روزهایی که داعش تا دندان مسلح بر عراق سیطره پیدا کرده بود و بیم آن میرفت که نام عراق برای همیشه حذف شود و این گروهک تروریستی با ادعای تشکیل دولت اسلامی، پرچمش را بر فراز آسمان عراق به اهتزاز درآورد و به پشتوانه کشورهای اروپایی با عقاید تکفیری خود، اماکن مقدس عراق را مورد هجمه قرار دهد، رؤیای شوم داعش با حضور دو مرد، بهم ریخت.
سال ۲۰۱۴، با سقوط موصل، داعش به شاهراه حیاتی عراق، یعنی شهرهای اربیل و بغداد رسید. کشور عراق در چند قدمی سقوط بود و نبود امکانات و نیرو، اوضاع را بحرانیتر میکرد. داعش در این زمان، رؤیای کشتن رافضیهایی را در سر میپروراند که آنها را در مسیر رسیدن به بهشت یاری میکرد، اما این رؤیا دیری نپایید که به کابوس تبدیل شد و در آن شرایط بحرانی، با دعوت رسمی دولت عراق و درخواست کمک، سردار سلیمانی با کمک ابومهدی، در چارچوب قوانین و هنجارهای بینالمللی وارد خاک عراق شدند و در قالب همکاریهای مستشاری در سوریه و عراق، با تشکیل نیروهای مردمی و تقویت جبهه مقاومت، عراق و شام را از چنگال تکفیریهای وخشی و جنایتکار نجات دادند و بساطشان را از کشور عراق برای همیشه برچیدند و نقشه آمریکا و اسرائیل، را در «طرح خاورمیانه بزرگ» که با هدف تجزیه عراق و سوریه به کشورهای کوچکتر بود را نقش بر آب کردند.
چرا امنیت عراق مهم بود؟
کشور عراق علاوه بر همجواری با ایران، مشترکات مستحکمی در حوزه دینی و فرهنگی دارد؛ همین امر لزوم توجه به امنیت این کشور و مبارزه با هرگونه تعدی و دست درازی به آن را بیشتر میکند. وجود اماکن مقدسی چون مرقد نورانی و مطهر اباعبدالله(ع) و امیرالمومنین(ع) که هر ساله زائران زیادی را به سوی خود فرا میخواند، تأمین امنیت زائران را در اولویت قرار میدهد.
بدون تردید اگر داعش بغداد را تصرف میکرد، جنایتهای او در پوشش دولت اسلامی، این بار گریبان تمام شیعیان و محبین اباعبدالله(ع) و ائمه معصومین را در بر میگرفت؛ همانطور که گریبان مسیحیان عراق را با سقوط موصل گرفت.
زمانی که موصل به دست داعش افتاد، آنها دو روز به مسیحیان عراق فرصت دادند که سه مسیر را انتخاب کنند:
پیوستن به داعش، پرداخت جزیه، ترک موصل.
مسیحیان با ترک وطن خود آواره شدند، بیش از ۳۰۰ نفر آنها قتل عام شدند و زنان و دخترانشان هتک حرمت شده و به اسیری برده شدند.
در این میان اماکن مقدس و کلیساهایی با قدمتی چون «الساعه»، «ایلیا» و «الخضراء» که قدمتی دوهزار ساله داشت، توسط داعش تخریب شد.
این جنایت، مقدمهای برای ظلم و جنایتهای دیگری بود که به زودی خود را در مقابله با مسلمانان شیعه و سنی نشان میداد.
امنیت زائران اربعین، دستاوردی طلایی
امنیت ایجاد شده در کشور اسلامی عراق توسط دو مرد جبهه مقاومت، دستاوردهای بسیاری را به همراه داشت. اگر تمام دستاوردها را کنار بگذاریم و تنها به نقش حاج قاسم و ابومهدی در تأمین امنیت زوار اربعین حسینی نگاهی بیاندازیم، بر نقطهای انگشت گذاشتهایم که امنیت میلیونها انسان در سراسر جهان را به همراه داشته است.
سعید اوحدی، رئیس اسبق سازمان حج و زیارت و دبیر سابق ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران با عراق و سوریه، پیرامون امنیتی که خود شاهد تأمین آن توسط سردار بوده است، میگوید:
«سال ۹۳ داعش در منطقهای به نام جرف الصخر در مسیر نجف به کربلا پایگاه زده بود و به زائران پیادهروی اربعین اشراف نظامی داشت و میتوانست آنها را زیر توپخانه خود بگیرد. همه نگران حمله خمپارهای داعش بودیم که سردار سلیمانی دستور عملیاتی را در جرف الصخر دادند و یک هفته قبل از آغاز پیادهروی، عملیات موفقی در این منطقه انجام شد و ضمن آزاد شدن منطقه، داعش شکست سختی خورد و امنیت زائران اربعین تأمین شد.
