بررسی ویژگی های مدیر مسلمان از نظر امام علیهالسلام در مکتب سردار سلیمانی
شاخصهای مدیریت از دیدگاه اسلام، شاخصهایی دقیق و فراگیر هستند. به تعبیر دقیقتر این شاخصها برای همهی زمانها تعریف شده و برای همه کاربردی هست. شاخصهای یاد شده که هم در آینه کتاب الهی ما قرآن و هم در سخنان اهل بیت علیهمالسلام موجود هستند منابعی مهم برای مدیران ما به شمار میروند.
یکی از منابع قابل توجه دیگر، سیره پیامبر صلواتالله علیه و اهل بیت علیهم السلام است. این بخش از سیره بزرگان ما بهویژه در دورانی که خودشان نیز حاکم جامعه بودهاند بسیار جالب، دقیق و کاربردی است چون کاملاً عملی و به صورت کاربردی و گاهی اوقات در قالب مثالهای واقعی برای ما تبیین شدهاند.
نمود این درسآموختهها را در کلام و رفتار بزرگان انقلاب اسلامی از جمله امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری و شخصیتهایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی میبینیم.
در این کوتاهسخن قصد داریم به گوشهای از ابعاد این موضوع در سیره شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازیم:
1- امانتداری: در خطبه 52 نهج البلاغه نقل شده که حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست؛ بلکه امانتی بر گردن تو است.» این یعنی مدیریت بهعنوان امانتی الهی است، و باید با دقت و صداقت توسط مدیر حفظ شود.
وقتی خاطرات مختلفی که از شهید سلیمانی را میخوانیم میبینیم نقلهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از مصادیق آن رعایت حقوق بیتالمال و امکاناتی است که در اختیار ایشان قرار گرفته بود. حساسیت ایشان حتی در مورد همه امکانات سازمان بود و ایشان هم با مناسبت و هم بیمناسبت نسبت به این موضوع به دوستان و همکاران خود تذکر میدادند.
2- عدالتمحوری: اجرای عدالت در تمامی امور و پرهیز از تبعیض از وظایف اصلی مدیر مسلمان است. هیچکدام از ما داستان امیرالمومنین با عقیل را فراموش نمیکنیم. حضرت در خطبه 224 میفرمایند: «به خدا سوگند عقیل را در نهایت بینوایى دیدم. از من خواست تا یک صاع از گندم شما مردم را به او ببخشم. در حالى که فرزندانش را از شدت فقر آشفتهموى و گردآلود با چهرهاى نیلین مىدیدم. چند بار نزد من آمد و خواهش خود مکرر کرد و من همچنان به او گوش مىدادم و او پنداشت که دینم را به او مىفروشم، و شیوه خویش وا مىگذارم، و از پى هواى او مىروم. پس پاره آهنى را در آتش گداختم و تا مگر عبرت گیرد، به تنش نزدیک کردم. عقیل همانند بیمارى ناله سر داد، و بیم آن بود که از حرارتش بسوزد. گفتم: اى عقیل نوحهگران در عزایت بگریند، آیا از حرارت آهنى که انسانى به بازیچه گداخته است مىنالى و مرا از آتشى که خداوند جبار به خشم خود افروخته بیمى نباشد؟ تو از این درد مى نالى و من از حرارت آتش ننالم؟» و به راستی شهید سلیمانی هم یارای عدالت و به دنبال گرفتن حق مظلوم از ظالم بود.
