونخوار را از منطقه بیرون کند، که در نهایت به دست شقیترین دشمنان خدا، جایی بیرون از مرزهای ایران اسلامی توسط آمریکای جنایتکار به شهادت رسید.
چاوز نیز از مسیر سیاسی و ایدئولوژیک تلاش کرد تا در حد مقدوارت و بضاعت خود برای مردمش کاری را انجام دهد که با توجه به همین اقدامات در تاریخ ماندگار شد. او با بیماری مشکوک از دنیا رفت و این موضوع نشان میدهد که احتمال ترور او با استفاده از روشهای بیولوژیک وجود دارد.
جمعبندی
تاریخ نشان میدهد که مبارزه با آمریکا هزینه دارد. بسیاری از کشورها و نمایندگان آنها یعنی رهبرانشان از جمله رهبران سیاسی، نظامی و... نمیتوانند این هزینه را بدهند و به همین خاطر در میانه یا ابتدای راه از مبارزه پیشمان میشوند.
این در حالی است که افرادی نظیر شهید سلیمانی عمر خود را در راه مبارزه با استکبار و ظلم صرف نمودند و در پایان خداوند متعال اجرشان را با شهادت به آنها اعطا کرد.
محمد جواد قائدی
هر جا صحبت از مبارزه با استکبار و ظلم است افرادی شاخص وجود دارند که نامشان به ذهن میآید. این افراد نظیر شهید سلیمانی و سایر شهدای مبارزه با تروریسم گاهی نامهایشان در کنار چهرههای بینالمللی قرار میگیرد؛ افرادی نظیر چگوارا، چاوز و...که در مقاطعی از عمر خود به عنوان یک مبارز تماموقت در برابر خودخواهیهای آمریکا ایستادند.
در این نوشته قصد داریم به برخی از نکات و تشابههای بزرگ سردار ایرانی، حاج قاسم سلیمانی و هوگوچاوز بپردازیم.
یک خط معرفی
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش کلیدی در گسترش نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه از طریق دیپلماسی و عملیات نظامی داشت و بهعنوان "قهرمان ملی" در ایران شناخته میشود، مخصوصاً پس از مبارزهی مؤثر با داعش.
او همچنین شخصیتی فراتر از عنصری نظامی، با نقش سیاسی و امنیتی در سطح ملی و فراملی محسوب میشود. که هنوز هم تأثیر این نفوذ و شخصیت کاریزماتیک برای ما محسوس است.
تفکر شیعی با محور مقاومت در برابر نفوذ غرب، مخصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی، تأکید بر وحدت مسلمانان و حمایت از جنبشهای مقاومت در منطقه از جمله نکات مهم شخصیتی حاج قاسم بود.
از سوی دیگر چاوز رئیسجمهور ونزوئلا از ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ بود که به عنوان بنیانگذار جنبش بولیواریسم و "سوسیالیسم قرن ۲۱" شناخته میشود. شخصیتی کاریزماتیک که در میان فقرا بسیار محبوب بود. این در حالی است که او یک نظامی بود که وارد عرصه سیاست شد و سپس با رأی مردمی قدرت گرفت.
گفته میشود او ایدئولوژی ضد امپریالیستی داشت و از نظر گرایش، چپگرای الهامگرفته از سیمون بولیوار بود که تأکید بر اتحاد کشورهای آمریکای لاتین در برابر نفوذ آمریکا به مبارزه میپرداخت.
تأثیر بر دنیا
شهید سلیمانی یک مهره کلیدی در راهبرد منطقهای ایران و به تعبیری معمار اتحاد مسلمانان از ایران تا لبنان و یمن بود که تأثیرگذاری عمیقی را در معادلات سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان داشت.
چاوز نیز در دوران حیات خود به عنوان رهبر ضدآمریکایی آمریکای لاتین، و متحد اصلی کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی به شمار میرفت و بانی اتحادهای منطقهای مانند آلبا (ALBA) و پتروکارابه بود.
سبک رهبری
کار حاج قاسم، نفوذ بر دلها بود. هم مردم و هم نیروهای مبارز در منطقه از ملیتهای مختلف و حتی بسیاری از چهرههای نظامی، امنیتی و سیاسی دنیا به او علاقه داشته و دارند.
او رهبری میدانی، شخصیتی متواضع با ارتباط نزدیک با نیروهای جبهه و در پشت صحنه، بانفوذ غیررسمی اما بسیار قوی و در عرصه سیاست داخلی و خارجی نیز به نوبه خود مؤثر بود.
چاوز نیز به عنوان یک رهبر ملی و با توجه به فرهنگ و جغرافیای غرب به عنوان رهبری پر سر و صدا و سخنرانی مشهور، برنامه تلویزیونی هفتگی داشت و به عنوان نماد مردمی شناخته میشد.
نوع مبارزه
هر دو شخصیت در زمانه خود نمایندگان نوعی مقاومت در برابر هژمونی آمریکا بودند. شهید سلیمانی از مسیر نظامی، دیپلماتیک و امنیتی تلاش کرد تا دشمن آمریکایی و نیروهای نیابتی آنها در منطقه بهویژه داعش خونخوار را از منطقه بیرون کند، که در نهایت به دست شقیترین دشمنان خدا، جایی بیرون از مرزهای ایران اسلامی توسط آمریکای جنایتکار به شهادت رسید.
چاوز نیز از مسیر سیاسی و ایدئولوژیک تلاش کرد تا در حد مقدوارت و بضاعت خود برای مردمش کاری را انجام دهد که با توجه به همین اقدامات در تاریخ ماندگار شد. او با بیماری مشکوک از دنیا رفت و این موضوع نشان میدهد که احتمال ترور او با استفاده از روشهای بیولوژیک وجود دارد.
جمعبندی
تاریخ نشان میدهد که مبارزه با آمریکا هزینه دارد. بسیاری از کشورها و نمایندگان آنها یعنی رهبرانشان از جمله رهبران سیاسی، نظامی و... نمیتوانند این هزینه را بدهند و به همین خاطر در میانه یا ابتدای راه از مبارزه پیشمان میشوند.
این در حالی است که افرادی نظیر شهید سلیمانی عمر خود را در راه مبارزه با استکبار و ظلم صرف نمودند و در پایان خداوند متعال اجرشان را با شهادت به آنها اعطا کرد.
محمد جواد قائدی
نظر
ارسال نظر برای این مطلب