شبی که داعش فلوجه را تصرف کرد و تا نزدیکی بغداد پیش آمد، همه در عراق و ایران نگران بودند؛ حتی پیشنهاد شد اماکن مربوط به سازمان حج و زیارت در بغداد تخلیه و به کربلا یا نجف منتقل و پروازهای زائران لغو شود، اما با مشورت به این نتیجه رسیدیم که برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) نباید جریان تردد شیعه به عتبات را قطع کنیم. آن شب نمیدانستیم آیا روز بعد در بغداد از سفارت ایران اثری خواهد بود یا نه؟
همان شب حاج قاسم پشت نفربر نشستند و به خط دشمن حمله کردند؛ همین کار باعث تحرک عجیبی بین حشدالشعبی و ارتش عراق شد. در نهایت پیشروی داعش متوقف و از آن پس عقبنشینی داعش و پیروزیهای مردمی عراق آغاز شد.»
خدمتگزاری به زائران اربعین
اگرچه تامین امنیت زائران از دغدغههای اصلی سردار و ابومهدی در پیادهروی اربعین بود، اما به جز امنیت جانی، امنیت خاطر هم از اهدافی بود که برای زائران در نظر گرفته شده بود.
سردار با کمک المهندس، نیروهای مردمی را برای خدمترسانی به زائران در کربلا و نجف و کاظمین و سامرا بسیج کرد تا زائران با آرامش، آسایش و امنیت، قدم در مسیر پیادهروی اربعین بگذارند.
تشکیل ستاد اربعین با پیشنهاد سردار، از گامهای بزرگی بود که با هدف خدمتگزاری به زائران تشکیل شد. نظارت بر هتلها، اماکن، حمل و نقل، تغذیه، تلاش برای افزایش زائران، توجه به پیوند ملتها با ایجاد اشتراک زبانی میان مردم عراق و ایران، از جمله دغدغههایی بود که سردار و ابومهدی برای رونق دادن به پیادهروی شکوهمند اربعین با تمام محدودیتها و مشکلات، داشتند و برای آن تلاش میکردند.
سردار حسن پلارک، مشاور و دستیار ویژه فرمانده نیروی قدس و رئیس سابق ستاد بازسازی عتبات عالیات، در مورد نقش حاج قاسم در خدمتگزاری به زائران اربعین میگوید:
«سردار برای فرماندهی در میدان حاضر بود؛ به طور نمونه از سامرا زنگ میزد که در این شهر کمبود ماشین وجود دارد و از نهادهای مرتبط درخواست رفع مشکل میکرد. با پیگیریهایی که ایشان داشت کمتر از ۲۴ ساعت ۳۰۰ دستگاه اتوبوس را به سامرا فرستادیم تا زائران را جابهجا کنند. یا اربعین ۹۷ با پیگیری و دستور ایشان با سرعت هر چه تمام پتوهایی از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه نجف تخلیه کردیم تا زائران سرما نخورند. او مرد میدان بود و میگفت همه مسئول هستیم و باید کمک کنیم؛ پس از پایان مراسم نیز از همه تشکر میکرد. همه فکر میکردند سردار در میدان نبرد حضور دارد اما کسی نمیدانست که او دو ماه پیش از اربعین در عراق است و حشدالشعبی و تمام جریانهای همسو را برای امنیت زائران ساماندهی میکند؛ او حتی امکانات پشتیبانی و لجستیکی را فراهم میکرد.»
قدمهایی که به نیابت برداشته میشوند نقش محوری حاج قاسم و ابومهدی، در تأمین امنیت منطقهای به خصوص در کشور عراق را هرگز نمیتوان از حافظه تاریخ پاک کرد. زمانی که کشورهای غربی و عربستان سعودی کمر همت بسته بودند تا با تقویت داعش و حمایت از آنها، مقابلهای جدی با شیعیان و محبان اهلبیت(ع) داشته باشند، سردار با تقویت محور مقاومت، و با هوشمندی و توان مدیریتی و فرماندهی بالا، در کنار ابومهدی امنیت را به عراق بازگرداند و حریم اهلبیت(ع) را از تعدی داعش جنایتکار در امان نگه داشتند تا هرساله بسیاری از دلباختگان و محبین، قدم در مسیری بگذارند که در تاریخ، شکوهمندترین عرصه برای نمایش اقتدار و عزت مسلمانان جهان است. اگرچه با ترور سردار و ابومهدی، دشمن تلاش کرد تا این دو مرد میدان را از عرصه خارج کند، اما هرگز یاد آنها از خاطر کسانی که زیارت خود را مدیون تلاشهایشان هستند، فراموش نمیشود و هرسال در امنیت کاملی که برای زائران ایجاد شده، قدمهای زیادی در مسیر مشایه به نیابت از حاج قاسم و ابومهدی برداشته میشود.