3- اخلاص در عمل: انجام کارها با نیت خالصانه و برای رضای خداوند، بدون توجه به منافع شخصی یک معنی از اخلاص است که در سیره امیرالمومنین به خوبی دیده میشود. رهبری در مورد این خصوصیت حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «شاید در زندگی علیبنابیطالب هم اخلاص جوهر و روح کار آن حضرت بود؛ یعنی کار را فقط برای رضای خدا و برطبق تکلیف الهی و اسلامی و بدون هیچ انگیزه شخصی و نفسانی و امثال اینها انجام میداد. به گمان اینجانب، در باب شخصیت امیرالمؤمنین، اصل قضیه این است. امیرالمؤمنین این اخلاص را از دوران کودکی و نوجوانی که اسلام را از پیامبر قبول کرد، و سختیهای آن را به جان خرید، نشان داد. او برای خدا از آسایش محترمانه یک آقازاده قریشی صرف نظر کرد و در طول سیزده سال، مبارزات خود را در کنار پیامبر ادامه داد، و بعد هم ماجرای خوابیدن آن بزرگوار در جای پیامبر در شبی که رسول اکرم از مکه به طرف مدینه هجرت کردند. این خوابیدن امیرالمؤمنین در جای پیامبر، از جملهی کارهایی است که اگر کسی تدبر بکند، درمییابد که بزرگترین فداکاری است که یک انسان میتواند از خود نشان بدهد؛ یعنی به طور قاطع تسلیم مرگ شدن.»
شهید سلیمانی نیز به تأسی از مولای خود همین راه را ادامه داد؛ راهی که حتی حاضر نشد در پایان آن روی خانه ابدیاش چیزی بنویسند که در مدحش باشد. خودش وصیت کرد که روی قبرم بنویسید: سرباز قاسم سلیمانی...
4- شجاعت و قاطعیت: توانایی تصمیمگیریهای سخت و ایستادگی در برابر مشکلات و دشمنان یعنی همان شجاعت. حضرت، نمادی از شجاعت بودند و در وهلههای مختلف از جمله همان لیلهالمبیت که در بالا به آن اشاره شد یا در مراحل دیگری یاری اسلام، این صفت را به کاملی از خود نشان دادند.
شهید سلیمانی نیز این خصلت را در مراحل مختلف پس از انقلاب، چه در زمان جنگ و چه پس از آن در غائله جنوب شرق کشور، و چه در غائلههای دیگر از جمله مبارزه با تروریستهای تکفیری به خوبی نشان داد. یادتان هست که آقای اصغر در خط مقدم به حاج قاسم التماس میکرد که جلو نرو! خطرناک است و حاج قاسم جواب میداد: آقای اصغر مرا از گلوله میترسانی؟!
5- تواضع و فروتنی: برخورد متواضعانه با مردم و پرهیز از تکبر و خودبینی یکی از مهمترین صفات امیرالمومنین بود. حضرت همانطور که در برابر دشمن، برخوردی شجاعانه میفرمود با دوستان در کمال تواضع رفتار میکرد. به طور نمونه رفتار ایشان با کودکان یا برخورد مهربانانه ایشان با اصحاب، رفتارهایی است که در تاریخ ماندگار شده و قصههای مختلفی از آن در تاریخ نقل شده است.
شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت. علیرغم مشغلههای زیاد، دائماً حال آنها را میپرسید، به آنها هدیه میداد یا به فراخور موضوع و مناسبت به سرکشی از آنها میپرداخت. هیچوقت تاریخ و حافظه مردم فراموش نمیکند که حاج قاسم، در حال نماز خواندن، گلی که آن کودک به سمتش گرفت را به مهربانی از او دریافت کرد.
جمعبندی
ما در این کوتاهسخن، فقط توانستیم به چند مورد از مواردی اشاره کنیم که در سیره حضرت علی علیهالسلام و سرباز مکتب ایشان شهید سلیمانی به وضوح پیداست. همین موارد بهانه خوبی برای مدیران نظام اسلامی در همه سطوح است تا با پیروی از سیره مولای متقیان، از نظر تأثیرگذاری و خدمت به افرادی نظیر شهید سلیمانی تبدیل شوند تا این انقلاب را در مسیر تشکیل حکومت امام زمان عجلالله، با سرعت بیشتری هدایت کنند.
بررسی ویژگی های مدیر مسلمان از نظر امام علیهالسلام در مکتب سردار سلیمانی
محمد جواد قائدی
قالب: یاددشت
جمله شاخص: شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت.
شاخصهای مدیریت از دیدگاه اسلام، شاخصهایی دقیق و فراگیر هستند. به تعبیر دقیقتر این شاخصها برای همهی زمانها تعریف شده و برای همه کاربردی هست. شاخصهای یاد شده که هم در آینه کتاب الهی ما قرآن و هم در سخنان اهل بیت علیهمالسلام موجود هستند منابعی مهم برای مدیران ما به شمار میروند.
یکی از منابع قابل توجه دیگر، سیره پیامبر صلواتالله علیه و اهل بیت علیهم السلام است. این بخش از سیره بزرگان ما بهویژه در دورانی که خودشان نیز حاکم جامعه بودهاند بسیار جالب، دقیق و کاربردی است چون کاملاً عملی و به صورت کاربردی و گاهی اوقات در قالب مثالهای واقعی برای ما تبیین شدهاند.
نمود این درسآموختهها را در کلام و رفتار بزرگان انقلاب اسلامی از جمله امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری و شخصیتهایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی میبینیم.
در این کوتاهسخن قصد داریم به گوشهای از ابعاد این موضوع در سیره شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازیم:
1- امانتداری: در خطبه 52 نهج البلاغه نقل شده که حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست؛ بلکه امانتی بر گردن تو است.» این یعنی مدیریت بهعنوان امانتی الهی است، و باید با دقت و صداقت توسط مدیر حفظ شود.
وقتی خاطرات مختلفی که از شهید سلیمانی را میخوانیم میبینیم نقلهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از مصادیق آن رعایت حقوق بیتالمال و امکاناتی است که در اختیار ایشان قرار گرفته بود. حساسیت ایشان حتی در مورد همه امکانات سازمان بود و ایشان هم با مناسبت و هم بیمناسبت نسبت به این موضوع به دوستان و همکاران خود تذکر میدادند.
2- عدالتمحوری: اجرای عدالت در تمامی امور و پرهیز از تبعیض از وظایف اصلی مدیر مسلمان است. هیچکدام از ما داستان امیرالمومنین با عقیل را فراموش نمیکنیم. حضرت در خطبه 224 میفرمایند: «به خدا سوگند عقیل را در نهایت بینوایى دیدم. از من خواست تا یک صاع از گندم شما مردم را به او ببخشم. در حالى که فرزندانش را از شدت فقر آشفتهموى و گردآلود با چهرهاى نیلین مىدیدم. چند بار نزد من آمد و خواهش خود مکرر کرد و من همچنان به او گوش مىدادم و او پنداشت که دینم را به او مىفروشم، و شیوه خویش وا مىگذارم، و از پى هواى او مىروم. پس پاره آهنى را در آتش گداختم و تا مگر عبرت گیرد، به تنش نزدیک کردم. عقیل همانند بیمارى ناله سر داد، و بیم آن بود که از حرارتش بسوزد. گفتم: اى عقیل نوحهگران در عزایت بگریند، آیا از حرارت آهنى که انسانى به بازیچه گداخته است مىنالى و مرا از آتشى که خداوند جبار به خشم خود افروخته بیمى نباشد؟ تو از این درد مى نالى و من از حرارت آتش ننالم؟» و به راستی شهید سلیمانی هم یارای عدالت و به دنبال گرفتن حق مظلوم از ظالم بود.