مریم فولادزاده
۲
سال ۲۰۱۴، با سقوط موصل، داعش به شاهراه حیاتی عراق، یعنی شهرهای اربیل و بغداد رسید. کشور عراق در چند قدمی سقوط بود و نبود امکانات و نیرو، اوضاع را بحرانیتر میکرد. داعش در این زمان، رؤیای کشتن رافضیهایی را در سر میپروراند که آنها را در مسیر رسیدن به بهشت یاری میکرد، اما این رؤیا دیری نپایید که به کابوس تبدیل شد و در آن شرایط بحرانی، با دعوت رسمی دولت عراق و درخواست کمک، سردار سلیمانی با کمک ابومهدی، در چارچوب قوانین و هنجارهای بینالمللی وارد خاک عراق شدند و در قالب همکاریهای مستشاری در سوریه و عراق، با تشکیل نیروهای مردمی و تقویت جبهه مقاومت، عراق و شام را از چنگال تکفیریهای وخشی و جنایتکار نجات دادند و بساطشان را از کشور عراق برای همیشه برچیدند و نقشه آمریکا و اسرائیل، را در «طرح خاورمیانه بزرگ» که با هدف تجزیه عراق و سوریه به کشورهای کوچکتر بود را نقش بر آب کردند.
چرا امنیت عراق مهم بود؟
کشور عراق علاوه بر همجواری با ایران، مشترکات مستحکمی در حوزه دینی و فرهنگی دارد؛ همین امر لزوم توجه به امنیت این کشور و مبارزه با هرگونه تعدی و دست درازی به آن را بیشتر میکند. وجود اماکن مقدسی چون مرقد نورانی و مطهر اباعبدالله(ع) و امیرالمومنین(ع) که هر ساله زائران زیادی را به سوی خود فرا میخواند، تأمین امنیت زائران را در اولویت قرار میدهد.
بدون تردید اگر داعش بغداد را تصرف میکرد، جنایتهای او در پوشش دولت اسلامی، این بار گریبان تمام شیعیان و محبین اباعبدالله(ع) و ائمه معصومین را در بر میگرفت؛ همانطور که گریبان مسیحیان عراق را با سقوط موصل گرفت.
زمانی که موصل به دست داعش افتاد، آنها دو روز به مسیحیان عراق فرصت دادند که سه مسیر را انتخاب کنند:
پیوستن به داعش، پرداخت جزیه، ترک موصل.
مسیحیان با ترک وطن خود آواره شدند، بیش از ۳۰۰ نفر آنها قتل عام شدند و زنان و دخترانشان هتک حرمت شده و به اسیری برده شدند.
در این میان اماکن مقدس و کلیساهایی با قدمتی چون «الساعه»، «ایلیا» و «الخضراء» که قدمتی دوهزار ساله داشت، توسط داعش تخریب شد.
این جنایت، مقدمهای برای ظلم و جنایتهای دیگری بود که به زودی خود را در مقابله با مسلمانان شیعه و سنی نشان میداد.
امنیت زائران اربعین، دستاوردی طلایی
امنیت ایجاد شده در کشور اسلامی عراق توسط دو مرد جبهه مقاومت، دستاوردهای بسیاری را به همراه داشت. اگر تمام دستاوردها را کنار بگذاریم و تنها به نقش حاج قاسم و ابومهدی در تأمین امنیت زوار اربعین حسینی نگاهی بیاندازیم، بر نقطهای انگشت گذاشتهایم که امنیت میلیونها انسان در سراسر جهان را به همراه داشته است.
سعید اوحدی، رئیس اسبق سازمان حج و زیارت و دبیر سابق ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران با عراق و سوریه، پیرامون امنیتی که خود شاهد تأمین آن توسط سردار بوده است، میگوید:
«سال ۹۳ داعش در منطقهای به نام جرف الصخر در مسیر نجف به کربلا پایگاه زده بود و به زائران پیادهروی اربعین اشراف نظامی داشت و میتوانست آنها را زیر توپخانه خود بگیرد. همه نگران حمله خمپارهای داعش بودیم که سردار سلیمانی دستور عملیاتی را در جرف الصخر دادند و یک هفته قبل از آغاز پیادهروی، عملیات موفقی در این منطقه انجام شد و ضمن آزاد شدن منطقه، داعش شکست سختی خورد و امنیت زائران اربعین تأمین شد.