3- اخلاص در عمل: انجام کارها با نیت خالصانه و برای رضای خداوند، بدون توجه به منافع شخصی یک معنی از اخلاص است که در سیره امیرالمومنین به خوبی دیده میشود. رهبری در مورد این خصوصیت حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «شاید در زندگی علیبنابیطالب هم اخلاص جوهر و روح کار آن حضرت بود؛ یعنی کار را فقط برای رضای خدا و برطبق تکلیف الهی و اسلامی و بدون هیچ انگیزه شخصی و نفسانی و امثال اینها انجام میداد. به گمان اینجانب، در باب شخصیت امیرالمؤمنین، اصل قضیه این است. امیرالمؤمنین این اخلاص را از دوران کودکی و نوجوانی که اسلام را از پیامبر قبول کرد، و سختیهای آن را به جان خرید، نشان داد. او برای خدا از آسایش محترمانه یک آقازاده قریشی صرف نظر کرد و در طول سیزده سال، مبارزات خود را در کنار پیامبر ادامه داد، و بعد هم ماجرای خوابیدن آن بزرگوار در جای پیامبر در شبی که رسول اکرم از مکه به طرف مدینه هجرت کردند. این خوابیدن امیرالمؤمنین در جای پیامبر، از جملهی کارهایی است که اگر کسی تدبر بکند، درمییابد که بزرگترین فداکاری است که یک انسان میتواند از خود نشان بدهد؛ یعنی به طور قاطع تسلیم مرگ شدن.»
شهید سلیمانی نیز به تأسی از مولای خود همین راه را ادامه داد؛ راهی که حتی حاضر نشد در پایان آن روی خانه ابدیاش چیزی بنویسند که در مدحش باشد. خودش وصیت کرد که روی قبرم بنویسید: سرباز قاسم سلیمانی...
4- شجاعت و قاطعیت: توانایی تصمیمگیریهای سخت و ایستادگی در برابر مشکلات و دشمنان یعنی همان شجاعت. حضرت، نمادی از شجاعت بودند و در وهلههای مختلف از جمله همان لیلهالمبیت که در بالا به آن اشاره شد یا در مراحل دیگری یاری اسلام، این صفت را به کاملی از خود نشان دادند.
شهید سلیمانی نیز این خصلت را در مراحل مختلف پس از انقلاب، چه در زمان جنگ و چه پس از آن در غائله جنوب شرق کشور، و چه در غائلههای دیگر از جمله مبارزه با تروریستهای تکفیری به خوبی نشان داد. یادتان هست که آقای اصغر در خط مقدم به حاج قاسم التماس میکرد که جلو نرو! خطرناک است و حاج قاسم جواب میداد: آقای اصغر مرا از گلوله میترسانی؟!
5- تواضع و فروتنی: برخورد متواضعانه با مردم و پرهیز از تکبر و خودبینی یکی از مهمترین صفات امیرالمومنین بود. حضرت همانطور که در برابر دشمن، برخوردی شجاعانه میفرمود با دوستان در کمال تواضع رفتار میکرد. به طور نمونه رفتار ایشان با کودکان یا برخورد مهربانانه ایشان با اصحاب، رفتارهایی است که در تاریخ ماندگار شده و قصههای مختلفی از آن در تاریخ نقل شده است.
شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت. علیرغم مشغلههای زیاد، دائماً حال آنها را میپرسید، به آنها هدیه میداد یا به فراخور موضوع و مناسبت به سرکشی از آنها میپرداخت. هیچوقت تاریخ و حافظه مردم فراموش نمیکند که حاج قاسم، در حال نماز خواندن، گلی که آن کودک به سمتش گرفت را به مهربانی از او دریافت کرد.
جمعبندی
ما در این کوتاهسخن، فقط توانستیم به چند مورد از مواردی اشاره کنیم که در سیره حضرت علی علیهالسلام و سرباز مکتب ایشان شهید سلیمانی به وضوح پیداست. همین موارد بهانه خوبی برای مدیران نظام اسلامی در همه سطوح است تا با پیروی از سیره مولای متقیان، از نظر تأثیرگذاری و خدمت به افرادی نظیر شهید سلیمانی تبدیل شوند تا این انقلاب را در مسیر تشکیل حکومت امام زمان عجلالله، با سرعت بیشتری هدایت کنند.
محمد جواد قائدی
شاخصهای مدیریت از دیدگاه اسلام، شاخصهایی دقیق و فراگیر هستند. به تعبیر دقیقتر این شاخصها برای همهی زمانها تعریف شده و برای همه کاربردی هست. شاخصهای یاد شده که هم در آینه کتاب الهی ما قرآن و هم در سخنان اهل بیت علیهمالسلام موجود هستند منابعی مهم برای مدیران ما به شمار میروند.
یکی از منابع قابل توجه دیگر، سیره پیامبر صلواتالله علیه و اهل بیت علیهم السلام است. این بخش از سیره بزرگان ما بهویژه در دورانی که خودشان نیز حاکم جامعه بودهاند بسیار جالب، دقیق و کاربردی است چون کاملاً عملی و به صورت کاربردی و گاهی اوقات در قالب مثالهای واقعی برای ما تبیین شدهاند.
نمود این درسآموختهها را در کلام و رفتار بزرگان انقلاب اسلامی از جمله امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری و شخصیتهایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی میبینیم.
در این کوتاهسخن قصد داریم به گوشهای از ابعاد این موضوع در سیره شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازیم:
1- امانتداری: در خطبه 52 نهج البلاغه نقل شده که حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست؛ بلکه امانتی بر گردن تو است.» این یعنی مدیریت بهعنوان امانتی الهی است، و باید با دقت و صداقت توسط مدیر حفظ شود.
وقتی خاطرات مختلفی که از شهید سلیمانی را میخوانیم میبینیم نقلهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از مصادیق آن رعایت حقوق بیتالمال و امکاناتی است که در اختیار ایشان قرار گرفته بود. حساسیت ایشان حتی در مورد همه امکانات سازمان بود و ایشان هم با مناسبت و هم بیمناسبت نسبت به این موضوع به دوستان و همکاران خود تذکر میدادند.
2- عدالتمحوری: اجرای عدالت در تمامی امور و پرهیز از تبعیض از وظایف اصلی مدیر مسلمان است. هیچکدام از ما داستان امیرالمومنین با عقیل را فراموش نمیکنیم. حضرت در خطبه 224 میفرمایند: «به خدا سوگند عقیل را در نهایت بینوایى دیدم. از من خواست تا یک صاع از گندم شما مردم را به او ببخشم. در حالى که فرزندانش را از شدت فقر آشفتهموى و گردآلود با چهرهاى نیلین مىدیدم. چند بار نزد من آمد و خواهش خود مکرر کرد و من همچنان به او گوش مىدادم و او پنداشت که دینم را به او مىفروشم، و شیوه خویش وا مىگذارم، و از پى هواى او مىروم. پس پاره آهنى را در آتش گداختم و تا مگر عبرت گیرد، به تنش نزدیک کردم. عقیل همانند بیمارى ناله سر داد، و بیم آن بود که از حرارتش بسوزد. گفتم: اى عقیل نوحهگران در عزایت بگریند، آیا از حرارت آهنى که انسانى به بازیچه گداخته است مىنالى و مرا از آتشى که خداوند جبار به خشم خود افروخته بیمى نباشد؟ تو از این درد مى نالى و من از حرارت آتش ننالم؟» و به راستی شهید سلیمانی هم یارای عدالت و به دنبال گرفتن حق مظلوم از ظالم بود.