شبی که داعش فلوجه را تصرف کرد و تا نزدیکی بغداد پیش آمد، همه در عراق و ایران نگران بودند؛ حتی پیشنهاد شد اماکن مربوط به سازمان حج و زیارت در بغداد تخلیه و به کربلا یا نجف منتقل و پروازهای زائران لغو شود، اما با مشورت به این نتیجه رسیدیم که برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) نباید جریان تردد شیعه به عتبات را قطع کنیم. آن شب نمیدانستیم آیا روز بعد در بغداد از سفارت ایران اثری خواهد بود یا نه؟
همان شب حاج قاسم پشت نفربر نشستند و به خط دشمن حمله کردند؛ همین کار باعث تحرک عجیبی بین حشدالشعبی و ارتش عراق شد. در نهایت پیشروی داعش متوقف و از آن پس عقبنشینی داعش و پیروزیهای مردمی عراق آغاز شد.»
خدمتگزاری به زائران اربعین
اگرچه تامین امنیت زائران از دغدغههای اصلی سردار و ابومهدی در پیادهروی اربعین بود، اما به جز امنیت جانی، امنیت خاطر هم از اهدافی بود که برای زائران در نظر گرفته شده بود.
سردار با کمک المهندس، نیروهای مردمی را برای خدمترسانی به زائران در کربلا و نجف و کاظمین و سامرا بسیج کرد تا زائران با آرامش، آسایش و امنیت، قدم در مسیر پیادهروی اربعین بگذارند.
تشکیل ستاد اربعین با پیشنهاد سردار، از گامهای بزرگی بود که با هدف خدمتگزاری به زائران تشکیل شد. نظارت بر هتلها، اماکن، حمل و نقل، تغذیه، تلاش برای افزایش زائران، توجه به پیوند ملتها با ایجاد اشتراک زبانی میان مردم عراق و ایران، از جمله دغدغههایی بود که سردار و ابومهدی برای رونق دادن به پیادهروی شکوهمند اربعین با تمام محدودیتها و مشکلات، داشتند و برای آن تلاش میکردند.
سردار حسن پلارک، مشاور و دستیار ویژه فرمانده نیروی قدس و رئیس سابق ستاد بازسازی عتبات عالیات، در مورد نقش حاج قاسم در خدمتگزاری به زائران اربعین میگوید:
«سردار برای فرماندهی در میدان حاضر بود؛ به طور نمونه از سامرا زنگ میزد که در این شهر کمبود ماشین وجود دارد و از نهادهای مرتبط درخواست رفع مشکل میکرد. با پیگیریهایی که ایشان داشت کمتر از ۲۴ ساعت ۳۰۰ دستگاه اتوبوس را به سامرا فرستادیم تا زائران را جابهجا کنند. یا اربعین ۹۷ با پیگیری و دستور ایشان با سرعت هر چه تمام پتوهایی از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه نجف تخلیه کردیم تا زائران سرما نخورند. او مرد میدان بود و میگفت همه مسئول هستیم و باید کمک کنیم؛ پس از پایان مراسم نیز از همه تشکر میکرد. همه فکر میکردند سردار در میدان نبرد حضور دارد اما کسی نمیدانست که او دو ماه پیش از اربعین در عراق است و حشدالشعبی و تمام جریانهای همسو را برای امنیت زائران ساماندهی میکند؛ او حتی امکانات پشتیبانی و لجستیکی را فراهم میکرد.»
قدمهایی که به نیابت برداشته میشوند نقش محوری حاج قاسم و ابومهدی، در تأمین امنیت منطقهای به خصوص در کشور عراق را هرگز نمیتوان از حافظه تاریخ پاک کرد. زمانی که کشورهای غربی و عربستان سعودی کمر همت بسته بودند تا با تقویت داعش و حمایت از آنها، مقابلهای جدی با شیعیان و محبان اهلبیت(ع) داشته باشند، سردار با تقویت محور مقاومت، و با هوشمندی و توان مدیریتی و فرماندهی بالا، در کنار ابومهدی امنیت را به عراق بازگرداند و حریم اهلبیت(ع) را از تعدی داعش جنایتکار در امان نگه داشتند تا هرساله بسیاری از دلباختگان و محبین، قدم در مسیری بگذارند که در تاریخ، شکوهمندترین عرصه برای نمایش اقتدار و عزت مسلمانان جهان است. اگرچه با ترور سردار و ابومهدی، دشمن تلاش کرد تا این دو مرد میدان را از عرصه خارج کند، اما هرگز یاد آنها از خاطر کسانی که زیارت خود را مدیون تلاشهایشان هستند، فراموش نمیشود و هرسال در امنیت کاملی که برای زائران ایجاد شده، قدمهای زیادی در مسیر مشایه به نیابت از حاج قاسم و ابومهدی برداشته میشود.
مریم فولادزاده
۲
نظر
ارسال نظر برای این مطلب