3- اخلاص در عمل: انجام کارها با نیت خالصانه و برای رضای خداوند، بدون توجه به منافع شخصی یک معنی از اخلاص است که در سیره امیرالمومنین به خوبی دیده میشود. رهبری در مورد این خصوصیت حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «شاید در زندگی علیبنابیطالب هم اخلاص جوهر و روح کار آن حضرت بود؛ یعنی کار را فقط برای رضای خدا و برطبق تکلیف الهی و اسلامی و بدون هیچ انگیزه شخصی و نفسانی و امثال اینها انجام میداد. به گمان اینجانب، در باب شخصیت امیرالمؤمنین، اصل قضیه این است. امیرالمؤمنین این اخلاص را از دوران کودکی و نوجوانی که اسلام را از پیامبر قبول کرد، و سختیهای آن را به جان خرید، نشان داد. او برای خدا از آسایش محترمانه یک آقازاده قریشی صرف نظر کرد و در طول سیزده سال، مبارزات خود را در کنار پیامبر ادامه داد، و بعد هم ماجرای خوابیدن آن بزرگوار در جای پیامبر در شبی که رسول اکرم از مکه به طرف مدینه هجرت کردند. این خوابیدن امیرالمؤمنین در جای پیامبر، از جملهی کارهایی است که اگر کسی تدبر بکند، درمییابد که بزرگترین فداکاری است که یک انسان میتواند از خود نشان بدهد؛ یعنی به طور قاطع تسلیم مرگ شدن.»
شهید سلیمانی نیز به تأسی از مولای خود همین راه را ادامه داد؛ راهی که حتی حاضر نشد در پایان آن روی خانه ابدیاش چیزی بنویسند که در مدحش باشد. خودش وصیت کرد که روی قبرم بنویسید: سرباز قاسم سلیمانی...
4- شجاعت و قاطعیت: توانایی تصمیمگیریهای سخت و ایستادگی در برابر مشکلات و دشمنان یعنی همان شجاعت. حضرت، نمادی از شجاعت بودند و در وهلههای مختلف از جمله همان لیلهالمبیت که در بالا به آن اشاره شد یا در مراحل دیگری یاری اسلام، این صفت را به کاملی از خود نشان دادند.
شهید سلیمانی نیز این خصلت را در مراحل مختلف پس از انقلاب، چه در زمان جنگ و چه پس از آن در غائله جنوب شرق کشور، و چه در غائلههای دیگر از جمله مبارزه با تروریستهای تکفیری به خوبی نشان داد. یادتان هست که آقای اصغر در خط مقدم به حاج قاسم التماس میکرد که جلو نرو! خطرناک است و حاج قاسم جواب میداد: آقای اصغر مرا از گلوله میترسانی؟!
5- تواضع و فروتنی: برخورد متواضعانه با مردم و پرهیز از تکبر و خودبینی یکی از مهمترین صفات امیرالمومنین بود. حضرت همانطور که در برابر دشمن، برخوردی شجاعانه میفرمود با دوستان در کمال تواضع رفتار میکرد. به طور نمونه رفتار ایشان با کودکان یا برخورد مهربانانه ایشان با اصحاب، رفتارهایی است که در تاریخ ماندگار شده و قصههای مختلفی از آن در تاریخ نقل شده است.
شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت. علیرغم مشغلههای زیاد، دائماً حال آنها را میپرسید، به آنها هدیه میداد یا به فراخور موضوع و مناسبت به سرکشی از آنها میپرداخت. هیچوقت تاریخ و حافظه مردم فراموش نمیکند که حاج قاسم، در حال نماز خواندن، گلی که آن کودک به سمتش گرفت را به مهربانی از او دریافت کرد.
جمعبندی
ما در این کوتاهسخن، فقط توانستیم به چند مورد از مواردی اشاره کنیم که در سیره حضرت علی علیهالسلام و سرباز مکتب ایشان شهید سلیمانی به وضوح پیداست. همین موارد بهانه خوبی برای مدیران نظام اسلامی در همه سطوح است تا با پیروی از سیره مولای متقیان، از نظر تأثیرگذاری و خدمت به افرادی نظیر شهید سلیمانی تبدیل شوند تا این انقلاب را در مسیر تشکیل حکومت امام زمان عجلالله، با سرعت بیشتری هدایت کنند.
بررسی ویژگی های مدیر مسلمان از نظر امام علیهالسلام در مکتب سردار سلیمانی
محمد جواد قائدی
قالب: یاددشت
جمله شاخص: شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت.
شاخصهای مدیریت از دیدگاه اسلام، شاخصهایی دقیق و فراگیر هستند. به تعبیر دقیقتر این شاخصها برای همهی زمانها تعریف شده و برای همه کاربردی هست. شاخصهای یاد شده که هم در آینه کتاب الهی ما قرآن و هم در سخنان اهل بیت علیهمالسلام موجود هستند منابعی مهم برای مدیران ما به شمار میروند.
یکی از منابع قابل توجه دیگر، سیره پیامبر صلواتالله علیه و اهل بیت علیهم السلام است. این بخش از سیره بزرگان ما بهویژه در دورانی که خودشان نیز حاکم جامعه بودهاند بسیار جالب، دقیق و کاربردی است چون کاملاً عملی و به صورت کاربردی و گاهی اوقات در قالب مثالهای واقعی برای ما تبیین شدهاند.
نمود این درسآموختهها را در کلام و رفتار بزرگان انقلاب اسلامی از جمله امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری و شخصیتهایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی میبینیم.
در این کوتاهسخن قصد داریم به گوشهای از ابعاد این موضوع در سیره شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازیم:
1- امانتداری: در خطبه 52 نهج البلاغه نقل شده که حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست؛ بلکه امانتی بر گردن تو است.» این یعنی مدیریت بهعنوان امانتی الهی است، و باید با دقت و صداقت توسط مدیر حفظ شود.
وقتی خاطرات مختلفی که از شهید سلیمانی را میخوانیم میبینیم نقلهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از مصادیق آن رعایت حقوق بیتالمال و امکاناتی است که در اختیار ایشان قرار گرفته بود. حساسیت ایشان حتی در مورد همه امکانات سازمان بود و ایشان هم با مناسبت و هم بیمناسبت نسبت به این موضوع به دوستان و همکاران خود تذکر میدادند.
2- عدالتمحوری: اجرای عدالت در تمامی امور و پرهیز از تبعیض از وظایف اصلی مدیر مسلمان است. هیچکدام از ما داستان امیرالمومنین با عقیل را فراموش نمیکنیم. حضرت در خطبه 224 میفرمایند: «به خدا سوگند عقیل را در نهایت بینوایى دیدم. از من خواست تا یک صاع از گندم شما مردم را به او ببخشم. در حالى که فرزندانش را از شدت فقر آشفتهموى و گردآلود با چهرهاى نیلین مىدیدم. چند بار نزد من آمد و خواهش خود مکرر کرد و من همچنان به او گوش مىدادم و او پنداشت که دینم را به او مىفروشم، و شیوه خویش وا مىگذارم، و از پى هواى او مىروم. پس پاره آهنى را در آتش گداختم و تا مگر عبرت گیرد، به تنش نزدیک کردم. عقیل همانند بیمارى ناله سر داد، و بیم آن بود که از حرارتش بسوزد. گفتم: اى عقیل نوحهگران در عزایت بگریند، آیا از حرارت آهنى که انسانى به بازیچه گداخته است مىنالى و مرا از آتشى که خداوند جبار به خشم خود افروخته بیمى نباشد؟ تو از این درد مى نالى و من از حرارت آتش ننالم؟» و به راستی شهید سلیمانی هم یارای عدالت و به دنبال گرفتن حق مظلوم از ظالم بود.
3- اخلاص در عمل: انجام کارها با نیت خالصانه و برای رضای خداوند، بدون توجه به منافع شخصی یک معنی از اخلاص است که در سیره امیرالمومنین به خوبی دیده میشود. رهبری در مورد این خصوصیت حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «شاید در زندگی علیبنابیطالب هم اخلاص جوهر و روح کار آن حضرت بود؛ یعنی کار را فقط برای رضای خدا و برطبق تکلیف الهی و اسلامی و بدون هیچ انگیزه شخصی و نفسانی و امثال اینها انجام میداد. به گمان اینجانب، در باب شخصیت امیرالمؤمنین، اصل قضیه این است. امیرالمؤمنین این اخلاص را از دوران کودکی و نوجوانی که اسلام را از پیامبر قبول کرد، و سختیهای آن را به جان خرید، نشان داد. او برای خدا از آسایش محترمانه یک آقازاده قریشی صرف نظر کرد و در طول سیزده سال، مبارزات خود را در کنار پیامبر ادامه داد، و بعد هم ماجرای خوابیدن آن بزرگوار در جای پیامبر در شبی که رسول اکرم از مکه به طرف مدینه هجرت کردند. این خوابیدن امیرالمؤمنین در جای پیامبر، از جملهی کارهایی است که اگر کسی تدبر بکند، درمییابد که بزرگترین فداکاری است که یک انسان میتواند از خود نشان بدهد؛ یعنی به طور قاطع تسلیم مرگ شدن.»
شهید سلیمانی نیز به تأسی از مولای خود همین راه را ادامه داد؛ راهی که حتی حاضر نشد در پایان آن روی خانه ابدیاش چیزی بنویسند که در مدحش باشد. خودش وصیت کرد که روی قبرم بنویسید: سرباز قاسم سلیمانی...
4- شجاعت و قاطعیت: توانایی تصمیمگیریهای سخت و ایستادگی در برابر مشکلات و دشمنان یعنی همان شجاعت. حضرت، نمادی از شجاعت بودند و در وهلههای مختلف از جمله همان لیلهالمبیت که در بالا به آن اشاره شد یا در مراحل دیگری یاری اسلام، این صفت را به کاملی از خود نشان دادند.
شهید سلیمانی نیز این خصلت را در مراحل مختلف پس از انقلاب، چه در زمان جنگ و چه پس از آن در غائله جنوب شرق کشور، و چه در غائلههای دیگر از جمله مبارزه با تروریستهای تکفیری به خوبی نشان داد. یادتان هست که آقای اصغر در خط مقدم به حاج قاسم التماس میکرد که جلو نرو! خطرناک است و حاج قاسم جواب میداد: آقای اصغر مرا از گلوله میترسانی؟!
5- تواضع و فروتنی: برخورد متواضعانه با مردم و پرهیز از تکبر و خودبینی یکی از مهمترین صفات امیرالمومنین بود. حضرت همانطور که در برابر دشمن، برخوردی شجاعانه میفرمود با دوستان در کمال تواضع رفتار میکرد. به طور نمونه رفتار ایشان با کودکان یا برخورد مهربانانه ایشان با اصحاب، رفتارهایی است که در تاریخ ماندگار شده و قصههای مختلفی از آن در تاریخ نقل شده است.
شهید سلیمانی به عنوان سرباز راه امام علی علیهالسلام نیز رفتارهای جالبی با مردم بهویژه خانوادههای شهدا و کودکان آنها داشت. علیرغم مشغلههای زیاد، دائماً حال آنها را میپرسید، به آنها هدیه میداد یا به فراخور موضوع و مناسبت به سرکشی از آنها میپرداخت. هیچوقت تاریخ و حافظه مردم فراموش نمیکند که حاج قاسم، در حال نماز خواندن، گلی که آن کودک به سمتش گرفت را به مهربانی از او دریافت کرد.
جمعبندی
ما در این کوتاهسخن، فقط توانستیم به چند مورد از مواردی اشاره کنیم که در سیره حضرت علی علیهالسلام و سرباز مکتب ایشان شهید سلیمانی به وضوح پیداست. همین موارد بهانه خوبی برای مدیران نظام اسلامی در همه سطوح است تا با پیروی از سیره مولای متقیان، از نظر تأثیرگذاری و خدمت به افرادی نظیر شهید سلیمانی تبدیل شوند تا این انقلاب را در مسیر تشکیل حکومت امام زمان عجلالله، با سرعت بیشتری هدایت کنند.
محمد جواد قائدی
نظر
ارسال نظر برای این مطلب